ایران همین هفته گذشته ۴۰ سالگی انقلاب خود را درست به همان نحوی که انتظارش می رفت، جشن گرفت: پرچم های آمریکا سوزانده و شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده شد و یک سخنرانی شدیدالحن هم اختتامیه آنها بود.
با این حال، به رغم کلیشه های تکراری و قدیمی در سالگرد انقلاب اسلامی در سال جاری یک اتفاق همانند گذشته نبود. به دشمنان ایران و درگیری های متعدد آن پرداخته شد، اما مهم ترین شخصیت منفی داستان همچنان خود «شیطان بزرگ» بود. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا به خبرگزاری «سی بی اس» گفت که ایران در آستانه یک قیام است. او گفت: «شرایط زندگی ایرانی ها خیلی بدتر از ۴۰ سال پیش است و ما متقاعد شده ایم که این مساله مردم ایران را به سمت یک قیام و وادار کردن نظام به تغییر رفتارش پیش خواهد برد.»
اما چقدر احتمال دارد این پیش بینی درست از آب درآید؟ درست است که وضعیت اقتصاد خیلی بد است و به دلیل تصمیم رئیس جمهوری دونالد ترامپ به خروج از توافق هسته ای ایران و اعمال مجدد تحریم ها بدتر هم می شود. دولت ترامپ حتی هفته گذشته کنفرانسی در ورشو ترتیب داد که هدف از آن افزایش فشارها از طریق به نمایش گذاشتن یک جبهه متحد علیه ایران بود.
اما ایران هنوز هم متحدان و شرکای تجاری مهمی دارد و دشمنان قسم خورده آن هم با مشکلات داخلی مختص خود مواجه هستند. از این رو، احتمالا ایران بدون اینکه از توافق هسته ای خارج شود یا اقدام جدی و ناگهانی انجام دهد، به تلاش برای گذر از این آشفتگی ادامه می دهد و سعی می کند ناآرامی های داخلی را آرام کند.
همین هفته گذشته مقامات ایرانی از مرگبارترین حمله تروریستی در چند سال گذشته خبر دادند؛ بمب گذاری انتحاری در جنوب شرقی ایران که ۲۷ کشته بر جا گذاشت. اگرچه ایران ایالات متحده را مقصر دانسته، اما جنوب شرقی ایران خاستگاه چندین گروه ستیزه جوی سنی است که قابلیت اقدام مستقل را دارند. گزارش های جدیدی هم مبنی بر تلاش های ایالات متحده برای خرابکاری در برنامه موشکی ایران منتشر شده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در کنفرانس ورشو بر این مساله تاکید کرد که اسرائیل و کشورهای عرب سنی علیه ایران متحد شده اند. نتانیاهو بعدتر گفت که این دیدارها با هدف پیشبرد «منافع مشترک در جنگ با ایران» صورت گرفته اند. مقامات اسرائیلی بعدا گفتند که کلمه «جنگ» یک ترجمه بد است و آن را به «مبارزه با ایران» تغییر دادند.
تا این لحظه، ایران نیمی از دوره ریاست جمهوری ترامپ را دوام آورده است. با توجه به محبوبیت پایین و مشکلات حقوقی و سیاسی او، رهبران ایران اساسا احتمال اینکه او در کمتر از دو سال آینده کاخ سفید را ترک کند، جدی گرفته اند. اگرچه احتمال اینکه دولتی که جایگزین او می شود نیز چندان رویکرد دوستانه ای در قبال ایران نداشته باشد، اما بعید است تا این زمینه متخاصم عمل کند.
این در حالی است که دیگر جنبه های سیاست گذاری های ترامپ به نفع ایران بوده است. برنامه خروج نیروهای ایالات متحده از سوریه یک پیروزی برای ایران است. روابط ضعیف متحدان اروپایی آمریکا با دولت ترامپ هم شرایط را برای متقاعد کردن آنها به خارج شدن از توافق هسته ای دشوار کرده است. آلمان، فرانسه و بریتانیا به رغم تحریم های ایالات متحده، ساز و کاری برای ادامه تجارت با ایران ارائه کرده اند و چین و هند همچنان به خرید نفت ایران ادامه می دهند.
رویکرد کمتر تهاجمی ایالات متحده در آینده بر دشمنان منطقه ای ایران نیز تاثیر می گذارد. اگرچه آنها با مشکلات خودشان درگیر هستند. ایالات متحده پیشتر مجبور بود از احتمال اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران بکاهد؛ اما اکنون نتانیاهو درگیری های مختص به خود را دارد: در ماه آوریل با انتخابات مجدد مواجه است و پلیس اسرائیل در ماه دسامبر توصیه کرده او را به اتهام کلاه برداری و دریافت رشوه محاکمه کنند و دادستان کل هم گفته به زودی تصمیم خود را درباره این پرونده اعلام می کند.
پس از او، نوبت به دشمنان عرب سنی ایران تحت رهبری عربستان سعودی می رسد که ظاهرا موضعی نزدیک به اسرائیل اتخاذ کرده اند. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی به شدت مشتاق مواجهه با ایران است؛ اما بعید است بدون حمایت قوی ایالات متحده اقدامی کند و در حال حاضر در واشنگتن محبوبیت زیادی برای جلب چنین حمایتی ندارد. اقدام به قتل یک مخالف در یک سفارت خارجی و مشارکت در بدترین فاجعه انسانی در جهان، دلیل عدم محبوبیت اوست. ترامپ هنوز از بن سلمان حمایت می کند، اما بسیاری در کنگره به مجازات عربستان سعودی در پی کشتن جمال خاشقجی روزنامه نگار واشنگتن پست و خشونت ها در جنگ یمن تمایل دارند. مجلس نمایندگان ایالات متحده هفته گذشته به پایان کمک های ایالات متحده به سعودی ها در جنگ یمن رای داد.
در حال حاضر کاملا منطقی است که ایرانی ها منتظر خروج ترامپ از کاخ سفید باشند؛ اما احتمال اینکه این استراتژی برای ایران عواقبی داشته باشد هم وجود دارد. ترامپ بدون نتانیاهو و بن سلمان هم می تواند تصمیم به مواجهه با ایران بگیرد. شاید هم نتانیاهو و ترامپ هر دو در انتخابات رای بیاورند و همه چیز از نو آغاز شود. شاید هم در نتیجه اشتباه محاسباتی در سوریه، لبنان یا یمن، جنگ جدیدی بین حزب الله که متحد ایران است و اسرائیل شکل بگیرد یا حتی ایران شاهد یک قیام داخلی باشد. شاید هم هیچ یک از این اتفاقات رخ ندهند. شرایط جمهوری اسلامی چندان خوب نیست، اما قطعا با فروپاشی فاصله خیلی زیادی دارد. رهبرانش آنقدر باهوش هستند که بتوانند چند سال آتی را بدون یک فاجعه سپری کنند و آنگاه درباره اقدام بعدی تصمیم بگیرند.
مترجم: طلا تسلیمی
- 17
- 6