به گزارش خبرآنلاین، مارک کاتز، استاد "سیاست و حکومت" در دانشگاه جرج میسون آمریکا در تحلیلی با عنوان:" روسیه و بحران ایران و آمریکا" در وبسایت تحلیلی لوبلوگ به موضع گیری و واکنش مسکو در قبال تنش های فعلی ایران و آمریکا پرداخته است. وی می نویسد:
همچنانکه تنش میان ایران و آمریکا بالا می گیرد، مسکو در تلاش است تا موضع محتاطانه تری در قبال بحران فعلی داشته باشد. پوتین در کنار بسیاری از متحدان واشنگتن، سیاست ترامپ در خروج از توافق هسته ای را به باد انتقاد گرفت. مسکو در کنار سایر امضاکنندگان توافق هسته ای- انگلیس، آلمان، چین، فرانسه و ایران تلاش تلاش کرد تا توافق حفظ شود. طی روزهای اخیر به محض اینکه ایران اعلام کرد که از برخی تعهداتش در توافق هسته ای می کاهد، پوتین شخصا از تهران درخواست کرد تا در توافق هسته ای باقی بماند. رئیس جمهور روسیه در اظهاراتی هشدار داد: " به محض اینکه ایران در راستای سیاست تلافی جویانه گام بردارد و بگوید که از توافق خارج می شود، فردا روزی همه فراموش خواهند کرد که این واشنگتن بوده که توافق را نقض کرده است. متعاقبا، ایران مقصر شناخته خواهد شد و افکار عمومی جهان نیز مسیرشان را تغییر خواهند داد.
پوتین همچنین تصریح کرد که به رغم مخالفت اروپایی ها با رویکرد تهاجمی ترامپ، اروپا عملاً ناتوانی اش در موقعیت فعلی را ثابت کرد. پوتین تلویحا به عجز اروپایی ها در معامله با ایران و همچنین مجازات های سنگین آمریکا علیه اروپا در صورت ادامه تجارت با ایران اشاره کرد. پوتین در نهایت آب پاکی را روی دست همه ریخت و صراحتاً اعلام کرد که مسکو در وضعیت فعلی کار زیادی از دستش برنمی آید و "اصولا مسکو آتش نشان نیست که بتواند همه را نجات دهد".
از اظهارات پوتین اینگونه بر می آید که عدم توانایی روسیه برای تأثیرگذاری و یا جلوگیری از افزایش تنش میان ایران- شریکش در سوریه- و آمریکا بدین معناست که مسکو نه توان حل بحران را دارد و نه توانایی تأثیرگذاری بر روند فعلی. این موضع قاعدتاً در تضاد با رویکرد دیرینۀ پوتین است که همواره بر قدرت و نفوذ روسیه به عنوان یک ابرقدرت تأثیرگذار تأکید داشت.
با این حال این نکته را نباید از نظر دور داشت که مسکو از تنش میان ایران و واشنگتن منتفع می شود:
اول اینکه مخالفت اروپایی ها با رویکرد ترامپ، یعنی افزایش دشمنی با ایران، پوتین را به هدفش نزدیکتر خواهد کرد؛ یعنی همان اختلاف نظر میان متحدان ناتو. حتی بیش از سال ۲۰۰۳ ؛ زمانی که مسکو در مخالفت با حملۀ بوش پسر به عراق به چند کشور اروپایی ( به طور مشخص فرانسه و آلمان) پیوست. آنهم در حالی که برخی دیگر از کشورهای اروپایی از جمله انگلیس و لهستان از این اقدام حمایت کردند. اما مسکو امروز در کنار همه کشورهایی اروپایی قرار گرفته که در حال مخالفت با رویکرد ترامپ دربارۀ ایران هستند.
در صورتی که تنش میان تهران و واشنگتن تشدید شود، این احتمال وجود خواهد داشت که متعاقب مخالفت اروپایی ها با سیاستهای ترامپ، آنها حمایتشان را از تحریم های آمریکا علیه روسیه- در مسائلی همچون اوکراین و یا سایر موضوعات کم کنند؛ هدفی که مسکو بدنبال آنست.
به علاوه، پوتین در کنار مخالفت با سیاست های واشنگتن در قبال ایران و همچنین ارسال این سیگنال که مسکو توانایی چندانی برای تأثیرگذاری بر روی وضعیت فعلی ندارد، امیدوار است که بتواند رابطه کشورش با چهار متحد خاورمیانه ای روسیه- یعنی اسراییل، عربستان سعودی، امارات عربی متحده و بحرین که از قضا رابطه خصمانه ای با ایران دارند- را بهبود ببخشد. مسکو مترصد این فرصت است که بتواند رابطه اقتصادی کشورش با سه کشور اول را گسترش دهد (یعنی اسراییل، عربستان سعودی، امارات عربی متحده).
بدون شک، ایران در دعوایش با واشنگتن انتظار حمایت بیشتری از سوی مسکو دارد و انتظار ندارد که مسکو چنین رابطه خوبی با دشمنان ایران داشته باشد. با این حال ایران گزینه های زیادی ندارد و باید به روسها اعتماد کند. هر قدر اختلاف میان تهران و مسکو زیاد باشد، ایران قادر به کاستن از سطح تعاملاتش با مسکو نیست، آنهم زمانی که چنین سطحی از تنش میان ایران و آمریکا وجود داشته باشد.
رقابت تهران و مسکو بر سر سوریه
مسئلۀ دیگر سوریه است. حال که ایران و روسیه توانسته اند با همکاری یکدیگر حکومت بشار اسد را به ثبات برسانند و مخالفان را شکست دهند، گزارشهایی از رقابت میان دو کشور بر سر نفوذ و تأثیرگذاری میان دو طرف در سوریه شنیده می شود. ایران، حزب الله و سایر گروههای شیعی حضور نظامی گسترده تری در سوریه در مقایسه با روسیه دارند. از این رو مسکو در موقعیتی نیست که بتواند سخنی از کاهش نفوذ آنها در سوریه به میان آورد. مسئله ای که دولت ترامپ، عربستان سعودی، اسراییل و سایر متحدان خواهان آن هستند. اما این احتمال هست که به میزان افزایش فشارهای واشنگتن بر تهران، دامنه نفوذ و تأثیرگذاری تهران در سوریه محدود شود و در آن صورت مسکو قادر خواهد بود تا نفوذش را با هزینه تهران در سوریه گسترش دهد.
از سویی در صورتی که ترامپ موفق شود صادرت نفت ایران را قطع کند، سایر تولیدکنندگان نفت از جمله روسیه نیز قادر خواهند بود با هزینه تهران صادرات نفت شان را افزایش دهند.
از سویی، مادامی که دولت ترامپ همه تمرکزش را بر روی فشار بر ایران بگذارد، توجه کمتری به سایر مناقشات با روسها خواهد داشت- و شاید هدفش این باشد که به روسها آزادی عمل بیشتری در قبال اوکراین، بلاروس و سایر موضوعات بدهد.
روسیه در مقایسه با ایالات متحده آمریکا، جمعیت، اقتصاد و توان نظامی محدودتری دارد. ایالات متحده آمریکا (هنوز) شبکه گسترده ای از متحدانش را دارد و این در حالی است که روسها نسبتا متحد کمتری دارند. چیزی که پوتین در آن مهارت دارد، اینست که از اشتباهات مخالفان روسیه به نحو احسن در راستای منافع کشورش بهره برداری کند. و در یک کلام اینکه سیاست ضدایرانی ترامپ می تواند فرصت های بی نظیری را برای روسیه به همراه داشته باشد.
- 19
- 4