غیرمنتظره نه بهخاطر تشدید ضدیت دو کشور، غیرمنتظره نه بهخاطر رویکرد رادیکالی ترامپ به ایران. در واقع غیرمنتظره به این دلیل که در ساختار دیپلماسی بینالملل کم پیش میآید نفر اول سیاست خارجیِ کشوری توسط کشور دیگری تحریم شود. انگار باید با این مساله کنار آمد، هر چقدر که باراک اوباما رفتارهای تعاملیِ غیرمتعارفی از خود بروز میداد، باید هر روز منتظر تصمیمی عجیب و غریب و خارج از چارچوب توسط رئیسجمهوری رادیکالی این روزهای آمریکا باشیم. شاید حتی رادیکالتر از بوشِ پسر که هنوز هم کسی نمیداند بر اساس چه دلیل و استدلالی به کشورهای افغانستان و عراق حملهور شد.
ترامپ؛ عجیب و غیرمتعارف
قانون نانوشته مدیریت حکم به این میدهد که «واقعیت را باید پذیرفت، حتی اگر قرار باشد قاعدهها و منطق جابهجا شوند» بر اساس این واقعیت، ایران باید حداقل تا نوامبر ۲۰۲۰ و حداکثر تا نوامبر ۲۰۲۴ خودش را آماده تصمیمهایی از جانب کاخسفید بداند که با ساختارهای نظام بینالملل همخوانی ندارد. چه اینکه دونالد ترامپی که از عرصه تجارت و کشتیکج وارد عرصه سیاست شده است، نهتنها بعد از سه سال خودش را با سازوکار فضای جدید تطبیق نداده است، حتی بعید است در رفتار فعلیاش تغییری هم بهوجود بیاید.
شرح این شرایط نتیجهای غیر از این ندارد که تصمیمگیران ایران در عرصه بینالمللی باید خود را همیشه مهیای بحران کنند، بحرانی که ریشه در سیاست و تصمیمهای رئیسجمهوری غیر قابلپیشبینی ایالات متحده آمریکا دارد.
همصدایی داخلی با آمریکا
«از همان اول گفته بودیم، برجام غلط است»، «اعتماد به آمریکا خیانت است»، «همین امروز باید از برجام خارج شویم»، «صحبت درباره مذاکره ضد انقلابیگری است» و... این اظهارنظرها گوشهای از اظهاراتی است که توسط گروهی به طور شبانهروزی طرح میشود تا بلکه بتوانند آنچه را در ذهنشان میگذرد، به نظام تصمیمگیری القاء کنند. گروهی که از آنها از اوایل دهه جاری شمسی به عنوان «دلواپسان» یاد میشود. دلواپسانی که اصرار عجیبی به تندروی و توسل به رادیکالترین تحرکات دارند؛ بیآنکه بدانند و شاید هم میدانند فعالیتهایشان آشکارا دستِ کارگزاران دستگاه دیپلماسی را میبندد. آنهم در شرایطی که مناسباتمان با نظام بینالملل در منفیترین حالت ممکن قرار دارد. نکته قابل تامل، چیزی جز این نیست که تندروها بعضا تریبونهایی استراتژیک و حتی مقدسی چون نمازجمعه را در اختیار دارند تا این سوال طرح شود که «چرا کسی با برهمزنندگان قراری که بر اساس تصمیم نظام گذاشته شده است، کاری ندارد.»
دولت تعاملگرا
نکته مثبت و قابل توجه «رویکرد تعاملی» دولت روحانی است. چه اینکه حسنروحانی در سال ۹۲ هم با شعار تدبیر و اعتدال از مردم رای گرفت تا در شرایطی که سیاستهای رادیکال طی سالهای ۸۴ تا ۹۲ بهزعم خیلی از همفکران رئیسجمهور وقت «کشور را به لبه پرتگاه رسانده بود» بیاید و قرار را بر همصدایی با دنیا و تنشزدایی در عرصه بینالملل بگذارد.دقیقا بههمین دلیل، توقع از دولت مستقر ایران، این است که بهقول عامیانه «بازی ترامپ را نخورد» و در هر موقعیتی منطقمداری پیشه کند تا از این طریق ایران همچنان بتواند فضای تعاملیای را که با اروپا دارد، حفظ کند که در چنین حالتی، احتمال تلطیف شرایط و ترمیم مشکلات بیش از پیش خواهد شد.
ترامپ و انتخابات ۲۰۲۰
شرایطی که بین ایران و آمریکا به وجود آمده است، انتخابات ۲۰۲۰ را به اتفاقی مهم تبدیل کرده است؛ تا سوالهایی چون «دونالد ترامپ میتواند کاخسفیدنشینی را ۴ سال دیگر تمدید کند»، «چالشهای ترامپ برای برنده شدن در ۲۰۲۰ چه چیزهایی هستند» و... به عنوان سوالهایی مهم برای دیپلماسی جهان طرح شوند.
امیرعلی ابوالفتح کارشناس آمریکا در این خصوص میگوید: اکنون بسیار زود است تا ارزیابی دقیق و قابل اتکایی در مورد پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ ارائه کرد. اما با این وجود بررسی نقاط ضعف و قوت رئیسجمهوری کنونی ایالات متحده آمریکا در ارائه تصویری بهتر برای آینده این کشور کمککننده خواهد بود. نقاط قوت ترامپ را میتوان اول برخورداری از جایگاه ریاستجمهوری دانست. بههرحال این مزیتی است که بر طبق آمارهای موجود از انتخاباتهای گذشته آمریکا در پیروزی او موثر باشد. دومین مساله وضعیت اقتصادی آمریکا در دوره دونالدترامپ است که شاهد کم سابقه تریننرخ اشتغال در آمریکا هستیم.
این تحلیلگر مسائل ایالات متحده همچنین ادامه داد: نقطه قوت سوم او بهرهمندی اغلب رایدهندگان از قانون معافیتهای مالیاتی است که باعث حمایت اقشار ثروتمند از ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ خواهد شد. مساله چهارم به تلاش رئیسجمهوری آمریکا برای مقابله با مهاجرتهای غیرقانونی و مهار پیامدهای منفی آن باز میگردد که از جمله وعدههای انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۱۶ بود. پرهیز از ورود به جنگهای جدید فرامرزی، احیای غرور ملی در برابر امواج جهانی شدن در قالب شعار «اول آمریکا»، حمایت جریانهای راستگرا، محافظهکار و هویتگرا و انسجام و اتحاد درونی جمهوریخواهان نیز از دیگر نقاط قوت ترامپ در انتخابات پیش رو به شمار میروند.
امیرعلی ابوالفتح در پایان صحبتهایش گفت: نقاط ضعف او نیز کم نیست و هر کدام از این نقاط ضعف میتواند باعث شکست او در انتخابات شود.
اصلاحات اقتصادی برای مقابله با آمریکا
«هرگونه واکنش ایران به اقدامات تحریمی آمریکا باید در راستای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در داخل و ناکارآمد کردن سیاستهای تحریمی طرف مقابل و مقابله با جو روانی ایجاد شده در کشور باشد.»
حسن بهشتیپور بر این باور است که اتخاذ تصمیمهایی کارشناسی و منطبق بر واقعیت در حوزه اقتصاد، میتواند تاثیر تحرکات ضدِ ایرانی را به کمترین حالت ممکن خود برساند.
این کارشناس بینالملل همچنین ادامه میدهد: در شرایط فعلی که آمریکا روزبهروز فشارهای بیشتری را به ایران و ایرانیها میآورد، همه نهادها و سازمانها باید به مردم روحیه بدهند و بر اساس واقعیات اطلاعرسانی و شفافسازی کنند. مردم انتظار دارند مسئولان درباره شرایط کشور با آنها صحبت کنند. متقابلاً مسئولان هم باید برای مردم تشریح کنند در یک جنگ اقتصادی قرار گرفتهایم. همچنین برای پاسخ دقیق به آمریکا واکنشها باید چندوجهی باشد و صرفاً مساله نمیتواند به برجام ختم شود. از طرفی نمیتوان گفت از برجام خارج میشویم، اما همچنان به تعهداتمان پایبند باشیم.
بهشتیپور در پایان صحبتهایش گفت: تمام شواهد نشان میدهد آمریکا به دنبال جنگ نیست. چون به گفته خود ترامپ تجربه عراق و افغانستان نشان میدهد هزینه کردن ۷۰۰۰میلیارد دلار برای جنگ نتیجهای نداشته است. ترامپ به دنبال افزایش دادن نارضایتیهای داخلی با افزایش تحریمها است تا به این وسیله موجب فروپاشی حکومت شوند، چون این کار برای آمریکا هزینه بسیار کمتری دارد.
تکمله: قصه ایران و آمریکا بهمانند قصه هزارویک شب میماند که گویی نمیتوان پایانی برای آن متصور شد. نکته معلوم البته این است که چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید، آمریکا بهطور اقماری بر ۶۰ و چند درصد از مناسبات اقتصادی جهان تسلط دارد و این را باید بدانیم، رویارویی با دشمنی با این مشخصات، روش و قاعده خودش را میطلبد و در وهله اول پرهیز از حاشیه، پرهیز از افراط و تفریط و همچنین واقعبینی ضروری بهنظر میرسد تا از این طریق بتوانیم با مدیریت مناسبات خود با نظام بینالملل شرایط را برای ایجاد شرایطی توام با آرامش و رضایتمندی فراهم کنیم.
- 18
- 3