آنچه تندروها مدام بر آن اصرار داشته و گاهی اوقات از بنده میپرسند، این است که آیا تعهدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور در صورت الحاق ایران به FATF وجود دارد؟ پاسخ این سوال در واقع همینقدر بیارتباط است که مثلا بگوییم؛ آیا در صورت اخذ گواهینامه رانندگی، تعهدی برای عدم تصادف از سوی راننده وجود خواهد داشت!
اساسا آیا میخواهیم با دنیا به امر تجارت و بازرگانی بپردازیم، یا خیر! آقایان تندرو صراحتا باید این مسئله را روشن کنند که اگر بنای تجارت با جهان و حضور در عرصه بینالمللی وجود ندارد، دور ایران یک سیم خاردار بکشیم و به کشوری مانند سومالی، سودان جنوبی و یا امثال آن بدل شویم.
کشورهای همکار ما در عرصه بینالمللی مانند چین، روسیه یا ترکیه سالها است که به FATF پیوستهاند. پس چرا ما با چین تبادل گسترده اقتصادی داریم؟ آیا سران این کشور بزرگ به منافع ملی خود پایبند نبودهاند؟
بنده به عنوان یک حامی سرسخت تولید ملی باید به صراحت بگویم که برای حمایت از این نوع تولید و برای این که بازارهای منطقهای و جهانی را به دست آوریم، در صورت عدم پذیرش FATF، حتی کشوری مانند افغانستان نیز نمیتواند با ایران در زمینههای اقتصادی کار کند. چرا که در صورت عدم الحاق ایران به این ساز و کار جهانی، با افغانستان باید تبادل اقتصادی چمدانی داشته باشیم و مگر میتوان ۱۰ میلیون دلار را با چمدان و به شکل مسافری در مبادله اقتصادی دخیل کرد؟
در حال حاضر، کشورهایی نظیر ایالات متحده، عربستان واسرائیل به این مسئله علاقمند هستند که ما به FATF نپوندیم. به عنوان نمونه، ما خود قربانی بزرگ تروریسم هستیم و کنوانسیون پالرمو به عنوان کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، همچنان بر زمین و معطل مانده است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام یا این لوایح را میپذیرد یا خیر. در صورت عدم پذیرش و تصویب این لوایح باید پرسید که آقایان آیا حاضر هستند که تحمیل تبعات آن به زندگی مردم را هم پذیرفته و هزینه اقدامات خود را در برابر افکارعمومی بپردازند؟
در ماجرای برجام هم شاهد بودیم که اگر ایالات متحده از این توافق بینالمللی خارج نشده بود، امروز شاهد این هجمه از تحریمهای سنگین و ظالمانه علیه مردم ایران نبودیم. ترامپ در واقع میل و علاقه تندروهای داخلی در ایران را با خروج کشورش از برجام به نوعی عملیاتی کرد. به هر ترتیب باید تلاش کنیم تا منافع ملی کشور در چارچوب تعامل سازنده و اصولی با جهان، دنبال شود.
همین حالا، کسانی که مخالف سرسخت پیوستن ایران به FATF هستند، به صورت توامان بر طبل لزوم مبارزه با فساد هم میکوبند، در حالی که چنین رفتار دوگانهای در هیچ منطقی نمیگنجد.
یکی از مصادیق فساد در کشور وزیر اسبق رفاه در دولت احمدینژاد است. او در دادگاه، واریز ۳ میلیارد تومان به حساب همسرش را، حق مشاوره عنوان کرده و این سوال مطرح است که چه مشاورهای با این ارزش ریالی از سوی وی انجام شده است؟ به هر حال اگر ایران به FATF بپیوندند، به طور نمونه، حساب چنین فردی به محض واریز وجه مورد اشاره، مسدود خواهد شد. اکنون هم در کل کشورهایی که عضو این معاهده بینالمللی هستند، اگر وجه نامتعارفی به حساب شما واریز شود، آن حساب تا روشن شدن منبع و ساز و کار دریافت وجه، بلاک یا مسدود خواهد ماند.
متاسفانه در حال حاضر در جهل اقتصادی هستیم و باید به این مهم واقف باشیم که برای کار با جهان، باید تجارت سازنده را در دستور کار قرار داد. در غیر اینصورت، آقایانی که بر طبل مخالفت با تجارت شفاف با دنیا میکوبند، یک باره سفارتخانههای خارجی در کشور را هم ببندند که دست کم هزینه اداره این سفارتخانهها بر مردم تحمیل نشود!
به نظر من، وزارت امور خارجه اطلاعیه خوبی را اخیرا صادر کرد و شخص ظریف نیز به خوبی عنوان کرد که برخی از کسانی که دست به پولشویی میزنند اقدام به فضاسازی علیه FATF کردهاند.
به هر حال سوای اظهارات وزیر امور خارجه، اعتقاد من بر این است که برخی اصطلاحا بانک میزنند که بانک بزنند! بر همین اساس، معتقدم که بانکهای کشور باید ملی شوند و ما باید انضباط اقتصادی را به سیستم پولیمان برگردانیم. به عنوان نمونه، چرا هزینه پرداخت بالغ بر ۳۳هزار میلیاردتومان از بدهی موسسه مالی ثامن به دولت تحمیل شود؟ اگر سیستم مالی کشور امروز، شفاف بود، قطعا میدانستیم که این پولها به کجار رفته و صرف منافع چه کسانی شده است. به هر حال پول در سیستم بانکی تبادل میشود و رصد آن در ساز و کار شفاف، چندان کار سختی نیست.
- 17
- 7
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۱۲/۱۷ - ۲۲:۵۶
Permalink