رضا نصری در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به این سوال که دونالد ترامپ روز پنچشنبه در اظهاراتی گفت «مایلم شاهد این باشم که ایرانیها با من تماس بگیرند و ما فقط میخواهیم که آنها سلاح هستهای نداشته باشند» و آیا این سخنان به این معنا است که دولت آمریکا از شروط ۱۲ گانه خود برای مذاکره با ایران فاصله گرفته است؟ خاطرنشان کرد: از وقتی آقای پومپئو ۱۲ «گزارهاش» را مطرح کرده، مقامات آمریکایی - بسته به جریانی که به آن تعلق دارند - تفاسیر مختلفی از آن ارائه دادهاند.
برخی از آنها این ۱۲ گزاره را «پیششرط» مذاکره خواندهاند، برخی دیگر آن را «مطالبات» آمریکا از ایران خواندهاند؛ برخی هم، مانند «برایان هوک»، از ارائه یک پاسخ روشن در مورد ماهیت و جایگاه این گزارههای دوازدهگانه همواره طفره رفتهاند.
مقامات آمریکایی نمیتوانند به روشنی بگویند این ۱۲ گزاره «شرط» هستند یا «هدف» چرا که آقای ترامپ همواره از مذاکره بدون پیششرط صحبت کرده است و موضع او با رویکرد افرادی مانند جان بولتون زاویه دارد. در واقع، دونالد ترامپ - به دلایل شخصی و انتخاباتی - همواره خواستار مذاکره بدون پیششرط بوده و اظهارات اخیر او هم نشان میدهد موضع او تغییر نکرده است.
این حقوقدان بین المللی در جواب به این پرسش که صحبتهای ترامپ برای آمادگی جهت مذاکره با ایران در حالی مطرح شده که آمریکاییها اعلام کردهاند برای مقابله با اقدامات احتمالی ایران آتشبار ضد موشکی و ناو جدید به خلیج فارس اعزام میکنند و این موضوع چه معنایی میدهد؟ تصریح کرد: در واشنگتن، اعزام ناو جنگی هم - مانند گزارههای دوازدهگانه - دستخوش تفاسیر مختلف و دستمایه اهداف متضاد است! آقای بولتون اعزام این ناو را هشدار به ایران میخواند و تمایل دارد از آن برای تحریک ایران و زمینهچینی برای برخورد نظامی استفاده کند.
آقای ترامپ اعزام ناو را اقدامی جهت تشدید فشار به ایران میداند تا ایران زودتر بر سر میز مذاکره بنشیند! اما همانطور که کارشناسان امور امنیتی و نظامی آمریکا - مانند «ایلان گولدنبرگ» - تاکید کردهاند، حقیقت چیز دیگری است! اعزام این ناو یک اقدام روتین و از پیش برنامهریزیشده بوده است و به هیچ عنوان نمیشود آن را یک اقدام اضطراری یا استثنایی تعبیر کرد. آنها میگویند آمریکا اخیراً چهار آتشبار «پاتریوت» را از منطقه خارج کرده است و رسانهها صحبتی از آن نکردهاند. حال که یک آتشبار را اعزام کرده، از این خبر برای ایجاد التهاب و جنگ روانی استفاده میکنند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه در واکنش به این موضوع که به نظر او ایران در برابر درخواست ترامپ جهت تماس با وی باید چه رفتاری داشته باشد ؟ گفت: معتقدم ایجاد یک کانال ارتباطی مستقیم با ترامپ فواید زیادی دارد؛ چرا که اولاً باعث میشود یک سازوکار «تنشزدایی» ایجاد شود. این سازوکار - در صورت لزوم و در شرایط اضطراری - به مثابه یک اهرم جدید برای «مدیریت بحران» عمل خواهد کرد. ثانیاً، ارتباط مستقیم با ترامپ برای جریان تندرو و جنگطلب - یا تیم B - مزاحمت ایجاد خواهد کرد.
وی ادامه داد: آنها (تیم B) برای ایران یک برنامه مشخص دارند که مبتنی بر تشدید تنش به صورت فزاینده و تصاعدی است. آنها سالهاست تلاش میکنند تمام گزینههای «غیر نظامی» میان ایران و آمریکا را به تدریج حذف کنند تا راهی جز برخورد فیزیکی میان دو کشور باقی نماند. ایجاد یک کانال مستقیم با ترامپ، مولفهٔ جدیدی در رابطه میان تهران و واشنگتن خواهد بود که برنامهٔ آنها را به شدت مختل خواهد کرد. ثالثاً، ایجاد ارتباط مستقیم، برای ایران زمان میخرد و هرچه به انتخابات ریاستجمهوری سال آینده آمریکا نزدیکتر شویم، موضع مذاکراتی ایران و قدرت مانور آن در قبال ترامپ بیشتر و قویتر خواهد شد. در واقع، ایران میتواند از طریق ارتباط با ترامپ روی نتیجه انتخابات سال آینده آمریکا به صورت جدی تأثیرگذار باشد. رابعاً، معتقدم دستگاه دیپلماسی ایران باید از تمام ظرفیتهای خود استفاده کند. «شخصیتشناسی» و «روانشناسی» رهبران جهان هم یکی از این ظرفیتهاست که نباید از آن غافل شد.
نصری افزود: طبق برخی گزارشات، آقای ترامپ از وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی خود دلخور است چرا که معتقد است آنها او را در قضیهٔ ونزوئلا گمراه کردهاند و تحلیلها و اطلاعات اشتباهی به او دادهاند. این یعنی او فردی است که مطالعه و دانشی نسبت به کشورها و تاریخ و روابط بینالملل ندارد و صرفاً مصرفکننده اطلاعاتی است که اطرافیان به او میدهند. این برای ایران یک ظرفیت است! یک کانال ارتباطی با ترامپ میتواند نگاه و رویکرد او نسبت به ایران را تغییر دهد. تغییر نگاه او هم میتواند نگاه پایگاه اجتماعی او و بخش عمدهای از افکار عمومی آمریکا را نسبت به ایران متحول کند. در هر حال، اینها ملاحظاتی است که لازم است پیش از رد هرگونه ارتباط با ترامپ به صورت جدی در نظر گرفت.
- 17
- 4