عصر ایران نوشت: با اعلام محکومیت جواد ساداتینژاد وزیر سابق جهاد کشاورزی در دولت ابراهیم رییسی به سه سال زندان ( به خاطر پرونده دانههای روغنی یا چای دبش) خالی از لطف نیست نگاهی بیندازیم به نطق او در اول شهریور ۱۴۰۰ (کمتر از ۳ سال قبل) و در جلسۀ رأی اعتماد که در آن ۸ محور اصلی وزارت جهاد کشاورزی در دولت مردمی و انقلابی را این گونه برشمرده بود:
۱. فساد ستیزی
۲. جلوگیری از انحصار
۳. به میدان آوردن تعاونیها
۴. بها دادن به تشکلهای صنفی
۵. مردمی سازی وزارتخانه
۶. جلوگیری از زمینخواری
۷. سامانۀ سوتزنی برای گزارش فساد در وارت جهاد کشاورزی
۸. صاحب سند کردن تمام زمینهای کشاورزی و برگزاری جشن آن
او دو روز بعد – سوم شهریور ۱۴۰۰- با رأی موافق ۲۵۳ نمایندۀ مجلس اصولگرا در مقابل ۲۷ رأی مخالف و ۴ رأی ممتنع وزیر جهاد کشاورزی شد؛ وزارتخانۀ راهبردی اقتصادی که علاوه بر مسؤولیتهای وزارت کشاورزی سابق و نهاد برچیدهشدۀ جهاد سازندگی بخشی از وظایف وزارت بازرگانی سابق در توزیع اقلام استراتژیک غذایی را هم بر عهده دارد.
بعد از رسوایی چای دبش ( یا به سبب پروندهای دیگر) ساداتینژاد در ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ برکنار شد منتها هم زمان با او دو مقام دیگر (رییس سازمان برنامه و مدیر عامل صندوق نوآوری) هم کنار گذاشته شدند شاید تا توجهها تنها معطوف به وزیر نباشد!
در توضیح هم نگفتند ماجرا چیست و تنها گفته شد: چک سفید به کسی ندادهاند و ارزیابیها اقتضا میکرده یا ترمیم معمول است یا مثل مربی فوتبال بازیکنان را میتوانند تعویض کنند و از این دست توضیحات و توجیهات.
طرفه این که سید جواد ساداتینژاد که قول داده بود به اقتدار غذایی در خاورمیانه برسیم حالا به جای آن که ایران را به اقتدار غذایی برساند خودش دچار محکومیت قضایی شده!
چنان که در بند ۸ آمد وزیر معزول و سابق و محکوم قول داده بود در طول ۴ سال تمام زمینهای کشاورزی را صاحب سند و جشن آن را برگزار میکند اما به دو سال نرسیده خودش برکنار شد و حالا حکم زندان دریافت کرده و اگر هم بجهد باز از آن جشن خبری نخواهد بود.
از جملات حکیمانۀ دیگر او این بود: کشاورزی اقتصاد است، معیشت نیست. تجارت هم نیست.
این یادآوری هم خالی از لطف نیست که رییس جمهوری هنگام معرفی ساداتینژاد به عنوان وزیر پیشنهادی جهاد کشاورزی با ستایش دانش و تخصص او - آبخیزداری با گرایش هیدرولوژی از دانشگاه دولتی مسکو- دربارۀ انتظار خود از او گفته بود: «وزارت جهاد کشاورزی، بخش کشاورزیاش خوب است اما بخش جهادش ضعیف است و وزیر او جهاد آن را هم باید قوی کند! مثل وزارت ورزش و جوانان که ورزش آن خوب است و جوانان آن را باید قوی کند.» این که بخش جهاد در وزارت کشاورزی ضعیف باشد قابل توجه بود چه رسد به این که وزیر جهاد در دولت مدیریت جهادی به زندان محکوم شود.
خود ساداتینژاد همچنین گفته بود رییس جمهوری از او تولید محصول ارزان و کیفی و ایرانی را خواسته منتها به جای کمک به تولیدکنندگان چای در شمال ۳ میلیارد دلار بیزبان را به چای دبش اختصاص داد!
کارنامۀ او در مقام رییس گروه ملی بیابانزدایی هم روشن نیست اما برکناری و فرجام او نشان داد تعاریف و توصیفات روز رای اعتماد تا چه حد کلیشهای بوده است. دربارۀ آقای ساداتینژاد اینها را هم بدانیم خالی از لطف نیست:
در سال وقوع انقلاب ۱۳۵۷ دانش آموز کلاس اول دبستان و ۶ ساله بوده و بعد از دیپلم و راهیابی به دانشگاه از دانشگاه ساری لیسانس گرفته و از دانشگاه تربیت مدرس فوقلیسانس. سپس روانۀ مسکو رفته و شاید به عنوان اولین وزیر دارنده مدرک از دانشگاه دولتی مسکو قرار بوده کار جهادی انجام دهد و تولید محصول را ارزان و کیفی و ایرانی کند.
جدای اینها این که مدعی مدیریت جهادی باشند و وزیر جهاد آن به اتهام فساد برکنار و به سه سال زندان محکوم شود هم طنز تلخی است! البته امید دارد با بهره از ماده ۴۷۷ آیین دادرسی کیفری رای صادره خلاف شرع بیّن تشخیص داده و با تجویز اعاده دادرسی، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شود تا در شعبی خاص رسیدگی و رای قطعی برای آن صادر کنند./م.خ
- 17
- 2
کاربر مهمان
۱۴۰۳/۲/۲۶ - ۸:۲۷
Permalink