به گزارش آرمان،خبرگزاری آسوشیتدپرس با تفسیری اشتباه از مصاحبه محمدجواد ظریف با NBC از آمادگی ایران برای مذاکره بر سر قدرت دفاعی مشروع خود خبر داده بود؛ خبری کذب که موجب واکنش مایک پمپئو و دونالد ترامپ شد. سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل در این باره گفت: «تفسیری که آسوشیتدپرس از مصاحبه دکتر ظریف با انبیسینیوز درباره آمادگی برای مذاکره درخصوص برنامه موشکی ایران داشته بهطور کامل اشتباه است.
این جمله که اگر ایالات متحده میخواهد درباره موشک صحبت کند، باید فروش انواع سلاح به کشورهای منطقه شامل فروش موشک را متوقف کند، به هیچعنوان به این معنی نیست که ایران مایل است درباره برخی جنبههای توان موشکی خود مذاکره کند. توان موشکی ایران بهطور مطلق و تحت هرشرایطی قابل مذاکره با هیچشخص یا کشوری نیست.» به همین منظور آرمان گفتوگویی با اکبر ترکان وزیر اسبق دفاع ترتیب داده که در ادامه میخوانید.
با توجه به آنکه منابع خبری غربی از قرار گرفتن موضوع دفاع موشکی ایران روی میز مذاکره با آمریکا توسط دکتر ظریف خبر دادهاند، آیا ایران در رابطه با توانمندیهای دفاعیاش حاضر به مذاکره است؟
دفاع حق طبیعی هر ملتی است. ملت ایران تجربه جنگ ۸ساله را در کارنامه خود دارد. در جنگ تحمیلی علیه مردم ایران قدرتهای مسلط جهانی از رژیم بعثی عراق حمایت و همه گونه تسلیحات را در اختیار این رژیم قرار داده تا به ملت ایران ضربه بزنند. هنوز از خاطر نبردهایم موشکهایی را که شرق و غرب در اختیار عراق قرار داده بودند. در دوران جنگ تحمیلی شوروی سابق موشکهای اسکاد و فرانسه موشکهای اگزوست را در اختیار عراق قرار دادند و به وسیله همین موشکها عراق بنادر، کشتیها و تاسیسات زیربنایی کشور را هدف قرار دادند.
بنابراین ملتی که چنین تجربهای را دارد آیا خود را خلع سلاح خواهد کرد؟ لذا ملت ایران بهدلیل آزمودن این تجربه حق دفاع از خود را دارد. همگان دیدند که چگونه کشورهای غربی پشت رژیم بعثی صدام ایستاده و از او حمایت کردند. ملتی همانند ملت ایران با چنین تجربهای، آیا عقلانی است که در رابطه با قدرت دفاعیاش چانهزنی کند؟ ملت ایران حق دارد که قدرت دفاعی داشته و از خود دفاع کند لذا در این مورد با هیچکس گفتوگو نمیکنیم.
با توجه به آنکه شاهزاده خالد بن سلمان جانشین وزیر دفاع عربستان در دیدار با فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن بر ضرورت پایان دادن آنچه تحت عنوان دخالت ایران در یمن از آن نام برده است. چرا سعودیها که متهم اصلی کشتار هر روزه مردم بیدفاع این کشور هستند با فرار به جلو انگشت اتهام خودشان را به سمت ایران نشانه میروند؟
اینجانب تجربیاتی را در مسائل دفاعی دارم، بهگونهای که ۴ سال مدیرعامل سازمان صنایع دفاع بودم. همچنین ۴ سال نیز وزیر دفاع بودهام. بنابراین به اندازه تجربیاتی که در دفاع داشتهام میتوانم با صراحت بگویم موضوعات و محورهای دفاعی در دنیا تغییر کرده است. کسانی که متوجه این تغییرات نباشند از زمان عقب میمانند. همواره رژیم صهیونیستی تصور میکرد که با تبلیغات میتواند اعراب را در سنگرهای خودشان نگه دارد.
همگان تبلیغات گسترده صهیونیستها برای تانک مرکاوا را به خاطر دارند. بهگونهای که مدعی بودند به هیچعنوان امکان ضربه زدن به تانک مرکاوا وجود ندارد. اما حزبا... این افسانه را نابود کرد و نشان داد که تانکهای مرکاوا چقدر آسان به دست رزمندگان حزبا... میافتد. در جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی بر این تصور بود که همزمان با هیجاناتی که منطقه خاورمیانه شمال آفریقا را فراگرفته، موفق میشود کار حزبا... را یکسره کند.
اما جنگ ۳۳ روزه نشان داد که حزبا... کمترین آسیب را دیده و در مقابل رژیم صهیونیستی نه تنها بیشترین آسیب را دید بلکه کاملا مستاصل شده بود. معلوم شد که قدرت نظامی همچون رژیم صهیونیستی نمیتواند حزبا... را از بین ببرد. بهنظر میرسد درگیریهای خاورمیانه به خوبی نشان داد که شهادتطلبی و انسانهای شجاع و شهادتطلب عرصه را تغییر میدهند.
در جنگ ۳۳ روزه حزبا... عرصه را تغییر داد. همچنین به دنیا نشان داد که رژیم پوشالی صهیونیستی تا چه میزان راحت شکست را میپذیرد. چگونه میشود رژیمی که از خود یک قدرت پوشالی جهانی ساخته توسط حزبا... شکست را میپذیرد. لذا منطق دفاعی در دنیا تغییر کرده است. بنابراین این شاهزاده سعودی از این مسائل و تغییرات بیخبر است. شاهزاده سعودی نمیداند که منطق دفاع در یمن مردم فداکار این کشور هستند. مردمی که شهادت را میپذیرند و در دفاع از خودشان از جانشان میگذرند، مردمی که متکی به ابزارهای پیشرفته نظامی نبوده اما متکی به شهادت طلبی و نیروی ایمان هستند.
اما رژیم صهیونیستی بعد از جنگ ۳۳ روزه این مساله را فهمید. بعد از جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی حتی یک گلوله به سمت حزبا... شلیک نکرد. چون این رژیم میداند پاسخی سخت و سهمگین دریافت خواهد کرد. عربستان بر این تصور بود که میتواند مردم یمن را مرعوب کند. اما مردم یمن نشان دادند که عربستان راه به جایی نخواهد برد. در حال حاضر عربستان با بیآبرویی در باتلاق یمن گیر کرده است. بدون شک عربستان هرچه بیشتر در یمن بماند آسیب بیشتری خواهد دید.
چون در این سرزمین قدرت ایمان مردم و شهادتطلبی دست بالا را دارد. لذا کسانی که چنین مسالهای را فهم نکردهاند که مبارزه در دنیا تغییر کرده و شهادت طلبی میتواند بر تکنولوژی پیروز شود، چنین کسانی از زمان عقب هستند. رژیم صهیونیستی این مساله را در جنگ ۳۳ روزه فهمید اما این شاهزاده سعودی هنوز نفهمیده است. بهدلیل آنکه این شاهزادهها مدام در حال خوشگذرانی هستند، نمیدانند که در عرصه واقعی جنگ چه میگذرد. در عراصه واقعی جنگ شهادتطلبی تکنولوژی را تسلیم کرده است.
تا چه میزان توافق نامههای امنیتی میان کشورهای حاشیه خلیج فارس میتواند از یکسو به کاهش تنش میان کشورهای منطقه و از سوی دیگر به دور کردن کشورهای فرامنطقهای کمک کند؟
آن چیزی که ناهنجاری بزرگ در سطح منطقه بوده آن است که قدرتهایی که هزاران کیلومتر سرزمینهایشان با منطقه خلیج فارس فاصله دارد وارد این منطقه شده و ضمن ناامنی در منطقه، جنگ برپا کردهاند. ماجراجویی مربوط به کشورهایی است که از هزاران کیلومتر دورتر وارد خلیج فارس شدهاند. تهران صراحتا اعلام داشته کشورهای منطقه میبایستی خودشان با کمک یکدیگر قرارداد امضا کرده و امنیت منطقه را تامین کنند.
کشورهای منطقه نباید اجازه دهند هیچ کشور دیگری وارد منطقه شود. کشورهای منطقه میتوانند به نیروی قدرتمند نظامی ایران برای حفظ امنیت خلیج فارس اعتماد کنند. این در حالی است که اعتماد به نیروهای نظامی کشورهای فرامنطقهای همچون انگلیس و آمریکا راهحل امنیت خلیج فارس نیست. امیدواریم که کشورهای منطقه به منظور حفظ امنیت منطقه بهتر است به یکدیگر تکیه کرده و از حضور کشورهای فرامنطقهای حمایت نکنند.
با توجه به آنکه بوریس جانسون اعلام کرد که اگر نخستوزیر شود، از اقدام نظامی محتمل آمریکا علیه ایران حمایت نمیکند. آیا بهصورت عملی با توجه به مشارکت لندن در جنگ ۲۰۰۳ عراق، بریتانیا در صورت جنگ احتمالی روابط ویژهاش را با ایالات متحده کنار میگذارد و وارد جنگ نمیشود؟
تحلیلهای ما این است که اگر ترامپ دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند انتخابات را باخته است. بنابراین ایالات متحده آمریکا تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ به هیچعنوان وارد جنگ و درگیری نظامی نخواهد شد. آنها میدانند که در صورت دست زدن به چنین اقدامی بازنده انتخابات خواهند بود. چون مردم آمریکا جنگ نمیخواهند. بهطور طبیعی وقتی مردم آمریکا جنگ نمیخواهند در دور اول ترامپ بدون شک وارد جنگ نخواهند شد. لذا دیگر بریتانیا مطرح نیست که وارد جنگ بشود یا نشود.
با توجه به آنکه جرمی هانت با تاکید بر حفظ برجام گفت توقیف گریس۱ اقدام از سوی جبلالطارق در زمینه تحریمهای اتحادیه اروپا برای سوریه بود. باید اقدامی میشد و این هیچارتباطی به تعلق نفت به ایران نداشت. آیا این اقدام بریتانیا در چارچوب تحریمهای نفتی آمریکا قابل تحلیل است یا اینکه بریتانیا اهداف دیگری را از این اقدام دنبال میکند؟
بریتانیا برای آنکه بتواند دنبالهروی آمریکا باشد و بتواند خود را در جناح آمریکا تعریف کند، برگزیت را انجام داد. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا برای آن است که به آمریکا اعلام دارد که لندن در کنار واشنگتن است. این مساله نیز در همین راستا معنا میشود. توجیهاتی که مطرح میدارند برای گریز از اقدام تنبیهی است اما خواهند دید کافی نیست. این اقدام بریتانیا، اقدامی غیرمتعارف در دنیا بوده و تنبیه در پی خواهد داشت. بنابراین بریتانیا نمیتواند از اقدام تنبیهی ناشی از توقیف کشتی ایرانی خود را مبرا کند. بریتانیا در زمان مقتضی پاسخ مقتضی را دریافت خواهد کرد.
با توجه به آنکه نخستوزیر رژیم صهیونیستی با انتشار ویدئویی در اظهاراتی خصمانه، سازش اتحادیه اروپا با ایران را «همانند دیپلماسی شکستخورده این اتحادیه با آلمانهای نازی پیش از جنگ جهانی دوم» توصیف کرد و مدعی شد: «بهنظر میرسد که برخی در اروپا تا زمانی که موشکهای هستهای ایران در خاک اروپا ننشیند، بیدار نخواهند شد»، نتانیاهو از ایجاد فضای تخاصمی ضد ایرانی و افزایش تنشها چه اهدافی را دنبال میکند؟
ارزیابی نظامی رژیم صهیونیستی برای ایران روشن است. با توجه به جنگ ۳۳ روزه ارزیابی نظامی کاملی از این رژیم در دست داریم. همچنین در عملیات غزه نیز ارزیابیهایمان تکمیلتر شد. آنها بر این تصورند که برای نجات خودشان میبایستی دست به کاری بزنند تا با استفاده از قدرت نظامی ایالات متحده به ایران ضربه بزنند. خود صهیونیستها به خوبی میدانند که قدرت نظامیشان در چه حد و اندازهای است.
همچنین ایران نیز به خوبی از این مساله اطلاع دارد. بنابراین اگر رژیم صهیونیستی در پی دست زدن به شرارتی در منطقه خاورمیانه باشد خود به تنهایی قادر نیست آن را جلو ببرد و بهدنبال آن است تا با استفاده از قدرت نظامی ایالات متحده آمریکا به ایران ضربه بزند. مردم آمریکا به هیچعنوان نمیخواهند وارد جنگ دیگری بشوند. آمریکا رئیسجمهور تاجری دارد که کوشش میکند از این بازار پول در بیاورد.
لذا این مساله را بازاری برای درآمد میداند. لذا رژیم صهیونیستی در این تکاپو بهدنبال آن است که همواره وضعیت را بحرانی کرده تا به آستانه جنگ برسد. در حال حاضر که آنها مشاهده میکنند اروپاییها در پی راهاندازی سازوکاری در چارچوب برجام هستند. همچنین از سوی دیگر شتاب اولیه تخاصمی آمریکا نسبت به ایران متوقف شده است. بنابراین آن هدفی را که نتانیاهو بهدنبال آن بود که با قدرت نظامی واشنگتن به تهران ضربه بزند، این هدف شکست خورده است.
با توجه به آنکه امانوئل مکرون اعلام کرد که در هفته جاری به منظور کاهش تنشها در منطقه با حسن روحانی، ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ گفتوگو خواهد داشت و همچنین تاکید کرد «در این دوران سخت، ما به میانجیگری و مذاکرات خود ادامه خواهیم داد»، آیا پاریس میتواند به کاهش تنش میان تهران-واشنگتن کمک کند؟
بهنظر میرسد پاریس اقدامات دیپلماتیک سازنده و عاقلانهای را تعقیب میکند. تهران از هر نوع کوشش سازنده و عاقلانه برای آنکه خطر را از منطقه دور کند استقبال میکند.
منطقه با تجمیع سلاحهای جنگی ایالات متحده و بریتانیا به انبار باروت تبدیل شده، آیا امکان شعلهور شدن جنگ اتفاقی وجود دارد؟
با توجه به اینکه رهبران هر دو کشور به شرایط آگاه هستند، لذا احتمال اینکه در این میان فتنهگری بتواند آتشی برانگیزد تا دو کشور وارد جنگ شوند، بسیار اندک است. مقام معظم رهبری صراحتا مطرح داشتهاند که جنگ نخواهد شد و آمریکاییها هم نشان دادهاند که سیاست آنها این نیست که به آسانی وارد جنگی ناخواسته شوند. لذا نیروهای مسلح ما کاملا هوشیار هستند تا هیچفتنهگری نتواند بلوا بپا کند. این هوشیاری در دو طرف وجود دارد.
با توجه به آنکه وزیر امورخارجه فنلاند با ابراز نگرانی نسبت به اقدامات اخیر ایران پیرامون برجام تاکید کرد که کشورش از اینستکس حمایت میکند، آیا سازوکار مالی میتواند خواستههای ایران را تامین کند؟ آیا اینستکس محدود به چند کشور اروپایی خواهد بود و یا کشورهای دیگر نیز میتوانند به آن بپیوندند؟
برای شکست دادن دلار، اگر چه با مبلغ کم اما میبایستی از آن (اینستکس) استقبال کرد. این مساله مکانیسمی است که میتواند در معاملات میان ایران و اروپا جایگزین دلار شود. کشورهای دیگر نیز باید به آن بپیوندند. هر چند ممکن است میزان تبادلات در حال حاضر اندک باشد. دلار بعد از سال ۱۹۷۲ پول مسلط جهانی شده است. در حال حاضر اروپا فرصتی یافته تا خود را از چنگ دلار آزاد کرده و تحت نام معاملات ایران بستری بدون دلار فراهم کند و باید از این مساله استقبال کرد. با گشایش این پنجره، دیگران نیز بهآن میپیوندند. لذا ابزار غیردلاری ایجاد میشود تا از سلطه دلار بکاهد.
در سفر دکتر ظریف به نیویورک محدودیتهایی برای رفت و آمد ایشان توسط کاخ سفید و مشخصا وزارت خارجه آمریکا اعمال شده است. آیا کاخ سفید با این گونه رفتارها میتواند دیپلماسی فعال ایران را مهار کند؟
دکتر ظریف، صرف نظر از تسلطی که به موضوعات مختلف دارد، مسائل را خوب بیان میکند. از زبان و مصاحبههای وزیر امور خارجه کشورمان، مایک پمپئو و همکارانش میهراسند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که اگر ظریف سخن بگوید هر روز آنها را با چالش جدیدی مواجه خواهد کرد. بنابراین آمریکاییها در پی آن هستند که منطق وزیر امور خارجه کشورمان به گوش دنیا نرسد.
تا چه میزان روسها، چینیها و همچنین تروئیکای اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) میتوانند از یکسو به حفظ برجام کمک و از سوی دیگر افراطگراییهای احتمالی آمریکا را مهار کنند؟
بهنظر میرسد تاکنون این روند خوب بوده است. بهگونهای که مسائل به پیش میرود. در حال حاضر جریانی بدون دلار در حال شکلگیری است. در روابط ایران و چین جریان غیردلاری شکل گرفته است. در روابط ایران و روسها و ایران و اروپا نیز جریان غیردلاری شکل میگیرد. لذا این مساله نشاندهنده شکست هیمنه دلار در عرصه جهانی است.
چهار سال از امضای توافق هستهای میگذرد. برجام مخالفان و موافقانی در داخل و خارج از کشور داشته و دارد. با نگاه آسیب شناسانه برجام چه مزایا و معایبی داشت و اینکه آینده توافق هستهای را با توجه به فشار همهجانبه ایالات متحده بر ضد ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه توافق هستهای مورد خشم ایالات متحده و ترامپ قرار گرفته، نشاندهنده اهمیت برجام است. ایران میبایستی برجام را بهعنوان یک توافق بینالمللی حفظ کند. البته باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که در هر توافقی نتیجه برای یک طرف برد نیست و برای طرف مقابل نیز صددرصد باخت نیست.
این یک توافقی است که هر کدام از طرفین میانه را انتخاب کردهاند. بالاخره دیگران نیز منافع خودشان را دنبال میکنند. در برجام به توافقی رسیدیم که دو طرف از این توافق راضی هستند. لذا باید این توافق را حفظ کنیم. همچنین باید بدانیم که این توافقی بینالمللی است که همیشه ماندگار خواهد بود.
اگر قرار باشد امکانسنجی انجام دهید، آیا امکان کاهش تنش میان تهران-واشنگتن وجود دارد؟ اگر قرار باشد تهران وارد چنین مسیری شود چه شروطی را باید مطرح کند؟
باید منتظر رفتار ترامپ در انتخابات دور دومش باشیم. این نکته را باید در نظر داشته باشیم که زمانی که چنین مسالهای مطرح نیست نمیتوان نظر درست و دقیقی مطرح داشت. لذا هر زمان موقع آن شد میتوان در مورد آن اظهار نظر کرد.
واشنگتن از فشار همهجانبه به ایران چه استراتژی مشخصی را در قبال تهران دنبال میکند؟
واشنگتن بر این تصور اشتباه بود که ایران با تحریمهای به اصطلاح فلجکننده تسلیم میشود. اما فهمیدهاند که این اتفاق نمیافتد و دنبال آن هستند که روش خودشان را تغییر داده و آبرومندانه از این مهلکه خارج شوند. دکتر ظریف صراحتا مطرح داشت که ما به آنها کمک میکنیم تا آبرومندانه از مهلکه خارج شوند.
با توجه به آنکه واشنگتن از یکسو از برجام خارج شده و از سوی دیگر مطرح میکند که ایران باید در برجام باقی بماند این رفتار دو گانه ایالات متحده را در قبال توافق هستهای چگونه ارزیابی میکنید؟
ما به آنها کار نداریم. بنابراین تهران تصمیم دارد تا برجام را حفظ کند. لذا توافق هستهای را حفظ خواهیم کرد.
با توجه به آنکه فدریکا موگرینی اعلام کرده هیچکدام از طرفین در حال حاضر با اطلاعاتی که از آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اختیار دارند، عدم پایبندی ایران را تخطی مهمی نمیدانند. اگر اروپاییها به تعهداتشان به درستی عمل نکنند ایران به پیش از برجام باز میگردد؟ آیا خروج از برجام را به مصلحت کشور میدانید؟
بهنظر میرسد همیشه راه برای حل موضوع وجود دارد. ما میتوانیم به سرعت به شرایط قبلی باز گردیم. خروج از برجام خواسته ترامپ و نه خواسته ایران است. برجام توافقی بینالمللی است بر اساس آن قطعنامههای سازمان ملل لغو و تحریمهای دوجانبه برداشته شد. لذا قرار بوده که به روابط عادی برسیم. کم و بیش این مسیر در حال طی شدن بود، اما رئیسجمهوری در آمریکا در رأس هرم قدرت قرار گرفت که همه تعهدات را نقض کرد.
برخی کارشناسان بر این نظر هستند که استراتژی نهایی واشنگتن در قبال تهران، بازگشت ایران به پیش از انقلاب ۵۷ است تا بدین وسیله بتوانند افزایش نفوذ روسها را از یکسو مهار و از سوی دیگر رشد اقتصادی چینیها و حتی هندیها را متوقف کنند، آیا از دیدگاه شما اینگونه است؟
اینگونه نظرات و تحلیلها خواب و خیال بوده که آمریکاییها فکر میکنند میتوانند با ایرانیها رابطه داشته باشند که قبل از انقلاب با آن رابطه داشتند. هیچگاه ایران به آن دوره باز نمیگردد. آمریکاییها ایرانی را میخواهند که بتوانند به آن امر و نهی کنند. همگان تحقیرهای ترامپ نسبت به سعودیها را دیدهاند. آمریکاییها ایرانی همچون عربستان ذلیل و خوار میخواهند. ایران عزتمند هیچگاه به دوره پیش از انقلاب باز نمیگردد.
- 15
- 6