همان گونه که روزنامه نیویورک تایمز آمریکا گزارش داده است، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در مصاحبهای با شبکه سیبیاس جدیدترین راهبرد خود درباره عراق را اعلام کرد. او در این مصاحبه قویا گفت که پایگاه کشورش در عراق به منظور مقابله با حضور ایران در این کشور حفظ خواهد شد. این تصمیم واشنگتن برای عراق در شرایطی گرفته شده است که ترامپ در ماههای اخیر دستور به خروج نظامیان آمریکا از سوریه و افغانستان داده بود. با توجه به تصمیمی که او برای ادامه حضور نظامیان ارتش آمریکا در عراق گرفته است، پای این پرسش به میان میآید که حضور واشنگتن در عراق برای مقابله با ایران چه سمتوسوهایی پیدا میکند؟
آن گونه که از سابقه و سطح منازعه و رقابت ایران و آمریکا در عراق پیدا است، اعلام این استراتژی نیز در تداوم همان جدالهای گذشته دو کشور در عراق است، با این تفاوت که این استراتژی را باید شروع فاز جدیدی از جدالگرایی راهبردی در عراق دانست. در این ارتباط، هدف آمریکا از این دست اقدامات نه حمایت از عراق، بلکه میخواهد در عصر ظهور هویتهای متعارض مانع شکلگیری یک قدرت هژمون شود. به این ترتیب هدف اصلی و اصرار به حضور آمریکا در عراق، جلوگیری از تعیینکنندگی نقش و نفوذ ایران در عراق و به تبع آن در منطقه غرب آسیا است.
همان گونه که از واقعیتهای میدانی عراق پیدا است، لشکرکشی و ترکتازیهای داعش در عراق زمینهساز این نقش و نفوذ ایران بوده است. لذا ایران برای پیشتازی تعیینکنندگی نقش خود محتاج تدارکاتی بود که بتواند در آینده پیشتازی این نقش را تضمین کند. لذا دست به تدارک و سازماندهی نیروی مردمی الحشد الشعبی زد. انگیزه ایران در این تدارک و سازماندهی در ارتباط با تعلقات شیعی الحشد الشعبی بود و ایران این نیروی مردمی را بخشی از محور مقاومت در مبارزه با داعش و همچنین برای بیاثرسازی نفوذ بدخیم بازیگران فرامنطقهای، بازیگری نظیر آمریکا میدانست.
به این ترتیب تحت تاثیر جزر و مدهای ناشی از حضور داعش در عراق به ویژه در موصل، الحشد شعبی که در ابتدا خود را مستظهر به حمایت ایران میدانست، بهتدریج ابزار تحکیم نفوذ و لجستیک ایران در عراق شد. هماینک نیز که زمینه برای حضور بیشتر ایران به جهت چراغ سبز مرئی و آشکار عادل عبدالمهدی نخستوزیر شیعه جدید عراق فراهم شده است، ایران تلاش دارد که با همافزایی با الحشد الشعبی و همگرایی با سایر نیروهای مقاومت مانند حزبالله و همپیمانان دیگر زمینه را برای بهچالشگرفتن هژمونی آمریکا در عراق فراهم کند.
این همافزایی آن گونه که در ادبیات رسانهای راهبردشناسان آمریکا بارها شنیده است، محققا میتواند اعتبار ائتلاف بینالمللی به رهبری واشنگتن در مقابله با تروریسم را زیر سوال ببرد. مهمتر از همه اینکه ایران میخواهد با حضور خود در عراق مرزهای سوریه را تحت کنترل خود داشته باشند تا بتواند در روند پشتیبانی از ارتش سوریه در آن ایفای نقش کند. اکنون این نیات و اهداف شرایطی را بهوجودآورده است که برای ایران میتواند موقعیت بهتری را برای رویارویی با فعالیتهای آمریکا در عراق به دست آورد. این وضعیت در صورت عقبنشینی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا بیشتر نیز خواهد شد.
به این ترتیب آمریکا به جهت جلوگیری از وهن و شکست راهبردهای خود در عراق چاره را در آن دیده است که با فشار بر اقدامات ایران در عراق با هدف محاق و مهار آن اقدام کند. به این ترتیب بخشی از سمتوسوهای راهبردی جدید ترامپ در عراق تلاش برای تحقق این شرایط است. محققا اعلام راهبرد جدید ترامپ در عراق آن هم برای مهار ایران، آینده عراق را دچار تغییراتی خواهد کرد.
این شرایط مقاومت ایران را در پی خواهد داشت. لذا با مقاومت ایران بر حجم منازعات و تضادهای تهران- واشنگتن در عراق افزوده خواهد شد. محققا این حجم از تضادها عراق را وارد مرحلهای از نظم آنارشیسم میکند که میتوان تئوری آشوب را برای آن به کار برد. به این ترتیب در سایه تشتت و واگرایی راهبردی بازیگرانی چون ایران و آمریکا در عراق به نظر میرسد سایههایی از ابهام بر معادلات عراق سنگینی کند و سپهر سیاست این کشور را با تناقضاتی مواجه سازد.
بدیهی است که این تناقضها منافع و توافقهای سیاسی بین طرفهای محلی و منطقهای و بینالمللی را نیز با تردید مواجه میکند. تحت این شرایط و با توجه به تضاد و تقابل منافع بازیگران، بازنده اصلی این تقابلها و تناقضها مردم خسته و بحرانزده عراق خواهند بود که امید به تحقق صلح و ثبات و آرامش برای آنها اساساً امری دیریاب و بیشتر به رویا شبیه است تا به واقعیت.
صلاحالدین هرسنی
- 10
- 8