به گزارش ایسنا، در این مجمع یک روزه، علاوه بر سیدکمال خرازی، ولفگانگ شوسل، صدراعظم سابق اتریش هم با عنوان نقش اروپا در قرن بیست و یکم، دکتر فاسلابند، وزیر دفاع سابق اتریش، معاون نخست وزیر مقدونیه، وزیر امور خارجه بوسنی و هرزگوین، وزیر همگرایی اروپایی صربستان، دبیرکل وزارت دفاع اتریش معاون کمیته ویژه پارلمانی اروپایی و تنی چند از فرماندهان نظامی اتریش و دیگر کشورهای اروپایی نیز سخنرانی کردند.
متن کامل سخنرانی دکتر سیدکمال خرازی در مجمع اروپایی با عنوان «اتحادیه اروپا، ایران و تحریم های آمریکا» بدین شرح است:
آقای رئیس
خانم ها، آقایان
خوشحالم که به دعوت ریاست این نشست جناب آقای دکتر فاسلابند، در این همایش شرکت می کنم. با سپاس از دعوتی که از اینجانب به عمل آمده است، سخنان من در رابطه با خروج آمریکا از توافق هسته ای و مسائلی است که ایران و اروپا با آن روبرو هستند.
آقای رئیس
همانطورکه مطلع هستید در سال ۲۰۰۳ یعنی زمانی که اینجانب هنوز مسئولیت وزارت امور خارجه ایران را برعهده داشتم مذاکراتی را درباره برنامه هسته ای ایران با سه کشور اروپایی انگلستان، آلمان و فرانسه آغاز کردیم که به تعلیق فعالیت های غنی سازی ایران برای رسیدن به یک توافقی مرضی الطرفین انجامید. این مذاکرات با زیاده خواهی طرف های دیگر روبرو شد و شکست خورد و بدین ترتیب، ایران مجدداً فعالیت های هسته ای خود را شروع کرد و به پیشرفت های چشمگیری دست یافت. این پیشرفت های فنی که نتیجه زیاده خواهی طرفهای مقابل و فشار پشت پرده آمریکا بود، همگان را به این نتیجه رساند که چارهای جز پذیرش تواناییهای هستهای ایران به عنوان یک واقعیت نیست.
با تغییر دولت در آمریکا، اینبار دولت دموکرات آمریکا با وساطت دولت عمان تمایل جدی خود را برای شروع مذاکره جدی با ایران نشان داد و به رغم بی اعتمادی فراوانی که در ایران نسبت به رفتار سیاسی آمریکا وجود داشت، به دلیل اطمینانی که از سوی آن دولت مبنی بر حفظ حقوق ایران داده شد مذاکرات آغاز گردید. مذاکراتی که قدرتهای دیگر جهان همچون نماینده اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان، انگلیس، چین و روسیه هم در آن مشارکت داشتند. این مشارکت با هدف رسیدن به توافقی شکل گرفت که مورد تأیید همه قدرتهای جهانی و طرف دیگر مذاکرات، یعنی ایران باشد.
به هر صورت، با مذاکرات فشردهای که نزدیک به دو سال طول کشید توافقی بینالمللی حاصل گردید که تقریباً همه طرفهای مذاکره از نتیجه آن راضی بودند. هرچند در عمل طرف های دیگر به ویژه دولت آمریکا تعهدات خود را آنطورکه در موافقتنامه تصریح شده بود انجام ندادند و نتیجه آن عدم تحقق انتظارات ایران از این توافق، یعنی گسترش روابط مالی و تجاری اروپا با ایران بود.
به هرحال، با شروع مبارزات انتخاباتی آمریکا، دونالد ترامپ از ابتدا یکی از شعارهای انتخاباتی خود را خروج از توافق هسته ای اعلام کرد و در عمل نیز پس از پیروزی در انتخابات فشارهای وارده بر بانک ها و شرکت های اروپایی را افزایش داد تا از هرگونه همکاری با ایران پرهیز کنند. سرانجام دولت آمریکا تصمیم خود را مبنی بر خروج از توافق هسته ای که طی قطعنامه شماره ۲۲۳۱ به تأیید شورای امنیت سازمان ملل نیز رسیده بود عملی ساخت. این درحالی بود که آژانس بین المللی هسته ای التزام ایران به این توافق نامه را بارها تائید کرده بود.
حضار محترم؛
دولت آمریکا با خروج از توافق هسته ای نه تنها دامنه تحریم های ظالمانه خود را علیه ایران افزایش داد، بلکه تهدیدات علنی و پنهانی خود را علیه بانک ها و شرکت های اروپایی و غیراروپایی و دولت های شریک تجاری ایران افزود تا اقتصاد ایران را فلج سازد. آنها ادعا می کنند که تحریم های اعمال شده علیه دولت ایران و نه ملت ایران است، در حالی که در اثر تحریم ملت ها آسیب می بینند. زیرا مردم از نظر تأمین نیازهای خود، از جمله دارو و تجهیزات پزشکی در مضیقه قرار می گیرند و بیش از همه بیماران، کودکان و افراد سالخورده رنج خواهند برد. البته، تجربه نشان داده است که تحریمها از کارایی لازم برخوردار نیستند و اهداف اعمال کنندگان تحریمها و حامیان آنها را محقق نخواهد ساخت.
تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران قبل از توافق هسته ای، بازار ۸۰ میلیون نفری ایران را از اروپا که اولین شریک تجاری ایران بود به سوی کشورهای شرق، به ویژه چین سوق داد و اتحادیه اروپا ضمن از دست دادن منافع اقتصادی از بازار ایران به شریک رده پائین آن تبدیل گردید. برجام فرصت مجددی برای اروپا فراهم ساخت تا بتواند خسارت های سال های قبل را تا حدودی جبران نماید اگر چه با موانعی که از سوی آمریکا ایجاد گردید اروپا نتوانست از فرصت های اقتصادی و سیاسی برجام به خوبی استفاده کند.
آقای رئیس؛
با تمام بد عهدی های آمریکا، جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت تعهدات خود را در رابطه با برجام ادامه دهد و با همکاری نزدیک و مؤثر با اتحادیه اروپا و دیگر شرکای خارج از برجام خود اجازه ندهد که این بحران تشدید شود. آمریکا با این تصور که با خروج از برجام جمهوری اسلامی ایران نیز از آن خارج خواهد شد در نظر داشت جامعه جهانی را علیه ایران بسیج نموده، به اهداف خود دست یابد.
خوشحالیم که با درایت مسئولین ایرانی و نیز درایت کشورهای اروپایی و عدم همراهی آنان با قانون شکنی آمریکا، ایجاد مکانیزم های جدید برای همکاری با ایران، هدف براندازانه دولت آمریکا درحال فروپاشی است. البته، متاسفانه سازوکارهای چندگانه ای که توسط اتحادیه اروپا در حال شکل گیری است با کندی روبروست، ولی به دلایل زیر ضروری است هرچه سریع تر اجرایی گردد. نظر به اینکه نشست امروز ما نشست امنیتی اروپاست در مطالبی که ذیلاً عرض می کنم نگاهی به مسایل امنیتی ناشی از مرگ برجام خواهم داشت.
خانم ها و آقایان؛
درست است که سازوکارهای جدید همکاری اروپا با ایران در راستای کمک به اجرای مفاد توافق هسته ای با ایران صورت می پذیرد، ولی باید به این اقدام اروپا با رویکردی استراتژیک و امنیتی نگاه کرد که در صورت عدم تحقق آن مشکلاتی پدید خواهد آمد که ضرر و زیان های فراوانی را در پی خواهد داشت و در درجه اول منطقه خاورمیانه و اروپا و سپس جهان خسارت خواهند دید. ذیلاً به بعضی از آنها اشاره می نمایم:
دولت فعلی آمریکا برخلاف دولت های قبلی جهانی شدن اقتصاد را خلاف منافع خود می داند. لذا با همه ساختارهایی که با این تفکر همسو نیستند، از جمله تشکل اتحادیه اروپا مبارزه می کند. آنها بطور کلی با توافقی همچون برجام که از طریق مشورت و هماهنگی و تفاهم همه قدرتهای جهانی با ایران شکل گرفته است مخالفند و معتقدند که این توافق باید بصورت دوجانبه بین آمریکا و ایران صورت پذیرد. طبعاً آنها در توافقات دوجانبه به دنبال منافع سیاسی و اقتصادی خود هستند و دیگران باید کنار گذاشته شوند.
باتوجه به پایان یافتن جنگ سرد و تلقی آمریکا از اروپا به عنوان یک رقیب، آنطورکه ترامپ در مصاحبه ای از اروپا به عنوان دشمن نام برد، منافع و امنیت اروپا برای حاکمیت امروز آمریکا امری بی معنی و یا حداقل در اولویت نیست. لذا حوادثی که در خاورمیانه می گذرد و پیامدهای آینده آن که بی شک بر اروپا نیز تأثیرات امنیتی خواهد داشت، آمریکا را متأثر نمی سازد، بلکه از آن در جهت منافع خود سوء استفاده می کند.
مسلماً توافق هستهای با ایران بدون همکاری اروپا صورت نمی گرفت. در واقع شکست این توافق موجب بی اعتباری اروپاست. حاکمیت امروز آمریکا نمی خواهد دیگران در حل و فصل مسائل منطقه ای و جهانی نقش داشته باشند، زیرا برای قدرتی که یکجانبه گرایی را دنبال می کند مشارکت معنایی نخواهد داشت. امروز تمام تحرکات سیاسی و اقتصادی آمریکا در راستای تحقق یکجانبه گرایی است در این راستا یکی از اهداف آمریکا تضعیف اتحادیه اروپایی است.
بی ثباتی منطقه خاورمیانه برای حاکمیت آمریکا یک ضرورت است و از این بی ثباتی منافع مادی انحصاری زیادی را دنبال می کند. برای آمریکا اهمیت ندارد که در اثر این بی ثباتی چه اندازه به مردم و اقتصاد منطقه و امنیت حوزه پیرامونی آن از جمله اروپا صدمه وارد شود. به همین جهت دولت آمریکا در استای تقویت احزاب تندرو در اسرائیل و تضعیف فلسطینیان حداکثر تلاش خود را به عمل می آورد. آنها طرحهایی را با کمک تندروهای اسرائیلی و تهدید بعضی از کشورهای عربی مطرح می کنند که نتیجهای جز درگیری، بیثباتی و ناامنی در پی نخواهد داشت. به زودی شاهد خواهیم بود که مسئله فلسطین با این اقدامات نابخردانه به مهمترین مسئله امنیتی خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
از سوی دیگر آمریکا تلاش میکند در خاورمیانه و به ویژه حوزه خلیج فارس اختلاف بین ایران و برخی از کشورهای عربی خلیج فارس را دامن بزند، زیرا اولویت حاکمیت آمریکا ایجاد تضاد و کسب منافع مادی در فضای ایران هراسی است. به طوریکه بعضی از کشورهای جنوبی خلیج فارس باتوجه به حضور جوانانی بی تجربه در حاکمیت آنها همچون برده در اختیار آمریکا قرار دارند. بطور مثال آمریکا در مورد جنگ یمن به رغم آمادگی حوثی ها برای مذاکره نه تنها تلاشی به عمل نمی آورد، بلکه بر اساس اطلاعات مؤثق مستقیم و غیرمستقیم در این جنگ دخالت دارد.
آمریکا با خروج از توافق هسته ای و نادیده گرفتن قوانین بین الملل و بویژه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل هدفی جز براندازی در ایران و تبدیل ایران به کشوری مشابه بعضی از کشورهای عرب جنوبی خلیج فارس را ندارد. البته این تفکر ناشی از عدم شناخت حاکمیت آمریکا از مردم و دولت ایران است که هرچه فشارهای ظالمانه و غیرقانونی بیشتر شود، مقاومت مردم هم بیشتر خواهد شد. تاریخ ایران نشان داده است که ایرانیها هیچوقت بر سر استقلال خود معامله نخواهند کرد و در برابر دخالت و سلطه بیگانگان به هر قیمت ایستادگی خواهند نمود.
بی شک، مرگ کامل برجام و خروج ایران از آن پیامدهای بسیار خطرناکی را دربر خواهد داشت. لذا همکاری اروپا با ایران و تحقق حقوق ایران براساس برجام امری حیاتی است. در صورتی که آمریکا موفق شود توافق هسته ای را کاملاً نابود کند، بی ثباتی را بر منطقه تحمیل خواهد نمود. طبیعی است که این بی ثباتی به جغرافیای ایران محدود نخواهد شد، بلکه کشورهای حوزه پیرامونی ایران را هم دربر خواهد گرفت و درنتیجه خطرات امنیتی غیرقابل پیش بینی را متوجه اروپا نیز خواهد ساخت.
آقای رئیس؛
حضار محترم؛
شما امروز با حکومت هایی در منطقه خاورمیانه روبرو هستید که عامل اصلی گسترش تروریسم و جنگ و خونریزی در این منطقه هستند. همان کسانی که از داعش و جبهه النصره حمایت کردند و آن فجایع را در عراق و سوریه آفریدند امروز نیز بی پروا تبعه منتقد خود جمال خاشقچی را به آن طرز فجیع می کشند و روزانه در یمن زنان و کودکان را قتل عام می کنند. همکاری ایران و اروپا در این منطقه حساس باتوجه به مطالب بالا و نقش ثبات آفرین ایران در مبارزه با تروریسم آنقدر ضروری است که تأخیر در آن نابخشودنی است.
ایران جزیره ثبات در این منطقه متلاطم است و بی ثباتی در ایران به بی ثباتی حوزه پیرامونی آن منجر خواهد شد. باید بخوبی اهداف راهبردی ایالات متحده آمریکا را از نقض قوانین و توافقات بین المللی، از جمله برجام بشناسیم. جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد همکاری لازم را با اتحادیه اروپا در راستای اجرایی شدن برجام و توسعه ثبات در این منطقه حساس انجام دهد مشروط بر اینکه اتحادیه اروپا نیز گامهای استوار و قطعی خود را در راستای حفظ منافع ایران بردارد .
از صبر و حوصله شما سپاسگزارم
- 9
- 2