در فاصله چند روز مانده به اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام و بازگشت تحریم های ایالات متحده آمریکا به نظر می رسد شرایط و اقتضائات تنش میان واشنگتن و تهران به گونه ای است که احتمال افزایش درگیری میان این دو بیش از یش احساس می شود. اما آیا شرایط داخلی کشور از لحاظ سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، امنیتی، نظامی و معیشتی توان تداوم این تنش را با با ایالات متحده به ایران خواهد داد؟ اساساً آینده کشور در بستر این تنش چه خواهد بود؟دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسئله، گفت و گویی را با محمد صادق کوشکی، کارشناس مسائل سیاسی صورت داده است که در ادامه از نظر میگذرانید:
در فاصله چند روزمانده به اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام شاهد بیش از یازده ماه فشار و تحریم کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم. از نگاه شما آیا واشنگتن توانسته است به هدف یا اهداف مدنظر خود از این اقدامات در طول تقریباً یک سال گذشته دست پیدا کند؟
در یک کلام خیر. اما نکته مهم اینجاست که بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی این گونه القا می کنند که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری متفاوت با دیگر روسای جمهور ایالات متحده آمریکا است و یا این که اقدامات او اقداماتی عجیب و غریب و بی سابقه در تاریخ این کشور بوده است. در صورتی که با یک نگاه منطقی و با مطالعه تاریخ میبینیم که آنچه دونالد ترامپ در این یک سال بعد از خروج از برجام و حتی قبل تر از آن انجام داده در راستای همان اقدامات روسای جمهوری پیشین آمریکا از سال ۱۳۵۸ هجری شمسی تا به اکنون است.
به عبارت دیگر دونالد ترامپ نیز مانند روسای جمهور ایالات متحده تنها کاری که انجام داده تنگ تر کردن حلقه تحریم ها بر ایران است. اما به دلیل ذات و شخصیت خود دونالد ترامپ، وی سعی دارد این اقدامات با یک نمایش و شوی سیاسی همراه باشد تا در جهان اقداماتش را سخت و بی سابقه جلوه دهد. در صورتی که در طول این ۴۰ سال، جمهوری اسلامی ایران به کرات نشان داده که آنچه میرود تحریم ها و روسای جمهوری آمریکاست، حال از هر حزبی، و آنچه می ماند جمهوری اسلامی ایران است. البته من منکر فشارهای تحریمی بر اقتصاد و معیشت به ویژه در یک سال گذشته نیستم. اما نکته اینجا است که ما در این چهل سال در هر بعدی که توانسته ایم خودکفایی کامل را به دست بیاوریم به راحتی در مقابل تحریم ها مقاومت میکنیم مانند صنعت دفاعی و موشکی، اما در هر بعدی مانند صنعت خودرو و حتی تولید کالاهای مصرفی نگاه به خارج داشته باشیم با کوچک ترین تحریمی شاهد چه مشکلاتی هستیم.
اما با توجه به شرایط کنونی کشور، به خصوص آثار و تبعات ناشی از سیل و وضعیت کشور چندان مناسب نیست؛ آیا این بار وضعیت داخلی متفاوت از ۴۰ سال گذشته نیست؟
بگذارید صراحتا عنوان کنم آن چه میتواند به کشور ضربه بزند و یا تاکنون ضربه زده سوء مدیریت مسئولین و بهخصوص دولت است. هرچند که این سوء مدیریت ها در دولت های پیشین هم کمابیش وجود داشته، اما از سال ۹۲ تا به اکنون، عدم مدیریت دولت به اوج رسیده و شاهد هستیم چه آثار و تبعاتی مخربی بر اقتصاد، معیشت، اجتماع، فرهنگ و دیگر ابعاد کشور گذاشته است. مگر برای اولین بار است که یک کشور دچار سیل زلزله و بلایای طبیعی می شود؛ ما خسارتهای ناشی از ۸ سال جنگ دفاع مقدس را داشتیم و یا شاهد زلزله مخربی مانند بم بودیم که چند هزار نفر از همشهریان خود را از دست دادیم.
اما با مدیریت و در طول این سال ها نتوانستیم خرابی های ناشی از آن را ترمیم کنیم. ولی اکنون مشکل ما نگاه دولتی است که همه چیز را به بیرون از کشور گره زده است. در همین سال ۱۳۹۷ گزارشی در مجلس شورای اسلامی قرائت شد که نشان میداد وزارت نفت و وزارت نیرو بیشترین خریدهایی را در سال ۱۳۹۶ داشته اند از بیرون از کشور داشته اند که به راحتی می توانستند مشابه آن را در داخل تولید کنند. پس این دست اقدامات است که آثار مخرب آن بر کشور بیش از آثار تحریم و حتی سیل است. پس نگرانی از بابت سیل و زلزله در کنار تحریم ها مشکلی برای کشور ایجاد نمی کند. آنچه مشکل ساز است نگاه مسئولین کشور است.
شما به جنگ تحمیلی اشاره کرده در آن زمان هاشمی رفسنجانی با درپیش گرفتن سیاست احترام متقابل و کاهش تنش توانست از ظرفیت دیپلماتیک استفاده کند و به بازسازی خرابیهای پنج استان جنگ زده و مشکلات بیکاری و تولید دست بزند و در دوره آقای خاتمی نیز ظرفیت دیپلماتیک دولت توانست به بازسازی خرابیهای زلزله بم کمک کند. اما اکنون شرایط به شدت متفاوت است و دونالد ترامپ حتی مانع از ارسال کمکهای خارجی است؟
خیر این گونه نیست. مگر اساسا چقدر کمک خارجی قرار بود به کشور وارد شود. واقعیت این است کمک های خارجی حتی در صورت نبود تحریم آن قدر نیست که بتواند کمک کوچکی برای بازسازی خرابیهای ناشی از سیل باشد. چون بیشتر کمک ها از جانب کشور ها و صلیب سرخ در قالب کالاهای مصرفی و مسئله اسکان است. هر چند که آنچه قرار بود در قالب کمک ارسال شود همین کمک های پاکستان، ترکیه، عراق، روسیه و دیگر کشورها بوده که ار سال هم شده است. اما متاسفانه نگاه دولت باعث شده است که مسئله تولید داخلی عملا قفل شود. در صورتی که تنها با بخش کوچکی از سود تولید داخلی می توانستیم به راحتی بازسازی خرابیهای ناشی از سیل را در مدت کوتاهی به سرانجام برسانیم و نیازی به کمک های خارجی هم نباشد. ولی در این مدت متاسفانه آقای حسن روحانی همه چیز کشور را به خارج گره زده است و با کوچکترین چالشی، نگاه ها به آن سوی مرز دوخته می شود.
این نگاه به مراتب خسارت بارتر از صدها سیل و زلزله و تحریمهای آمریکاست.
ولی طبق آمار رسمی مرکز آمار ایران که فروردین ماه سال جاری اعلام شد کشور با رشد اقتصادی منفی ۳.۸ درصد و منفی نزدیک به ۸ درصد برای صنعت روبهروست. در این شرایط میتوان مسئله تولید را در دستور کار قرار داد؟
از شما می پرسم این آمار به شدت خسارت بار صنعتی و تولیدی کشور محصول دولت چه کسی است؟ عملکرد چه مسئولینی اینگونه شرایط را برای کشور فراهم کرده است.
یعنی تحریم بی تاثیر بوده است؟
اشتباه نکنید این آمار و ارقام محصول تحریم های دونالد ترامپ نیست، بلکه به نگاه دولت باز می گردد. دولتی که هیچ گونه ارزشی برای تولید داخلی قائل نیست و صرفاً سعی دارد در سایه مذاکرات، بستری برای فروش نفت خام ایجاد کند و با ارز ناشی از آن به خرید کالا و خدمات بپردازد. آیا به واقع ظرفیت اقتصاد جمهوری اسلامی ایران این است؟! اگر ما در این چهل سال نگاه متفاوتی به تولید داشتیم اکنون کشور با این همه مشکل در حوزه تولید، اشتغال، اقتصاد و معیشت روبه رو نبود و به تبعش ما شاهده این آمار تاسف باری که شما عنوان داشتید بودیم.
یقینا سوء مدیرت دولت در این سال ها، به خصوص در دولت دوازدهم مشهود است، ولی آیا باید همه چیز را به عملکرد دولت گره بزنیم یا می توان شرایط و عوامل دیگری را برای شکلگیری وضعیت کنونی مقصر بدانیم؟ آیا اساسا تفاوت نگاه سیاسی شما و طیف شما با دولت سبب نگاه شما و انتقادات صریحتان به حسن روحانی و دولت نیست که هر مسئله ای را به چماق بر سر این دولت بدل می کنید؟
من که با حسن روحانی پدر کشتگی ندارم. تمام مطالب و مواضعی هم که در طول مصاحبه ها و سخنانم از گذشته تا به اکنون ایراد داشتم صرفا از سر دلسوزی و برای تعالی کشور بوده است. من معتقدم که دولت به عنوان راس و کانون مدیریت و قوه اجرایی کشور باید دارای یک ساختار و انسجام درست باشد. در صورتی که حتی همین اصل اساسی در دولت آقای حسن روحانی مشاهده نمی شود. از یک سو وزیر امور خارجه با رئیس دفتر مشکل دارد، از سوی دیگر وزراء و مسئولین اقتصادی، تولیدی و بانکی در یک بی هماهنگی کامل با هم به سر می برند و هر وزارتخانه به عنوان یک جزیره منفک در حال انجام برخی اقدامات سرخود است.
رئیس جمهور هم که عملا این کشور را رها کرده است. آیا در این شرایط میتوان کس دیگری جز دولت و رئیس جمهور را مقصر دانست. دولت هنوز در قبال عملکرد خود برای شرایطی که در بازار ارز سال گذشته روی داد پاسخی قابل قبول ارائه نکرده است. هنوز نگفته که با آن ۱۵ میلیارد دلاری که به برخی اختصاص داده شد، چه کرده است؟ یا زمانی که کشور در بحبوحه مشکلات و نگرانی از تبعات سیل به سر می برد آقای آشنا، مشاور روحانی از مسائلی مانند برنامه ۹۰ یاد می کند، آیا این دست مسائل و مواضع جز توهین و عدم درک مسئولین از شرایط کشور می تواند معنی دیگری داشته باشد؟ از آن طرف خود آقای حسن روحانی هر بار در یک سخنرانی، چالشی جدی را برای کشور ایجاد میکند؛ روزی به سپاه و نظامیان حمله می کند. روز دیگری در خصوص معصومین نطق می کند. روز دیگر مسائل فرهنگی را به چالش می کشد، آن هم در این وضعیت که مسئله تولید و اقتصاد به عنوان مشکلات اصلی کشور عملاً به حال خود رها شده است. شما در همین مسئله سیل به عملکرد و کارنامه دولت نگاه کنید. پس اگر دولت مادر تمام مشکلات کشور نیست، چه کسی را باید مقصر دانست؟
اگر از دولت بگذریم و به اقدامات ایالات متحده آمریکا نگاه کنیم کاخ سفید عنوان داشته است برای دومین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام، شرایطی به مراتب سخت تر از سال ۹۷ را برای ایران شکل خواهد داد؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ ایا سال ۹۸ بدتر از ۹۷ خواهد بود؟
همان گونه که پیشتر اشاره کردم معتقدم ایالات متحده آمریکا در راستای اقدامات خود از هیچ گونه کوششی دریغ نمی کند. حال این کوشش ها می تواند شامل اقدامات تحریمی، فشارهای اقتصادی و عملیات های جنگ روانی باشد. لذا بخشی از این مواضع می تواند جنبه عملیاتی و واقعی داشته باشد و بخشی از آن هم در راستای یک جنگ روانی و شعارهای تو خالی کاخ سفید باشد، اما آنچه باید کانون نگرانی ما باشد، نه این مواضع و عملکرد، بلکه دولتی است که نمی تواند از پس مشکلات کشور براید.
اما با این اقدام آمریکا در عدم تمدید معافیت های ۸ کشور از خرید نفت ایران میتوان عنوان کرد که چالش ها رو به افزایش خواهد بود؟
ببینید هر دولتی که یک استعداد متوسط در مدیریت را داشته باشد می تواند از این چالش یک فرصت برای شکل دهی به اقتصاد بدون نفت را فراهم کند.
حتی در شایط کنونی و در کوتاه مدت؟
بله. حتی در شایط کنونی و در کوتاه مدت اگر دولت اهتمام جدی برای تبدیل کردن اقتصاد وابسته به نفت به اقتصادی پویا و تولید محور داشته باشد، میتوان این کار را انجام داد که یقیناً این دولت، دولت حسن روحانی نخواهد بود. چگونه است که ما در طول سالهای جنگ تحمیلی توانستیم در صنعت موشکی و دفاعی خودکفا شویم پس یقینا میتوانیم در بستر تحریمها هم ظرفیت شکل دهی اقتصادی بدون نفت را برای کشور فراهم کنیم. فقط کافی است که دولت نگاه خود را تغییر دهید که حسن روحانی از آن عاجز است. من معتقدم که می توان با نگاه به توانی که در کشور وجود دارد برای خود یک اقتصاد پویا، فعال و در عین حال کارآمد را شکل داد.
با تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جانب ایالات متحده آمریکا و قراردادن آن در لیست تحریم وضعیت امنیتی و نظامی کشور و منطقه چه شرایطی پیدا خواهد کرد، به خصوص این که مجلس شورای اسلامی هم سنتکام را گروه تروریستی خوانده است. آیا این دست مسائل، بستر را برای ایجاد یک جنگ و تنش نظامی در منطقه شکل خواهد داد؟
خیر. اگر چه کسانی مانند جان بولتون و مایک پمپئو در کابینه ایالات متحده آمریکا قرار دارند، اما خود دونالد ترامپ به هیچ وجه مایل به جنگ و تنش نظامی با ایران نیست، چنان که خود او صراحتا در این خصوص بارها سخن گفته است. ترامپ تنها سعی دارد در بستر همین فشارهای اقتصادی و تحریم ها، شرایط را برای تغییر رفتار در داخل کشور شکل دهد.
در همین راستا برخی معتقدند که به واسطه تروریستی اعلام کردن سپاه از جانب آمریکا و تحریم آن، کاخ سفید به دنبال تحتالشعاع قرار دادن بخش صنعتی و تولیدی این نهاد است؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
مسئله فشار بر سپاه از جانب ایالات متحده آمریکا یک شوخی است. چرا که سپاه هیچ گونه ارتباط و مراوده مالی، تجاری، سیاسی و امنیتی با آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی ندارد. پس این اقدامات هیچ گونه اثری بر عملکرد و توان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نخواهد داشت. اتفاقا در همین شرایط تحریمی شاهد بودیم که قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا توانست فازهای تکمیلی پارس جنوبی و یا پالایشگاه خلیج فارس را به اتمام برساند. پس مطمئن باشید اتفاقاً شرایط تحریمی به شکوفایی هر چه بیشتر اقتصادی و تولیدی سپاه کمک خواهد کرد.
اما در مجموع تمام این مشکلات، حال ناشی از عملکرد دولت و یا تحریم ها می تواند باعث ایجاد یک اعتراض عمومی داخلی در کشور شود، با توجه به این که ذیل گفته های شما کاخ سفید امید بسیار زیادی به این مسئله بسته است؟
نکته ای که در این خصوص نباید فراموش کرد این است که اساساً اعتراض و خشم مردم، نه به شرایط اقتصادی، بلکه به عملکرد مسئولین است. ما در نیمه دوم سال های جنگ تحمیلی شاهد افزایش فشارهای اقتصادی و معیشتی و کشور بودیم، اما مردم با درک موقعیت تنها به همراهی و حمایت از دولت پرداختند. اما مثلا در دهه ۷۰ شمسی که تورم نزدیک به ۵۰ درصد برای کشور شکل گرفت اعتراض مردم به عملکرد بود، چنان که امروز هم اگر اعتراض وجود داشته باشد به عملکرد مسئولین است. شما به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نگاه کنید. با یک تحلیل محتوای ساده به راحتی می توان این نتیجه را گرفت که بیش از نیمی از کاربران از عملکرد دولت حسن روحانی به شدت ناراضی هستند.
شما در مصاحبه های پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتید که برخی از سوء مدیریت ها و سوء تدبیر های عمدی دولت برای ایجاد یک موج اعتراض و جهتدهی آن به سمت کلیت نظام به منظور شکلدهی برجام موشکی و منطقهای است، آیا اکنون هم در شرایط کنونی چنین اعتقاد دارید؟
بله. من کماکان معتقدم اگر چه مشکلات تحریمی و چالش های اقتصادی و معیشتی بخشی از اعتراض مردم را شکل می دهد، اما یقینا مسئله سوء مدیریت و سوء تدبیر عمدی دولت برای پررنگ کردن هر چه بیشتر اعتراضات و شکل دهی یک موج، برنامه ای است که از سوی دولت حسن روحانی پی گرفته شده است تا بتوان با موج سواری بر اعتراضات و خط دهی آن به سمت کل نظام برجام موشکی و منطقه ای شکل گیرد.
اما این موج اعتراضات ابتدا از روی خود دولت رد نمی شود. چون در صورت شکلگیری اعتراضات، مردم چندان تفکیکی میان دولت و نظام قائل نیستند؟
اتفاقاً این نکته بسیار مهم شما را باید به دولت گوشزد کرد. آقایان در دولت اکنون فکر می کنند که می توان در صورت ایجاد موج اعتراضات آن را جهت دهی و مدیریت کرد. در صورتی که اگر خشم عمومی شکل بگیرد اولین قربانی آن خود دولت خواهد بود، چرا که اکنون بیشترین میزان اعتراضات به عملکرد دولت حسن روحانی است.
عبدالرحمن فتح الهی
- 14
- 5