همزمان ۷ رئیس جمهور نیز در این مدت زمام امور بزرگترین قدرت سیاسی ـ نظامی دنیا را در دست داشتند. جیمی کارتر دموکرات (۴ سال)، رونالد ریگان جمهوریخواه(۸ سال)، بوش پدر جمهوریخواه( ۴ سال)، بیل کلینتوندموکرات(۸ سال)، بوش پسر جمهوریخواه(۸ سال)، باراک اوباما دموکرات(۸ سال) و اکنون دونالد ترامپ جمهوریخواه که پس از دوسال ریاست جمهوری، وارد سال سوم از ریاستش بر قوه مجره آمریکا شد.
طی این مدت بی تردید دموکراتها اندکی نرمتر از رقبای جمهوریخواه خود علیه جمهوری اسلامی ایران موضع گرفتند و شاید تاریخیترین فرصت گفتوگوی مستقیم روسای جمهور دو کشور در همزمانی ریاست جمهوری بیل کلینتون و سیدمحمد خاتمی رخ داد که این فرصت به راحتی و بنا به عللی که جزییات آن هنوز فاش نشده، از کف رفت. برعکس دموکراتها، روسای جمهور جمهوریخواه آمریکا همواره مواضعی خشن علیه جمهوری اسلامی اتخاذ کردند. حمله مستقیم به «فاو» در زمان جنگ تحمیلی به نفع ارتش صدامحسین، حمله به هواپیمای مسافربری و کشته شدن ۲۷۰ تن از هموطنانمان در آن جنایت در زمان ریاست جمهوری ریگان رخ داد.
همچنین در زمان پدر و پسر بوش نیز این سختگیریها ادامه داشت و بوش کوچکتر در یک سخنرانی علنی پس از حمله به افغانستان از ایران، عراق و کرهشمالی به عنوان محور شرارت نام برد.
اما از همه غیرمتعارفتر، غیرقابل اعتمادتر و خصمانهتر، رفتاری است که ترامپ رئیس جمهوری فعلی آمریکا علیه جمهوری اسلامی در پیش گرفته است. سنگینترین تحریمهای موجود، اقدام به ساختن یک اجماع جهانی و منطقهای علیه ایران و کلیدزدن پروژه ایران هراسی و تحمیل این باور به جهانیان که جمهوری اسلامی ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است، از اقدامهای دولت ترامپ طی دوسال گذشته است.
هرچند که ترامپ و تیمش برخلاف اسلاف خود روی جمله «تغییر رژیم» تمرکز نکرده و بیشتر از جمله «تغییر رفتار رژیم» سخن میگویند اما در عمل نشان میدهند که در پس تکرار جمله تغییر رفتار، در واقع به دنبال تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. شاهد این مدعا خروج یک جانبه این دولت بر خلاف عرف بینالمللی از توافق برجام و تحریمهای سنگین اقتصادی از سوی آنان است. تیم ترامپ به این نیز بسنده نکرده و با ایجاد جبههای منطقهای با محوریت دولت سعودی و رژیم اسرائیل علیه ایران، «جنگی بی آتش» را علیه ایران طراحی میکند.
تندروهای آمریکا تلاش میکنند تا با مجاب کردن طرفهای اروپایی به خروج از برجام زمینه را برای فشار هرچه بیشتر فراهم کنند. از سویی برخی کارشناسان غربی طی اظهارنظرهایی این پازل طراحی شده آمریکا را که کابینه ترامپ در حال تکمیل قطعات آن هستند را منتهی به جنگی رویارو یا نیابتی با جمهوری اسلامی ایران ارزیابی میکنند که غایت خواستهاش، تغییر رژیم است.
نکته بعدی ۱۴ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که بر پایبندی ایران به مفاد برجام صحه میگذارد یعنی همانجایی که آمریکا با دقت در حال رصد کردن آن است تا با کوچکترین بهانه، جمهوری اسلامی را متهم به تخطی از توافق هستهای کند. بخش دیگر پروژه ایرانستیزی آمریکا عملیاتی روانی است تا جمهوری اسلامی را وادار به خروج از توافق هستهای کند که خوشبختانه تاکنون ایران ثابت کرده به این توافق بینالمللی وفادار است.
در بعد سیاست خارجی، مثلث ترامپ، «مایک پمپئو» وزیر خارجه و «جان بولتون» مشاور ارشد رئیس جمهوری در مسیر ترویج سیاست های ایران هراسانه قدم برمیدارند.
سفرهای پی در پی آنان به کشورهای مختلف خاورمیانه و تلاش برای ائتلافسازی علیه ایران از جمله تاکتیکهایی است که چند روز پیش نیز در اجلاس ورشو خود را نشان داد. آمریکا در این اجلاس در صدد پیوند اعراب و اسرائیل و ایجاد ائتلاف آمریکایی-عبری- عربی برآمد.
اجلاس اما آن طور پیش نرفت که پمپئو به عنوان نماینده ترامپ در آن تلاش می کرد. به رغم فرافکنی ها و ایران هراسی های نماینده آمریکا، حتی نامی از ایران در بیانیه پایانی آورده نشد. آمریکا علاوه بر این که اجماع سازی بینالمللی علیه تهران را در دستور کار دارد، فشار اقتصادی را نیز در اولویت برنامه های خود قرار داده و با وجودتاثیر این فشارها بر مردم ایران، خود را مدافع ملت ایران معرفی میکند.
از سویی نگاه اروپاییها هر چند در مورد مسائل موشکی و منطقهای با آمریکا همسو است اما درک رهبران اروپایی از هدفهای ضدبرجامی آمریکا باعث شده تا فاصله خود را با کاخ سفید حفظ کنند و با یک دولت تعهدگریز در یک سو قرار نگیرند.
علاوهبر این در دوره ترامپ زبان دیپلماتیک در سیاست خارجی کاخ سفید جای خود را به زبان تهدید علیه اروپایی داده که در دولت اوباما بیشترین وجه اشتراک و همکاری را با یکدیگر داشتند و بر مبنای احترام و اقدام متقابل رفتار میکردند. فقط اروپاییها مخاطبان اظهارات تهدیدآمیز کاخ سفید نیستند .
آمریکا علاوه بر همپیمانان دیرینه اروپایی، سایر کشورهای جهان را نیز تهدید کرده در صورت ادامه و گسترش مبادلات اقتصادی با ایران تحریم خواهند شد؛ سیاست تروریسم گونهای که تاکنون مطابق میل سران این کشور پیش نرفته است. به عنوان نمونه به «صفر» رساندن صادرات نفت ایران در حد شعار باقی ماند و ترامپ در عمل ناگزیر به دادن معافیت برای چند کشور عمده خریدار نفت ایران شده است. برخی تحلیلگران نیز بر این باورند که این سیاستهای تهاجمی و خصمانه آمریکا برای کشاندن ایران پای میز مذاکره است بنابراین ترامپ و تیم او در صددند تا در مذاکراتی دوجانبه با تهران به توافقی ثانویه دست یابند که افزون بر به چالش کشیدن دستاورد دموکرات ها، اتحادیه اروپا را نیز کنار زده و توافقی یک طرفه را به نام خود ثبت کنند. به همین دلیل بود که چندی پیش پمپئو طی سخنرانی در یک اندیشکده آمریکایی، راهبرد و استراتژی جدید آمریکا را فشار بر ایران به منظور برگزاری مذاکرات مجدد اعلام و تاکید کرد که «ایالات متحده آماده مذاکره با تهران در صورت تغییر رفتار رژیم جمهوری اسلامی ایران است» که این حرف همانطور که پیشتر گفته شد با عمل آنان در تضاد آشکار است.
«همدلی» در این خصوص نظر «فریدون مجلسی» کارشناس روابط بینالملل و دیپلمات پیشین وزارت خارجه را جویا شده که در ادامه میخوانید؛ «فریدون مجلسی»، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی و روابط بینالملل، در گفتوگو با «همدلی»، ضمن اشاره بر پیگیری و تاکید آمریکا و همپیمانانش بر استراتژی تغییر حاکمیت در ایران، گفت: « آمریکا در شعار و سخن و برای یارگیری و تاثیرگذاری بر روی کشورهای اروپایی از هیچ مسالهای دریغ نکرده و سعی میکند برخی مسائل مربوط به ایران را با هم مرتبط کند تا اروپاییها را حتیالمقدور در ادامه تحریم ایران همراه کند، کما اینکه تاکنون ایران مورد تحریم بوده است».
این دیپلمات سابق در پاسخ به این سوال که، با توجه به عدم خروج ایران از برجام و همچنین ایجاد حسن نیت و ارائه گزارشهای پیدرپی به آژانس بین المللی در باره تسلیحات هستهایی و دیگر فاکتورهایی که به نوعی بهانهایی برای آمریکا به جا نگذارد، باز گوش آمریکا بدهکار اسناد و گزارشهای آژانس نیست، و کماکان به دنبال تحریم های بیشتر و فشار مضاعف است و اینکه دولت این کشور مشخصا به دنبال چیست، گفت: «به نظر من موضوع فراتر ازاینموضوعات است، چون با توجه به اشارهای که شما نیز کردید، ایران در این مدت سعی کرده طبق پروتکلها و کنوانسیونهای بینالمللی رفتار کند و بهانهای بهدست آمریکا ندهد، اما بهانهای که ایران در دست آمریکا دارد این است که ایران از دیدگاه آمریکا، غرب، چین و روسیه صلح و امنیت جهانی را به خطر میاندازد».
او افزود: «استراتژى آمریکا به عنوان قیمومت اسرائیل، کشاندن ایران به جنگ فرسایشى نیابتى یا مستقیم و فروکاستن از توان مالى و اقتصادى به امید فروپاشاندن است. آمریکا با توجه به نفوذ سیاسى و اقتصادى خود میکوشد بار مسئولیت را بر دوش دیگران بگذارد و به اقدامات خود رنگ بینالمللى بدهد».
مجلسی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر، واکنش ایران نسبت به استراتژی تغییر رژیم آمریکا چگونه باید باشد، گفت: «در مجموع باید اینگونه بیان کرد که با همه شعارهایی که آمریکا و برنامههایی که اروپاییان دارند، به دنبال به پای میز مذاکره کشاندن ایران هستند. در اینجا باید گفت اگر ایران میخواهد در جامعه بینالمللی زندگی کند باید مذاکره کند. البته ایران زیر بار تمام خواستهها یا برنامههای آنها نخواهد رفت و نباید هم برود».
- 15
- 4