روزنامه همدلی نوشت: بی اطلاعی برخی از وزاری دولت سیزدهم نسبت به پروتکلهای معمول در روابط سیاسی و اهمیت ندادن آنان به آداب دیپلماسی در دیدارهای بینالمللی، فراتر از آنکه از این وزرای به ظاهر انقلابی، یک مسوول کارنابلد ساخته است، هزینههای بسیار زیادی را بر پرستیژ و نام کشور وارد کرده است. در این روند اما آنچه در کنار حجم وسیعی از پوشش خبری رسانههای خارجی در جهت بازتاب ندانم کاریِ سیاستمردان فعلی به چشم میآید، پافشاری این سفیران بلندمرتبه در تایید ایفای صحیح نقش انقلابی و متفاوت خود در عرصه بینالمللی است. در این میان، تازهترین نمایش وزیری دیگر در عرصه دیپلماسی و بازتاب گسترده آن در فضای رسانه ای را باید رفتار وزیر نفت جستجو کرد؛ وزیری که آموزشی در مورد مراودات بین المللی ندیده است، ایالات متحده آمریکا را «یو.اس.آی» خطاب میکند و در یک دیدار رسمی بین المللی به دلیل عدم کنترل احساسات خویش، مورد نکوهش مقام هم رده خود قرار میگیرد. عکاسها، به سرعت عکس میگیرند و نام وزیر نفت ایران به عنوان کسی که با پروتکلهای مراودات سیاسی بیگانه است، تیتر خبرها میشود.
اگر چه این اولین بار نیست که نبود آموزش صحیح وزیران و مسوولان عالیرتبه برای حضور در مناسبات بینالمللی، به موضوعی برای تخطئه مسئولان در شبکههای مجازی تبدیل شده است اما این بار، نوع رفتار وزیر نفت ایران در ملاقات با همتای ونزوئلایی خود با واکنشهای متفاوتتری از سوی آنان همراه بود. جواد اوجی وزیر نفت ایران در دیدار اخیر خود با وزیر نفت ونزوئلا و در واکنش به شعار زنده باد ایران از سوی طرف ونزوئلایی، گفت: «زنده باد ونزوئلا، مرگ بر آمریکا.» این البته تمام ماجرا نبود چرا که این مرگ برآمریکا گفتنِ دست و پا شکسته وزیر ایرانی که در آن عبارت «یو.اس.آ» را نیز به صورت اشتباه، تلفظ شد؛ با تذکر میزبان ونزوئلایی روبرو شد. وزیر نفت ونزوئلا که اتفاقا کشور او نیز سالهاست سیاستهای سرسختانهای نسبت به مواضع آمریکا دارد، با خنده ای زیر لب به وزیر نفت ایران گفت: «این را نگو.»
سهند ایرانمهر، نویسندهای که سالهاست حضوری مستمر در عرصه نگارش خصوصا در فضای مجازی دارد در واکنش به این رفتار وزیر نفت در صفحه شخصی خود مینویسد: «وزیر نفت کشورمان، سادهترین اصول دیپلماتیک را نمیداند. او نمیداند پیش از نشستن باید مصافحه کرد و جلوی دوربینها عکس مشترک گرفت. وزیر نفت، درست وقتی که میخواهد بنشیند متوجه بدیهیات پروتکلهای دیپلماتیک میشود چون احتمالا مسئول تشریفات هیات هم اطلاعی از این پروتکلها ندارد. وزیر نفت در چنین موقعیت رسمی، کیف در دست دارد. دیگرانی به کمکش میآیند تا از کیفش خلاص شود و خلاصش میکنند اما حالا تکمه کتش هم باز است. تکمه را که میبندد باز زبان بدنش، دیپلماتیک نیست. مردی سرگردان است که تقریبا در همه احوالات همتای ونزوئلاییاش او را هدایت میکند. وزیر نفت ایران حتی وقتی صدای زندهباد ونزوئلا میآید، لحظهای مکث میکند که چه باید بگوید. البته او از اساس نمیداند که یک مقام رسمی نمیتواند در یک دیدار دوجانبه رسمی و بینالمللی مستقیما به کشور ثالثی، «مرگ بر...» بگوید.»
این فعال عرصه مجازی در ادامه مطلب خود آورده است: «مقام رسمی ما نمیداند که بزرگترین نقطه ضعف یک مقام رسمی در چنین موقعیتی، سردرگمی و هیجانزدگی است و مقام هیچکشور عضو سازمان ملل نمیتواند اینچنین به صراحت در یک دیدار رسمی بینالمللی به عضو دیگر «مرگ بر...» بگوید زیرا به جز کشور خودش، کشور میزبان را نیز در معرض اتهام ورود به اتحاد و توافقی علیه کشور ثالث میکند. وزیر نفت ایران، همچنین نمیداند که هیچکدام از مقامات ایرانی حتی در دهه پر از شور و هیجان انقلابی شصت و دیداری در این سطح چنین شعاری ندادهاند.»
او ادامه داده است: «وزیر نفت که فرستاده مملکت ایران است، سیاست اگر نمیداند کاش شاهنامه ای میخواند: فرستاد بايد فرستادهای / درون پر زمكر و برون سادهای / فرستاده بايد كه دانا بود / به گفتن توانا و بينا بود.» ایرانمهر همچنین تاکید کرده است: «وزیر نفت ایران نمیداند که بینش مهمترین ابزار فرستاده است. او نمیداند که فرستاده باید منویاتش در دلش باشد نه زبانش. اونمیداند که زبان فرستاده وقتی ناتوان است که فرستاده دانا نباشد واین دو که نباشد بینایی هم نیست.»
در ادامه این نوشته آمده است: «وزیر نفت میشنود که همتایش چیزی میگوید. او حس میکند که او هم باید انبان واژگان فرنگیاش چیزی برای گفتن بیابد. ذهن وزیر نفت ایران در این لحظه، یک عبارت آشنای انگلیسی بیشتر نمیداند:« DOWN WITH USA». وزیر نفت ایران اما نمیداند USAرا چگونه تلفظ کند و حرف آخر را « آی » تلفظ میکند. در انتها، ایرانمهر اشاره کرده است: «این تازه نادانستنیهایی است که دوربینها ضبط میکنند ودوربینها همه چیز را ضبط نمیکنند. نادانستن عمیقتر این است که ایشان بعید است که بداند، ندانستن اینها هم جزو ندانستن است، کسی چه میداند؟ شاید هم میداند که برای یک وزیر در ایران امروز، وِزر دانستن بیش از وزر ندانستن است. او هم اگر نداند آنها که همای وزارت را بر سر احدی از ابنای این مملکت امر به نشستن کردهاند، نیک میدانند.»
در دیگر واکنش نسبت به این رفتار غیردیپلماتیک وزیر نفت ایران، علی دهباشی نیز در صفحه توئیتر خود نوشت: «بالاخره فرق است میان آن وزیرِ مزدور و پدرسوخته که دانشآموخته حقوق بینالملل از آکسفورد و دکترای اقتصاد نفت در پاریس و دبیرکل اوپک و مترجم آثار افلاطون و یونگ به فارسی و مدرّس ۵ زبان بود. با این وزیرِ عزیز و انقلابی.» اشاره او به یکی از وزرای قبل از انقلاب است. برخی کاربران توئیتر نیز نوع حضور مسوولین کشور در مناسبتهای بینالمللی و اظهارات آنان را جدا از شعارهایی دانستند که در اجتماعاتی نظیر نماز جمعه مطرح میشود، چرا که این نوع رفتارها در سطح بینالمللی میتواند هزینههایی را بر کشور تحمیل کند.
این البته تنها موردی نیست که یک وزیر ایرانی، چارچوب متداول در آداب دیپلماسی را نادیده گرفته و با ابداع روشهای خود، عنوانی انقلابی بر آن میگذارد. شهریور ماه سال گذشته و در اولین حضور وزیر خارجه دولت سیزدهم در یک جلسه خارجی که با حضور مقامات منطقهای همراه بود نیز اقدام غیرمعمول جناب وزیر با واکنشهای گستردهای همراه شده بود. هر چند در آن زمان هم این اقدام خارج از عرف امیر عبدالهیان با برچسب حرکتی انقلابی از سوی دولت توجیه شده و توسط شخص وزیر هم امری مثبت، قلمداد شد اما به هر روی صاحبنظران سیاسی آن را امری خارج از رعایت آداب دیپلماسی از سوی یک میهمان، اعلام کردند.
در آن زمان، امیر عبدالهیان وزیر امور خارجه ایران د ر اجلاس منطقهای حمایت از عراق در بغداد که با حضور تعدادی از سران کشورهای منطقه و همچنین نمایندگانی از سایر کشورها از جمله امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه برگزار شده بود، در هنگام ثبت عکس یادگاری از ایستادن در محل تععین شده سر باز زد و با تشخیص خود در صف اول قرار گرفت. در آن زمان، بسیاری از رسانهها به محل ایستادن حسین امیر عبداللهیان به هنگام گرفتن عکس یادگاری توجه داشتند و آن را مورد انتقاد قرار دادند. گفته میشود طبق عرف دیپلماتیک معمولا رهبران کشورها باید در صف اول و وزرای خارجه و سایر مقامات در صف بعدی قرار بگیرند، با این حال وزیر خارجه ایران در صف اول قرار گرفت.
این در شرایطی بود که کشور میزبان محل ایستادن وزیران خارجه ایران و عربستان را در کنار هم طراحی کرده بود اما وزیر خارجه ایران برای اعتراض به این طراحی در صف اول ایستاد. این موضوع و همچنین تصویری از جای خالی در کنار وزیر خارجه عربستان در صف دوم، موجب شد تا برخی گمانهزنیها بر این مبنا شکل بگیرد که امیر عبداللهیان برای اجتناب از قرار گرفتن در کنار فیصل بن فرحان عمدا جای خود را عوض کرده است. این پایان ماجرا نبود چون بعد از قرار گرفتن امیر عبداللهیان در صف نخست، این بار نخست وزیر امارات دلخور شد تا جایی که با قهر از سالن اجلاس در کنفرانس سخنرانی نکرد و یکی از وزیران امارات به جای او سخن گفت.
از دیگر سو، به نظر می رسد مقامات دولت فعلی همچنان که سعی دارند تا در مراودات بینالمللی، از روشهای نوین خود استفاده کرده و به نوعی رخ بنمایانند، حساسیت زیادی نیز نسبت به چگونگی استقبال از خود به عنوان نمایندهای از یک کشور بزرگ، نشان نداده و آنچنان که باید نسبت به حفظ پرستیژ نامی که نماینده آن هستند اعتنا ندارند. سال گذشته و در زمان حضور رئیس جمهور رئیسی در مسکو؛ مسائلی چون عدم استقبال رسمی پوتین از رئیسی در فرودگاه و استقبال از رییسی توسط وزیر انرژی روسیه، اقامه نماز توسط رییسی در کاخ کرملین، جویدن آدامس توسط پوتین در نشست دوجانبه، و فاصله ۵ متری او در دیدار رئیسی، با واکنشهای زیادی از سوی بسیاری از ناظران سیاسی و کاربران فضای مجازی روبرو شده بود که باور داشتند شان مقام ایرانی در این سفر مهم خارجی حفظ نشده است. موارئدی که البته مطابق معمول با توجیه دولت روبرو شد.
نویسنده: محسن رفیق
- 16
- 5