منافع و مصالح ملی فراتر از هرگونه اختلافات گروهی و جناحی میباشد. از این رهگذر نسبت به برخی موضوعاتی که با سرنوشت و آینده هر سرزمینی سر و کار دارد اختلاف نظرات گوناگونی وجود دارد، این اختلاف نظرات نه به معنای در نظر نداشتن مصالح و منافع ملی بلکه اختلاف طی مسیرهای گوناگون برای رسیدن به هدف مشترک است.
استفاده از فناوریهای نوینی همچون انرژی صلحآمیز هستهای که جزو ۵ حوزه علوم استراتژیک میباشد متغیری ثابت و راههای حصول به آن متغیری وابسته میباشد. در این میان کشورهای دارای فناوریهای نوین، به هیچعنوان حاضر نیستند انحصار آنها شکسته شود. اختلاف نظرات پیرامون برجام نیز در این چارچوب قابل تحلیل میباشد. بهنظر میرسد موافقان و مخالفان در موضوعاتی که با سرنوشت مردم و آینده کشور سروکار دارد بهجای قرار گرفتن در مقابل یکدیگر بهتر است در کنار یکدیگر قرار گیرند تا بدین وسیله با همکاری و همفکری یکدیگر منافع و مصالح آینده کشور عزیزمان تامین شود.
به همین من ظور «آرمان» گفتوگویی را با فریدون عباسی دوانی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ترتیب داده که بخش اول این مصاحبه را میخوانید.
آغاز فعالیت هستهای کشورمان در پیش از انقلاب چگونه بود و چه مراحلی را طی کرد؟ همچنین رفتار آمریکاییها نسبت به پرونده هستهای کشورمان پیش از انقلاب چگونه بود؟
سیاستهای ایالات متحده با اروپاییها قبل از انقلاب ایران در رابطه با مسائل استراتژیک متفاوت بوده است. اگر به سابقه علمی و فنی پیش از انقلاب مراجعه شود مشاهده میشود زمانی که در دهه ۴۰ در پی در اختیار قرار دادن رآکتور تحقیقاتی تهران با اکراه بودند زمانی که نصب تجهیزات فرا میرسد به هیچ عنوان کارشناسان ایرانی به محوطه رآکتور راه داده نمیشوند. به هر حال ایرانیها در تکمیل مراحل ساختمانی حضور داشتند اما در زمان نصب تجهیزات هیچ ایرانی حضور نداشته است. بنابراین بنا نداشتهاند در زمینههای تخصصی ایرانیها پیشرفتی داشته باشند. در حدود سال ۱۳۵۳ که سازمان انرژی اتمی تاسیس میشود در همان زمان مساله افزایش قیمت نفت مطرح بوده است بهگونهای که درآمدهای نفتی ایران افزایش یافته است بنابراین این سرمایه میبایستی بهگونهای به دنیای غرب باز میگشت. بهدلیل آنکه عدهای در دربار از فارغ التحصیلان در اروپا بودند از جمله رئیس سازمان انرژی اتمی وقت و اروپاییها به تناسب وجود برخی از فارغ التحصیلان در داخل دستگاه حاکمیت شاه، تمایل داشتند با ایران کار کنند. دکتر اعتماد فارغ التحصیل فرانسه بود و سمپاتی با فرانسویها داشت و ظاهرا خیلی هم با آمریکاییها خوب نبود این مساله باعث شد تا قراردادهایی را از جمله دو رآکتور ۹۰۰ مگاوات را با فرانسویها منعقد کردند و دو رآکتور ۱۲۰۰ مگاوات را با آلمانیها و غنیسازی اورانیوم را نیز با فرانسویها قرارداد بستند به عبارت دیگر ایران ۱۰درصد در شرکت اوردیف فرانسه شریک شد و محصول اورانیوم غنی شده میبایستی به ایران تعلق میگرفت. در همان زمان که این قراردادها منعقد شد ۴ سال افرادی از وزارت خارجه با وزارت خارجه آمریکا بحث میکردند که امتیاز بازیافت اورانیوم مورد درخواست طرف ایرانی بود. اما این در حالی بود که آمریکاییها به شدت مخالف در اختیار قرار گرفتن بازیافت سوخت به ایران بودند. در همان زمان با سیاستهایی که رژیم گذشته دنبال میکرد در پی آن بود تا امتیاز بازیافت را داشته باشد. به عبارت دیگر اگر رآکتوری در ایران باشد و سوختی وجود داشته باشد بعد از مصرف آن سوخت قابل بازیافت باشد و محصولات آن شامل پلوتونیم و اورانیوم آن از سوخت مصرف شده جداسازی شود. پس باید بدانیم که ایالات متحده از پیش از انقلاب در خصوص مساله هستهای و سایر علوم استراتژیک با ایران مساله داشته است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای هستهای کشور چگونه بود؟ همچنین کشور با چه موانعی در این مسیر مواجه بود؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کلا هر فناوری که در جهت رفع نیازهای داخلی بود به نوعی تحریم میشد حتی از تحصیل دانشجویان در رشتههای خاص در خارج از کشور (از جمله نفت، مهندسی شیمی) جلوگیری میشد. این مسائل نانوشته بود اما دانشگاههای ایالات متحده به خصوص به ایرانیها یا پذیرش نمیدادند و یا اگر پذیرش میدادند پایان نامههای کارشناسی ارشد یا رسالههای دکترا در جهتی نبود که بتوانند مشکلات داخل ایران را حل کنند. یا در زمینه هستهای اگر دانشجوی ایرانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در چنین رشتههایی مشغول به تحصیل بود به ندرت دانشجویانی داریم که در غرب تحصیل کرده باشند و در حوزه انرژی وارد شده باشند یعنی به عبارت دیگر در حوزه رآکتور تولید برق و جنبههای متعدد استفاده انرژی از هستهای متبحر شده باشند و بیشتر سوق داده میشدند به سمت اندازهگیری تابشهای هستهای، پرتوپزشکی و فعالیتهای فیزیک بهداشت که در سطحی بود که آن کشورها آن تحقیقات را نیاز داشتند. چون اصلا فعالیتی در ایران نبود که فردی بخواهد در زمینه ایمنی و فیزیک بهداشت صورت دهد. یعنی دانشجو در حوزهای تحصیل میکرد که در داخل کشور کابردی در زمینه انرژی هستهای نداشت. از جمله فناوریهایی که کشورمان با تحریم مواجه بوده است فناوری خلأ بود یعنی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون به هیچعنوان هیچ تجهیزاتی در زمینه فناوری خلأ نمیتوانستیم خریداری کنیم. چراکه خلأ پایهای است برای غنی سازی، گداخت، تحقیقات فضایی، ساخت ماهواره و... به عبارتی اگر کشوری بخواهد در حوزه فناوریهای استراتژیک در رده کشورهای پیشرفته قرار گیرد، یکی از مسائل مهم در این زمینه فعالیتهای فضایی، هستهای در شاخه فناوری خلأ است. در زمینه فناوری خلأ کشورمان از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون تحریم بوده است.
چرا از میان کشورهای مختلف روسها برای راهاندازی نیروگاه بوشهر پیشقدم شدند؟
رآکتور بوشهر را که آلمانیها آغاز کرده بودند و بهدلیل پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن یک نظام انقلابی تعطیل شده بود و دیگر خارجیها حاضر نبودند آن را تمام کنند. ایران تصمیم گرفت با روسها وارد مذاکره شود. روسها هم به نوعی بدشان نمیآمد بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به نوعی جای پایی در سایر کشورها داشته باشند تا بتوانند آن دانش و فناوری هستهای خودشان را در چارچوب مقررات آژانس صادر کنند. بر این مبنا روسها حاضر شدند طراحی آلمانی رآکتور بوشهر را مطالعه و آن را تکمیل کنند. این مطالعات موجب میشد آنها به شکلی طراحیهای آلمانها از جمله نقشهها را بهصورت جزیی در اختیار داشته باشند. این مساله میتوانست به نوعی باعث پیشرفت فناوری روسها شود، یعنی با مشارکت در رآکتور بوشهر دانش آلمان را نیز کسب کنند. از سوی دیگر بهدنبال آن بود که جای پایی در بیرون داشته باشد. روسها رآکتور بوشهر را تکمیل کردند. اینجا نباید ما در زمینه تامین سوخت به روسها تکیه کنیم. درست است که حداقل ۱۰ سال قرارداد تامین سوخت با روسها بعد از راهاندازی داشتیم، اما هیچ عقل سلیمی نمیگوید که ما اصطلاحا تمامی تخم مرغهایمان را در یک سبد بگذاریم. فرانسه اورانیوم غنیسازی شده ایران را نه تنها نمیداد بلکه پولش را نیز بهرغم اینکه تعهد به انجام آن داشت، نمیداد. بنابراین در داخل کشور میبایستی بهگونهای کار کنیم که اگر اورانیوم بخواهیم یا در دسترسمان باشد یا اینکه بتوانیم انحصار قیمت روسها را کنترل کنیم. بنابراین از این بابت میبایستی به غنیسازی میپرداختیم.
چرا غنیسازی اورانیوم و دستیابی به چرخه سوخت تا این میزان برای کشورمان اهمیت داشت؟ همچنین علت سنگ اندازی و مخالفت غرب در زمینه دستیابی ایران به چرخه سوخت چه بود؟
زمانی که کشوری بتواند به غنیسازی اورانیوم دست یابد و معدن هم به اندازهای در کشور وجود داشته باشد که متکی به بیرون کشور نباشیم و بتوانیم فرایندهای چرخه سوخت را از سنگ معدن، اکتشاف سنگ معدن تا فرآوری و تولید UF6 تمامی این چرخه در داخل آن کشور صورت گیرد آن کشور بهصورت بالقوه دارای توانمندی هستهای است. این مساله الگو میشود. یعنی کشوری که در آن انقلاب صورت گرفته و بدون اتکا به کشورهای پیشرفته (البته نمیشود گفت که کسب علم از غرب صورت نگرفته است) با پتانسیل جمعیت جوانی که وارد دانشگاههای کشورمان شدند در مجموع شرایط دانش و فنی سبب شد که به توانمندی تامین سوخت رآکتور دست یابیم. زمانی که ما در داخل کشور میتوانیم سوخت رآکتور را داشته باشیم و رآکتوری همچون اراک و یا تهران، بتوانیم بسازیم یعنی ما دارای توانمندی شبیهسازی و محاسبات سیستمهای هستهای هستیم. پس زمانی که ما سوخت را داریم و میتوانیم ایمنی و کنترل را بر روی آن سوار کنیم. ایمنی و کنترل بسیار سخت و پیچیده است. زمانی که بتوانیم چنین فعالیتی را در داخل کشورمان انجام دهیم، یعنی کشورمان از مرزهای تکنولوژی گذشته است. به عبارت دیگر ایران یکی از کشورهای عضو باشگاه هستهای شده است. این مساله میطلبد که طرف مقابل که در پی جلوگیری از اقتدار و قدرتمند شدن کشورمان است در زمینههای مختلف جلوگیری و سنگاندازی کند. بهنظر میرسد چالش و دشمنی با کشورمان بر سر مساله هستهای و حتی دفاع موشکی نیست، بلکه چالش و دعوا بر سر فضاست. چون اگر کشوری بخواهد وارد مسائل فضایی شود نیاز به موشکهای دوربرد لازمه آن است. این توانمندی را کشور با ارسال ماهواره به فضا پیدا کرده است. همچنین اگر کشوری بخواهد ماهواره بسازد، میبایستی روی زمین توانمندی سختسازی تجهیزات در برابر پرتوهای هستهای (الکترون، پروتون، نوترون و گاما) را داشته باشد. یعنی روی زمین میبایستی رآکتور و شتابدهنده وجود داشته باشد تا بتوان قطعات ماهواره را روی زمین تست کرد و سختسازی در برابر پرتو را انجام داد. کشور ما هم اکنون این مراحل را طی کرده و میتواند مقاومسازی در برابر پرتو را بر روی زمین انجام دهد. در حال حاضر کشورمان توانمندی ساخت و پرتاب ماهواره را دارد. آینده آن است که کشورمان بتواند جای پایی در فضا داشته باشد تا محیط زیست خودمان را کنترل کنیم و از کشور بتوانیم دفاع کنیم. اگر چنین فناوری را در داخل کشور نداشته باشیم حریف هر جا بتواند کشورمان را تحریم میکند. همانند اینکه میتوانند جلوی پخش برنامههای تلویزیونی را بگیرند یا میتوانند اینترنت کشورمان را نیز قطع کنند.
اهمیت فناوری هستهای و همپوشانی آن با سایر علوم چگونه است؟ همچنین روند جهش فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورمان از چه سالی آغاز شد؟
همچنین فناوری هستهای همه آن هستهای نیست به عبارت دیگر موضوع رادیو اکتیویته و پرتوزایی در فناوری هستهای کمتر از ۱۰درصد وزن دارد. وزن عمده مربوط به بقیه رشتههای تحصیلی میباشد. به عبارت دیگر کشورمان در زمینه هستهای حتی در کل علوم پایه، فنی و مهندسی و حتی علوم انسانی نیز داریم. یعنی اگر بخواهیم مدیریت ریسک انجام دهیم همه مسائل وارد شده و صنعت هستهای همه رشتهها را شامل میشود. اگر کشوری به فناوری هستهای دست یابد یعنی در مهندسی برق، مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک تمام گرایشها و... دست یافته است. خوشبختانه دانشگاههای کشورمان این توانمندی را داشتهاند که فارغ التحصیلانی تربیت کنند که آنها انقلابی در صنعت هستهای کشورمان بهوجود آورند. این اتفاق در سال ۱۳۷۶ رخ داد. یعنی زمانی که مهندس آقازاده با تجربه ۱۲ساله مدیریت صنعت نفت کشور وارد انرژی اتمی میشود که انتخاب بسیار خوبی در آن زمان بود. آقازاده در ابتدای دولت اصلاحات در رأس سازمان انرژی اتمی کشورمان قرار گرفت. در طول ۱۲ سالی که در سازمان حضور داشتند فعالیتهای بسیار فوقالعادهای انجام دادند. با فارغ التحصیلان دانشگاههای کشورمان در سال ۱۳۷۶ دیگر کشور نیازی به اعزام دانشجو به خارج از کشور نداشت. بهگونهای که فارغ التحصیلانی در کشور تربیت میشدند که توانایی فعالیتهای جهشی را داشتند. در این مقطع کشور آماده یک شکوفایی بزرگ بود از این مرحله بود که آمریکاییها بسیار دقیقتر برای جلوگیری از پیشرفت فناوری و علمی کشورمان وارد عمل شدند. در دوره دولت اصلاحات بهدلیل حضور طالبان در شرق کشور و درگیریهایی در افغانستان و صدام در غرب کشور با یکدیگر به نوعی ادغام شد لذا تمام آن رصدی که سیستمهای جاسوسی به خصوص موساد و MI6 انگلستان در ایران انجام میدادند طبیعی بود که یکسری از مسائل را آشکار نکنند. یعنی اگر جایی ساختمانی ساخته میشد و این فضا میتوانست در اختیار بسیاری از پروژههای دیگر قرار گیرد دلیلی نداشت در آن زمان که هنوز برچسب استفاده هستهای به آن نخورده بود به آژانس اعلام کنیم. آمریکاییها از چنین مسائلی که به نوعی جلوگیری میشد تا آنها اطلاعات پیدا نکنند از نوع پیشرفتهای فناوری کشورمان، این مسائل را سعی کردند بهعنوان بهانه جویی مطرح کنند. در همان زمان در انجمن هستهای کشورمان بسیاری از کارشناسان دفاع کردند. به عبارت دیگر مطرح داشتیم که دولت نباید جزئیات اطلاعات پیشرفتهای صلح آمیز هستهای کشورمان را در اختیار آژانس قرار دهد. لذا تا زمانی لازم نشده و طبق مقررات بینالمللی میتوانیم اطلاعاتی را ارائه ندهیم، منطقا تا حصول به نتیجه نباید آن را در اختیار دیگر کشورها قرار دهیم. لذا به شدت بهدنبال جمعآوری اطلاعات از داخل کشورمان بودند و آنها بهطور مشخص مساله سلاح را مطرح میکردند. اما با صراحت میگویم که کشورمان نیازی به سلاح هستهای ندارد. چون زمانی که ما میتوانیم غنیسازی را انجام داده و رآکتور طراحی کنیم، سلاح چند مرتبه پایینتر از فناوری رآکتور است که ایمنی و کنترل دارد. پس عملا کشورمان این توانمندی و دانش فنی را داشت و چون دشمنان میدانستند که ایران توانمندیهای لازم را در بسیاری از زمینهها دارد. با استفاده از فعالیتها و شانتاژهایی که در مجامع بینالمللی با استفاده از قوانین از پیش طراحی شده انجام میدادند بهدنبال آن بودند که کشورها را در سطح پایینتری نگه دارند. در زمینه هستهای آژانس بینالمللی وجود دارد که تا کشوری بهدنبال انجام فعالیتی جدی میباشد دست آن کشور را از ادامه مسیر پیشرفت میبندند. شبهه آنها در مورد فناوری هستهای کشورمان این بود که کشوری که نفت و گاز دارد به چه منظور انرژی هستهای میخواهد؟ بعد از آن مطرح داشتند ما رآکتور را در اختیارتان قرار میدهیم، سوخت برای چه میخواهید؟ پس از آن هم برای چه غنیسازی میخواهید و... اما متقابلا کشورمان اعلام داشت که ما در زمینه غنیسازی با فرانسویها قرار داشتیم، چرا به تعهدات در قبال ایران عمل نشد؟ پس ما برای تامین امنیت انرژی نسلهای آینده خود نیاز داریم این فناوری را در داخل کشور داشته باشیم. در دست داشتن این فناوری در داخل سبب میشود که کشورمان همواره بتواند بازار را کنترل کند یعنی اگر بتوانیم رادیو دارو در کشورمان تولید کنیم قیمت رادیو دارو خارجی در حد قیمتهای جهانی است، به محض آنکه رآکتور تهران دچار مشکل شد رادیودارویی که به ایران فروخته میشد به ۵ برابر قیمت به کشورمان فروخته میشد. یعنی اگر آنها بدانند که شما نمیتوانید سوخت تولید کنید تا بتوانید بازار را تنظیم کنید طرف مقابل هر زمانی بخواهد قیمت را بالا میبرد.
دلیل مخالفت غرب در زمینه عدم دستیابی ایران به فناوری صلحآمیز هستهای چیست؟
دلیلی که آنها با ما مخالفت میکنند این است که نتوانیم یک الگوی موفق در زمینههای مختلف به دنیا ارائه کنیم که این مساله فقط در زمینه هستهای نیست بلکه در زمینههای دیگر نیز خود را نشان داده است.
حدود یک سال پیش نتانیاهو در یک شوی تبلیغاتی مدعی شد موساد به اسنادی درخصوص انحراف پرونده هستهای ایران دست یافته است. بسیاری از کارشناسان بر این نظر بودند به نوعی این اقدام شبیه سناریوی سرویس اطلاعاتی بریتانیا نسبت به اسناد سلاحهای نامتعارف میکروبی و شیمیایی بود که در اختیار آمریکاییها قرار گرفت و این مساله به دستاویزی برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ مبدل گشت. از دیدگاه شما آیا واشنگتن دنبال تکرار همان سناریو نسبت به ایران است؟
اینکه اسنادی از داخل کشورمان به سرقت برده شده باشد، ادعای صهیونیستها و غرب است. آمریکاییها در رابطه با موشکهای یمن نیز چنین صحنهسازیهایی را پیش از این انجام دادهاند. بنا به اعلام آژانس و برخی کشورهای اروپایی این به اصطلاح اسناد ادعایی چیزی بیشتر از گزارش آمانو به شورای حکام در سال ۲۰۱۱ نیست. تمامی مدارکی را که کشورهای مختلف جمع کرده بودند و یکی از آنها رژیم صهیونیستی بوده و همچنین سرویسهای جاسوسی کشورهای دیگر مدعی شدند که ایران چنین پروندههایی دارد. وزیر خارجه کشورمان در پاییز سال ۱۳۹۲ پرونده را اصطلاحا روی میز در ژنو قرار داد و آمد، لذا بهنظر میرسد که دیگر مسالهای برای مذاکره کردن وجود نداشت. درست دو ماه بعد از آن در گزارش ۲۰۱۴ آمانو در گزارشی اعلام کرد ایران تمامی اقدامات را انجام داده است. ظاهرا این گزارش گزارش خوبی بود. اما یک جمله در انتها مطرح داشت و آن این بود که هر چه که در گزارش سال ۲۰۱۱ بوده هم اکنون سه سال گذشته است، مدارک دیگری را کشورهای عضو آژانس ارائه کردهاند که آن نتیجهگیری که آژانس در سال ۲۰۱۱ داشته بیشتر ثابت میکند. یعنی باز کشورمان محکوم شد. تاکنون پرونده هستهای کشورمان از نظر آژانس با ابعاد نظامی احتمالی بود یعنی آژانس مساله pmd را مطرح میداشت، بعد از این مساله آژانس در سال ۲۰۱۵ این برنامه را بسته و پرونده md را باز کرد. در مذاکرات این سطح تعیین شد، این در گزارش آمانو به شورای حکام در سال ۲۰۱۵ است. در آنجا گفته میشود درست است که ایران مطرح داشته چنین فعالیتهایی در زمینه اکتشاف نفت و تولید الماس مصنوعی انجام داده اما استنباط آژانس این است که مجموعه فعالیتهای ایران در زمینه سیستم انفجار هستهای صورت گرفته است. اما این فعالیتها در سطح امکان سنجی و مطالعات علمی بوده است. فعالیتی که نتانیاهو و عدهای دیگر در موسسات امنیتی در ایالات متحده انجام میدهند، این است که به جامعه جهانی بقبولانند که فعالیت ایران از حد امکانسنجی و مطالعات علمی بیشتر بوده است تا به نوعی بازنگری در برجام را کلید بزنند. بنابراین اطلاعات مورد نظر به هیچ عنوان جدید نیست و در گزارش سال ۲۰۱۱ موجود است. آنها در پی آن هستند که مدعی شوند ایران به سمت ساخت سلاح در همان سالها انحراف داشته است، این هم مدارک آن است. اما این مدارک نه تنها به هیچعنوان محکمهپسند نبوده است بلکه حتی اروپاییها هم آن را رد کردهاند.
- 18
- 5