به گزارش آرمان، با کاهش تعهدات برجامی ایران بحران کنونی بین ایران و آمریکا وارد فاز جدیدی شده است. این در حالی است که در شرایط کنونی رفتارشناسی کشورهای اروپایی نیز حائزاهمیت خواهد بود. اینکه کشورهای اروپایی در مقابل اقدام اخیر ایران چه واکنشی از خود نشان خواهند داد در ماههای آینده نقش تعیینکنندهای در برجام خواهد داشت. نکته قابل توجه اینکه از بین رهبران کشورهای اروپایی مواضع امانوئل مکرون با رهبرانی مانند ترزا می و آنگلا مرکل متفاوت است و وی تمایل بیشتری برای کاهش تنش بین ایران و آمریکا از خود نشان میدهد و در این زمینه ظاهرا خود را در حال برداشتن گامهایی نشان میدهد.
براساس اظهارات مسئولان مذاکرهکننده ایران در برجام اگر وضعیت به همین صورت ادامه پیدا کند و کشورهای اروپایی اقدام موثری در زمینه حفظ برجام انجام ندهند ایران عملا در مسیر خروج از برجام قرار خواهد گرفت؛ اتفاقی که پدیدآورنده شرایط جدیدی در مناسبات قدرت در عرصه جهانی و منطقهای خواهد بود. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان» با دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. دکتر متقی در این زمینه معتقد است: «باید شرایط ماندن یا خروج از برجام بهدقت رصد و بررسی شود. باید در نظر داشت که آیا در شرایط فعلی ایران با خروج از برجام به منابع راهبردی قبل از برجام دست پیدا خواهد کرد؟ و نیز آیا با باقیماندن در برجام مشکلات تحریمهای اقتصادی ایران توسط آمریکا و کشورهای اروپایی حل خواهد شد؟ باید سنجیده گام برداشت.
سیاست بینالمللی مبتنی بر معادله قدرت است که این معادله قدرت دارای نشانههایی از اجبار و زور است. در نتیجه هنگامی که یک کشور این ابزار خود را از دست میدهد نمیتواند به راهگشایی در آینده امیدوار باشد. هنگامی که توافقی امضا میشود که ماهیت ساختاری ندارد و فاقد رویکردهای الزامآور برای طرف مقابل است و در نتیجه احتمال برگشتپذیری تحریمها وجود دارد، طبیعی است که دستاورد قابل توجهی به دست نخواهد آمد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
کاهش تعهدات برجامی ایران چه پیامدهایی در بحران کنونی بین ایران و آمریکا خواهد داشت؟ شما رفتار کشورهای اروپایی در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟
مسأله هستهای ایران در دو دهه گذشته همواره برای کشورهای غربی محل مناقشه بوده است. مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا بر سر مسأله هستهای ایران از سال ۱۳۹۱ آغاز شد. قبل از این تاریخ نیز در برخی زمینههای اقتصادی، امنیتی و راهبردی شاهد مذاکراتی بودهایم. در سال ۹۱ کشور عمان میانجی مذاکرات محرمانه اما رسمی بین ایران و آمریکا بود.
برجام در شرایطی شکل گرفت که قطعنامه ۱۵۲۹ فشارهای اقتصادی شدیدی را روی ایران ایجاد کرده بود. فشارهای اقتصادی در سالهای ۹۰ و ۹۱ به مراتب از فشارهای اقتصادی امروز کمتر بود، اما در آن مقطع زمانی جامعه ایران دوران رشد اقتصادی را سپری کرده بود و به همین دلیل میزان آسیب این فشارها بیشتر از امروز بود. در فضای مذاکرات برجام برخی از قابلیتهای هستهای ایران به این امید که تحریمهای اقتصادی پایان یابد واگذار شد. نکته حائز اهمیت این است که وجود منابع قدرت متضمن حضور موثرتر در مبادلات بینالمللی است. باید بررسی کنیم منابع قدرت خود را در برجام چگونه هزینه کردهایم تا در شرایط فعلی به نتیجه بهتری برسیم.
با توجه به مسائلی که مطرح میکنید این مقوله را چگونه میتوان عینیتر ارزیابی کرد؟
در برجام برخی منابع قدرت واگذار شده است. اولین این منابع قدرت ذخایر هستهای ایران است. ایران در سال ۱۳۹۲ دارای ۱۳تن ذخایر هستهای بود که در نهایت این ذخایر در وضعیت اکسید قرار گرفت و از کشور خارج شد. این ذخایر هستهای میتوانست برای ایران گریز هستهای ایجاد کند و گریز هستهای در ذات خود قدرت بازدارندگی ایجاد میکرد. منبع قدرت دیگری که در برجام واگذار شد، تشکیلات منحصربهفرد فردو بود. فردو ۸۰متر زیر زمین بود و به همین دلیل امکان بمباران و هدف قرارگرفتن آن توسط موشکهای چندپیکانی آمریکا وجود نداشت.
واقعیت دیگری که در برجام از بین رفت، استفاده از سانتریفیوژهایی بود که از دقت و سرعت بسیار بالایی برخوردار بودند. این اتفاقات در برجام رخ داد تا در مقابل تحریمهای ایران پایان بپذیرد. با این وجود اگر کاهش منابع قدرت هستهای ایران و پایان تحریمها به صورت متوازن صورت میگرفت، اتفاق مثبتی رخ داده بود. این در حالی است که در عمل بهخاطر بدعهدی آمریکا و طرفین اروپایی چنین اتفاقی رخ نداد. هرچند میتوان چنین نیز بیان داشت که برگشتپذیری تحریمها ناشی از ذات برجام است. در دنیای سیاست هر رفتاری بهخودی خود هم میتواند انعطافپذیر باشد و هم اینکه خطرناک باشد. خطرناکبودن یا انعطافپذیربودن اقدامات سیاسی بستگی به قابلیتهای طرف مقابل دارد.
شما عنوان میکنید برگشتپذیری تحریمها در ذات برجام است. این در حالی است که اگر بهجای ترامپ گزینه حزب دموکرات در انتخابات به پیروزی میرسید آمریکا از برجام خارج نمیشد و تحریمها بازنمیگشت. آیا این چنین نبود؟
بنده به صورت ساختاری تحلیل میکنم. در ساختار روابط بینالملل کنشها تابعی از منابع قدرت است. در نتیجه تفاوتی بین اینکه چه کسی رئیسجمهور آمریکا باشد وجود ندارد.
مگر برجام تصمیم ساختار سیاسی آمریکا نبود؟
خیر؛ هر توافقی که امضا میشود توسط ساختارهای سیاسی امضا نمیشود. اگر تصمیم ساختاری بود کنگره آمریکا نیز باید آن را تصویب میکرد. براساس قوانین ایالات متحده آمریکا قراردادهای بینالمللی در شرایط قابلیت اجرایی پیدا میکند که در کنگره به تصویب برسد. در نتیجه برجام توافقی مربوط به رئیسجمهور آمریکا است که وزیر امور خارجه از طرف رئیسجمهور در آن ایفای نقش کرده است. آمریکاییها نشان دادهاند که در توافقاتی مانند معاهده آبوهوایی پاریس که به تصویب کنگره رسیده نیز خارج شدهاند. به همین دلیل باید این نکته را در نظر بگیریم که طرف مقابل از نظر تاریخی دارای چه ویژگیهای رفتاری است و در گذشته چگونه رفتار کرده است. آمریکاییها همواره به مسأله قدرت توجه کردهاند. به همین دلیل تا آنجا که امکان دارد در معاهداتی که قدرت آنها را محدود میکند حضور نخواهند داشت.
از دیدگاه شما ترامپ در مقابل کاهش تعهدات برجامی ایران چه خواهد کرد؟
کاهش تعهدات برجامی تصمیمی بود که ایران از دوماه پیش گرفته بود. ایران معتقد است به دلیل اینکه آمریکا از برجام خارج شده و کشورهای اروپایی نیز به تعهدات خود در برابر برجام عمل نکردهاند ضرورتی وجود ندارد که ایران نیز به تعهدات برجامی خود همچنان متعهد بماند. متأسفانه برجام به شکلی تنظیم شده که هرگونه بیتعهدی ایران در مقابل برجام همراه با هزینه است و در مقابل اقدامات آمریکا و کشورهای اروپایی علیه برجام بدون هزینه و یا با هزینههای کمی همراه خواهد بود. در نتیجه اشکال از ذات برجام است و نه در تصمیماتی که به تازگی اتخاذ شده است.
براساس اظهارات مسئولان مذاکرهکننده ایران در صورتی که پس از کاهش تعهدات برجامی ایران کشورهای اروپایی همچنان به رفتار منفعلانه خود در مقابل برجام ادامه دهند، ایران در مسیر خروج از برجام قرار خواهد گرفت. خروج ایران از برجام چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟
باید شرایط ماندن یا خروج از برجام بهدقت رصد و بررسی شود. باید بهدقت بررسی کرد که آیا ایران با خروج از برجام به منابع راهبردی قبل از برجام دست پیدا خواهد کرد؟ و آیا با باقیماندن در برجام مشکلات تحریمهای اقتصادی ایران توسط آمریکا و کشورهای اروپایی حل خواهد شد؟ باید سنجیده گام برداشت. سیاست بینالمللی مبتنی بر معادله قدرت است که این معادله قدرت دارای نشانههایی از اجبار و زور است. در نتیجه هنگامی که یک کشور این ابزار خود را از دست میدهد نمیتواند به راهگشایی در آینده امیدوار باشد. هنگامی که توافقی امضا میشود که ماهیت ساختاری ندارد و فاقد رویکردهای الزامآور برای طرف مقابل است و در نتیجه احتمال برگشت تحریمها وجود دارد، طبیعی است که دستاورد قابل توجهی به دست نخواهد آمد.
نکته مهم اینکه در شرایط کنونی کاهش تعهدات برجامی ایران سبب تغییر موازنه قدرت در بین کشورهای عضو برجام نخواهد شد. احیای برجام نیازمند تغییر موازنه قدرت است. در چنین شرایطی تنها رویکردی تأثیرگذار خواهد بود که با تأثیرگذاری بر طرف مقابل موازنه قدرت را تغییر دهد. اگر موازنه قدرت تغییر نکند طرف مقابل انعطافپذیری لازم را نشان نخواهد داد. موازنه قدرت نیز در سطح سیاست و اقتصاد جهانی است. موازنه قدرت را میتوان در قابلیتهای موشکی و یا نقش منطقهای ایران بررسی کرد. هدف آمریکا این نیست که برای قدرت هستهای ایران محدودیت ایجاد کند، بلکه هدفش این است که این محدودیتها را به حوزههای دیگر تسری بدهد. این یک نوع تلاش برای نابودی ساختار قدرت در ایران است.
حضور ایران به شکل کجدار و مریز و گامبهگام در برجام نمیتواند نسبت به خروج کامل ایران از برجام تنشها را کاهش دهد؟
تنش اجتنابناپذیر است. در معادله قدرت هنگامی که قدرت بزرگ مشاهده میکند که طرف مقابل واکنش لازم نسبت به اقدامات قدرت بزرگ نشان نمیدهد تلاش میکند فشارها را به حوزههای دیگر بکشاند. در نتیجه ریشه مشکلات در معادله قدرتی است که در چارچوب برجام کارآیی خود را از دست داد و این معادله قدرت بههم خورده است.
چرا ترامپ برای اقدام نظامی علیه ایران دچار تردیدهای جدی است؟
اگر ترامپ بخواهد علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد، این کار را در سال ۲۰۲۰ انجام خواهد داد. این فرضیه که ترامپ در مرحله نخست قصد دارد در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پیروزی دست پیدا کند و سپس علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد با ساختارها و رویکردهای تصمیمگیری در ایالات متحده آمریکا سازگاری ندارد. اگر قبل از انتخابات ریاستجمهوری علیه ایران اقدام نظامی انجام دهد، انسجام ملی را در آمریکا بیشتر خواهد کرد و در نتیجه میزان حمایت از وی در بین مردم آمریکا بیشتر خواهد شد.
در چنین شرایطی اگر در مقابل ایران به نتیجه مطلوب دست پیدا نکند با ریزش پایگاه اجتماعی خود مواجه نخواهد شد؟
آمریکا تنها در شرایطی وارد جنگ با ایران خواهد شد که بتواند به یک نتایج تاکتیکی و عملیاتی دست پیدا کند وگرنه وارد جنگ نخواهد شد. شاید آمریکا دست به اقداماتی نیز بزند، اما باید این نکته را در نظر داشت که ایران نیز از قدرت خیلی خوبی جهت تقابل با این وضعیت برخوردار است و به همین دلیل نیز این مسأله سبب بازدارنگی در منازعات منطقهای شده است. تجربه کشورهایی مانند عراق و افغانستان نشان داده که آمریکاییها معمولا از سیستم موشکی و تواناییهای هوایی خود استفاده میکنند.
ایران از قدرت بازدارندگی برای مقابله با تهدید نظامی آمریکا برخوردار است. به همین دلیل نیز ایران و آمریکا قبل از اینکه هر اقدامی علیه یکدیگر انجام دهند به صورت دقیق پیامدهای احتمالی را بررسی خواهند کرد. یکی از دلایلی که ایران از نظر امنیتی در امنیت قرار گرفته این است که توانایی لازم برای اقدام متقابل علیه آمریکا را دارد. همین عامل نیز سبب صلح نسبی در منطقه خلیج فارس بوده است.
با رصد وضعیت تنش روبهافزایش در منطقه و نیز زیادهخواهیهای آمریکا به نظر شما واکنش ایران در این زمینه چگونه خواهد بود و چه اهدافی را مورد حمله قرار خواهد داد؟
واکنش ایران منطقهای خواهد بود و صحنه جنگ احتمالی نیز منطقه خلیج فارس است. حتی در جنگهای نامتقارن و چریکی نیز ایران شاید به دنبال آن باشد بیشتر ماهیت منطقهای داشته باشد. بازیای که ترامپ راه انداخته، بازی تهدید و مذاکره است که مبتنی بر اخلاق معاملهگرایانه وی دارد. با این وجود هیچ آلترناتیوی برای تهدید در اختیار ندارد و از سوی دیگر برای مذاکره نیز فرد غیر قابلاعتمادی به شمار میرود. به همین دلیل هم مذاکره و هم جنگ بین ایران و آمریکا با چالشهای جدی مواجه خواهد بود. با این وجود احتمال اقدامات خاص یا ضربه وجود دارد.
اگر به مواضع رهبران کشورهای اروپایی در برابر برجام نگاه کنیم متوجه میشویم که امانوئل مکرون بیش از دیگر رهبران اروپایی تمایل به کاهش تنش بین ایران و آمریکا دارد و حتی شائبه سفر وی به تهران نیز مطرح شده است. چرا مکرون نسبت به ترزا می و مرکل تمایل بیشتری به کاهش تنش بین ایران و آمریکا دارد؟
رویکرد مکرون در این زمینه ریشه در ساختار داخلی کشور فرانسه دارد. از سوی دیگر برخی از این اقدامات در ساختار روابط بینالمللی تعریف میشود. در رفتار مکرون نوعی تهدید نهفته است که اگر ایران به تعهدات خود پایبند نباشد کشورهای اروپایی به همراه آمریکا تحریمهای بیشتری را علیه ایران اعمال خواهند کرد. نکته دیگر اینکه نوع نگاه ترامپ به مکرون همانند نگاهی است که آمریکا نسبت به کشورهای اروپایی دارد. ترامپ معتقد است کشورهای اروپایی اقدامات موثری در مقابل کشورهایی مانند ایران انجام ندادهاند. به همین دلیل نیز آمریکا اعتماد چندانی به کشورهای اروپایی و ترامپ امید زیادی به مکرون ندارد.
دیدگاه شما درباره مناسبات سیاسی درون کاخ سفید در مقابل ایران چیست؟
الگوی رفتاری ساختار قدرت مهار، محدودسازی و تحریم اقتصادی ایران است. این مساله در سند امنیت ملی دوران ریاستجمهوری اوباما وجود داشته و در سند امنیت ملی ترامپ نیز وجود دارد. در نتیجه تقلیل الگوی ساختار سیاسی آمریکا به رفتار و اقدامات ترامپ رویکرد قابل قبولی نیست. مسأله اصلی در روابط بینالملل معادله قدرت است. در این معادله باید از خود پرسید که چه اتفاقی رخ داده که فشارهای آمریکا علیه ایران افزایش پیدا کرده است؟ هنگامی که در فضای برجام بخشهایی از قدرت واگذارشده سیاست بینالمللی به شما این نکته را گوشزد میکند که در آینده فشارها علیه شما بیشتر خواهد شد.
در دل شرایط کنونی نیز همین اتفاق رخ داده و ما مشاهده میکنیم که این فشارها همچنان در حال افزایش است. بنده معتقدم در آینده نیز این فشارها به صورت تصاعدی افزایش پیدا خواهد کرد. واقعیت این است که سیاست بینالمللی به صورت طبیعی ماهیت تراژیک دارد و مبتنی بر آنارشی است. در شرایط آنارشی و هر کی به هر کی اگر قدرت خود را واگذار کنید به معنای این است که قابلیت اعمال فشار طرف مقابل را نسبت به خود افزایش دادهاید.
- 19
- 5