به گزارش جهان صنعت، رفتاری به اصطلاح جوانپسند داشته و سعی دارد خودش را همرنگ جماعت کند؛ تلاشی که مشخصا راه به جایی نبرده و نمیبرد. رییس سابق سازمان صداوسیما و کاندیدای بالقوه و همیشگی پست ریاستجمهوری، وقتی از صحنه رقابتها کنار کشید، میدانست سهمی از دولت آینده خواهد داشت؛ دولتی که بیشتر شبیه یک شرکت سهامی خاص است نه مجموعهای منسجم و دارای برنامه.
این سهمخواهی نهایتا به آنجا منجر شد که ضرغامی بدون هیچ پشتوانه علمی و مدیریتی به پست وزارت میراث فرهنگی و گردشگری رسید.
زمانی که نمایندگان مجلس قبل پای خود را در یک کفش کرده و با اصرار، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را تبدیل به وزارتخانه کردند، توجیحشان این بود که این سازمان حیاط خلوت دولت است و نمایندگان نظارتی بر عملکردش ندارند.حالا اما این وزارتخانه تازه، یک مرحله عقبتر رفته و تبدیل شده به میزی برای هِبه به شرکای سیاسی غیرمتخصص و البته شکستخورده. ضرغامی پس از واگذاری پست مدیریت موزه فرش به فردی عجیب که حتی لفظ غیرمتخصص هم برای شخصیت و عملکردش ترکیب دهانپرکن و زیادی است، حالا به سراغ تعیین و تکلیف حریم آثار باستانی رفته است.
همه میدانیم- البته به جز آقای ضرغامی- کشور درگیر خشکسالی است. تعداد رودخانهها، تالابها، دریاچهها و سدهای خشکشده در دو سال گذشته از حساب در رفته است. نابودی جنگلها، استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی، احداث سدهای بدون کارشناسایی و نامدیریت منابع آب، کشور را به مرز بحران رسانده و همه نگران آینده هستند.
در این شرایط و در حالی که انتظار میرود سال پربارشی هم در پیش نداشته باشیم، ضرغامی پس از سفر به شیراز گفته باید ضوابط تعیین محدوده حریم آثار باستانی تغییر کند تا مردم بتوانند به زندگی و کارشان برسند و در پاسارگاد با برداشت از چاههای آب، کشاورزی کنند.
نگارنده چند سال پیش برای تهیه گزارشی از فرونشستهای دشت مرودشت راهی شیراز شد. آن زمان شایعه شده بود زمینهای اطراف تخت جمشید دچار فرونشست شده و اوضاعش خوب نیست؛ شایعهای که متاسفانه حقیقت داشت. مرودشت که جایگاه تمدن ایران باستان و جلوه شکوه تاریخ این کشور است، خشکیده، زمینهایش ترک برداشته و هر لحظه منتظر فاجعه است.
اما نکته تاسفآور، ادامه برداشت غیراصولی آب از منابع زیرزمینی و همچنین کشت ذرت و برنج در استانی است که خطر فرونشستهای پیدرپی بیخ گوشش قرار دارد؛ خطری که فقط مختص به آثار باستانی چون تختجمشید، نقش رستم و مقبره کوروش نیست، بلکه جان شهروندان ساکن منطقه را هم تهدید میکند. (میزان فرونشست در استان فارس سالانه ۵۴ سانتیمتر و ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی است!)
این دست رفتارها که بین اصولگرایان مرسوم است، ریشه در تجربه بروز و ظهور احمدینژاد به عنوان سیاستمداری پوپولیست دارد. ضرغامی و امثال ضرغامی شبها قبل از خواب، به این فکر میکنند که اگر احمدینژاد با طرح شعارهای دهانپرکن، دادن وعدههای بدون پشتوانه و توخالی و همچنین حرکات عجیب و غریب توانست رییسجمهور شود، چرا آنها نتوانند؟!
شاید در مجموع خواب و خیالشان درست باشد اما شرایط با ۱۶ سال پیش تفاوتهای بسیاری دارد. کشور دیگر توان و تحمل سوءمدیریت و خرابکاری ندارد. به عنوان مثال در همین موضعگیری آخر، ممکن است حفر چاههای بیشتر در آن منطقه و برداشت غیراصولی از منابع زیرزمینی، ظرف مدت چند ماه به فاجعه منجر شود.
کشور به نقطهای رسیده که نمیتواند آزمون و خطا و دادن وعده توسط سیاستمداران ورشکسته را تحمل کند. آقای ضرغامی اگر به دنبال کندن چاه در پاسارگاد و بعد از آن استفاده تبلیغاتی از آن است، باید بداند این چاه به آب نمیرسد بلکه خاکستر نصیبش میکند.
ضرغامی وزیر کشاورزی است یا میراث فرهنگی؟/ او می خواهد بافت تاریخی اطراف شاهچراغ و پاسارگاد را تخریب کند؟
روزنامه اعتماد هم درگزارشی نوشت: سفر عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به شیراز و اظهارات او لرزه بر تن بناهای تاریخی انداخته و دو خطر عمده را متوجه میراث فرهنگی کرده؛ یکی قوت گرفتن احتمال تخریب بخشهایی از بافت تاریخی شیراز و دیگری به خطر افتادن حریم میراث جهانی پاسارگاد.
سالهاست که برخی در شیراز میکوشند برای توسعه فضاهای پیرامونی امامزادگان شاهچراغ و سیدعلاءالدین حسین، ۵۷ تا ۶۵ هکتار از بافت تاریخی این شهر را تخریب کنند و بین این دو امامزاده فضایی ایجاد کرده و آن را بینالحرمین بنامند. این رشته تخریبها تا سال ۱۳۹۶ هرازگاهی رخ میداد و خانههای تاریخی متعددی نیز تخریب شد اما از سال ۱۳۹۶ و با ورود نهادهای مختلف، تخریبها متوقف شد.
حالا وزیر میراث فرهنگی با حضورش در بافت تاریخی شیراز چراغ اول آغاز تخریبها را پس از ۴ سال توقف دوباره روشن کرده و در اظهارنظری عجیب، بافت تاریخی پیرامون امامزادگان شاهچراغ و سیدعلاءالدین حسین را «بافت فرسوده» خوانده و افزوده: «خانههای میان این دو حرم از میان رفته و داغون است.»
سخنان غیرمیراثی وزیری که باید مدافع بافتهای تاریخی کشور باشد، نه تنها لرزه بر تن بافت تاریخی شیراز انداخته بلکه چنین «نگاه غیرمیراثی به بافتهای تاریخی» میتواند مناطق مشابه را در سراسر کشور با مخاطره مواجه کند. وظیفه وزیر میراث فرهنگی این نیست که با «داغون» توصیف کردن خانههای تاریخی از ارزش آنها بکاهد و زمینه تخریب این بناها را فراهم سازد، وظیفه میراث فرهنگی مرمت، احیا و نگهداری این خانههاست. آقای ضرغامی همچنین در اظهارنظری دیگر در نقش وزیر کشاورزی ظاهر شده و گفته: «همه جای استان فارس در خصوص ساختوساز در بخش حریمها دچار مشکل است، مردم پاسارگاد به دلیل مقبره کوروش نمیتوانند کشاورزی کنند و چاه بزنند. باید این مشکلات برطرف شود و قوانین حریمها مقداری انقباض پیدا کند.
در این راستا آییننامه جدیدی مینویسیم تا بتوانیم مشکل حریمها را نهتنها در استان فارس بلکه در نقاط مختلف کشور حل کنیم. برای این کار هم جرات و جسارت میخواهیم زیرا قطعا هجمههایی به خصوص در فضای مجازی برای این کار مشاهده خواهیم کرد و شاید دیگرانی که در این زمینه اقدام نکردند به دلیل ترس از این هجمهها بوده است. این کار را در شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیات دولت دنبال کنیم تا بتوانیم مشکلات مربوط به حریمها که مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کرده، برطرف کنیم.»
این سخنان وزیر میراث فرهنگی تاسفبار و هولناک است؛ با وجود قوانین سفت و سخت در حوزه میراث فرهنگی، باز هم حریم آثار تاریخی با خطر و تعرض مواجه میشوند، خدا رحم کند به روزی که وزیر میراث فرهنگی با سخنانش این قوانین را به هماوردی و زورآزمایی دعوت کند. وزیری که باید مدافع و محافظ حریم آثار تاریخی باشد، چرا اینگونه چوب حراج بر میراث فرهنگی میزند؟ باید به ایشان یادآور شد که نشست زمین در فارس بر اثر برداشتهای بیرویه آب به نقطه بحرانی رسیده که نمونه آن را میتوان در اطراف تخت جمشید مشاهده کرد.
در حالی که مطالعات نشان میدهد مسدود شدن چاهها تنها راه نجات تختجمشید از فرونشست و فروچاله است، وزیر میراث فرهنگی به جای اینکه دغدغه در امان ماندن آثار تاریخی از چاهها و برداشتهای بیرویه آب را داشته باشد، خود مدافع حفر چاه و برداشت آب در حریم آثار تاریخی شده است. وزیری که باید نگران فرونشستهای اطراف بناهای تاریخی باشد، دغدغهاش این شده که به قول خودش «جرات و جسارت» به خرج دهد و حریم آثار تاریخی را در سراسر کشور دستخوش تغییر کند؛ این نه تنها نامش جرات و جسارت نیست، بلکه به خطر انداختن بناهای تاریخی است. آقای ضرغامی فراموش نکند که وزیر میراث فرهنگی است نه مسوول عقبنشینی از قوانین میراث فرهنگی در برابر مخاطراتی که لرزه بر تن میراث فرهنگی میاندازد.
وضعیت برداشت آب از منابع زیرزمینی در دهههای اخیر آنقدر فزاینده بوده که کمتر جایی در کشور میتوان یافت که منابع آبی در حالت بحرانی نباشد. به همین دلیل است که در برخی مناطق کشور تلاش میشود تا صنایع را جایگزین کشاورزی کنند. با وجود چنین واقعیاتی در حوزه منابع آب، وزیر میراث فرهنگی که باید دغدغه میراثی داشته باشد، سنگ کشاورزی را به سینه میزند، آن هم در حریم آثار تاریخی، آن هم در دشتهای بحرانی و آن هم با وجود فرونشست دشتها. آقای وزیر مگر نمیدانید به دلیل برداشتهای بیرویه آب از منابع زیرزمینی، ایران رتبه چهار فرونشست زمین را در دنیا دارد و اگر اقدامات فوری برای جلوگیری از برداشت بیرویه آب انجام نشود، ایران سرزمینی غیرقابل زیست خواهد شد. آقای وزیر به خود آیید و تن بناهای تاریخی را نلرزانید.
بناهای تاریخی و صنعت گردشگری میتوانند به تنهایی مردم و کشاورزان اطراف این بناها را توانمند کنند؛ اگر و فقط سیاستهای غلط پای خود را از میراث فرهنگی و صنعت گردشگری بیرون کشند.
- 9
- 5