«دولت پنهان» وجود دارد و تصور اینکه کابینه تدبیر و امید مصون از هر آفتی است، یک برداشت و نگاه ساده انگارانه است. اگر دولت اصلاحات در روند فعالیتهای خود با معضلی به نام «دولت در سایه» مواجه بود و برخی به خود اجازه هر دخالت و سنگ اندازی در مسیر حرکت آن دولت، بدون کوچکترین واهمه از برخورد داشتند، دولت یازدهم هم از پدیده «دولت پنهان» بی نصیب نمانده است؛ حتی اگر رئیس جمهور حقوقدانی باشد که بارها با صدای بلند در پشت تریبونهای مختلف تاکید کند با هر نوع قانونشکنی مقابله خواهد کرد.
دکتر حسن روحانی عزم جزمی برای مقابله با اقدامات فراقانونی و هجمههایی دارد که به منافع ملی و آرامش مردم آسیب وارد میکند، اما مرز این مقابله تا کجاست و به چه نحوی رئیس جمهور میتواند در مقابل گروهی ایستادگی کند که قائل به برداشتن نقاب از چهره خود نیستند و یا اینکه استراتژی هجمه به دولت و آرامش کشور را چنان تعیین میکنند که برخورد با آنها چندان به صرفه نباشد. در دولت اصلاحات هویت این تخریبگران و هجمهکنندگان مشخص بود. بنابراین پس از هر تنش و اعتراضی که آرامش کشور را خدشه دار میکرد، وقت زیادی برای شناسایی آمران و عاملان نبود، اما مخالفان در دولت یازدهم چنان عمل میکنند که حتی برخی هجمهگران در دولت اصلاحات از اقدامات آنها متحیر میمانند. اگر اعضای دولت در سایه دوران اصلاحات رفتارها و برنامههای خود را با استناد به تغییرات سیاسی در کشور توجیه میکردند، اما اعضای دولت پنهان هنوز هدف خود را نشان ندادهاند. البته بدون شک اعضای این دولت پنهان تا زمان انتخابات ۹۶ نقاب از چهره بر نخواهند داشت.
معنی دولت پنهان آنطور که در ویکی پدیا آمده «نوعی مافیای سیاسی است و زمانی ظهور میکند که فرد یا افرادی «از درون دولت» و با استفاده از امکانات دولتی، بهصورت غیرقانونی وارد عمل شوند. دولت پنهان، دولتی بالفعل اما مخفی است که با استفاده از امکانات دولتی با هویتی مجهول در تشکیلات رسمی کشور بهگونهای سازمانیافته و برای مقاصدی غیر از منافع ملی در حال فعالیت است.» درمورد تعریف نخست یعنی عملکرد غیرقانونی اعضایی از دولت یازدهم بر علیه همان دولت باید اذعان داشت که عملکرد محسوسی از سوی مردان دولت مشاهده نشده، اما تعریف دوم یعنی فعالیت سازماندهی شده با امکانات دولتی قابل تکذیب نیست؛ چرا که حیطه سازمانهای دولتی چنان وسیع است که نمیتوان به ضرس قاطع بر همراهی تمام بخشها با دولت صحه گذاشت.
نقش دولت پنهان در لغو سخنرانی مطهری
چندی پیش حمیدرضا جلایی پور فعال سیاسی در متنی درباره لغو مجوز مطهری در مشهد نوشت و در آن به دولت پنهان اشاره کرد. او نوشته است:«چرا علی مطهری، نماینده تهران، فرزند شهید مطهری، که رئیس دو قوه این کشور فامیل نزدیک او هستند، نمیتواند در مشهد و در روز اربعین(نه در یک کنسرت) سخنرانی کند؟ چرا انجام این سخنرانی که از نظر شورای امنیت استان هیچ اشکالی نداشته، و عدم اجرای آن را رئیس جمهور شرمآور میداند، در این کشور با مشکل روبهروست.
آن نیروی بازدارنده کدام است؟ این نیروی بازدارنده حاملان نئولیبرالیسم نیستند.این نیروی بازدارنده لباس شخصیها نیستند. این نیروی بازدارنده بخشی از دولت پنهان هستند، که با امنیت کامل و بدون پاسخگویی میتوانند جلو علی مطهری نماینده مردم تهران بایستند. این«نیروی سیاسی» لم داده به امکانات جایی در تحلیل طرفداران «نئولیبرالیسمی خواندن اقتصاد و جامعه» ایران ندارد. اتفاقا حاملان تبلیغاتی این «نیروی سیاسی پنهان» که جامعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران را به گروگان گرفته اند در هنگام تبلیغات منتقدان خود را نئولیبرال و بازیخورده عامل خارجی(غربی) میدانند.
کار مدنی مردم ایران چیست؟
جلایی پور درادامه آورده است:«لایههایی از طبقه متوسط و نخبگان سپهرهای مختلف جامعه و پویشهای اجتماعی با نیروی سیاسی اصلاح جو و اعتدالگرا و اصولگرایان میانه رو در دو دهه گذشته از طریق نهاد انتخابات، نتوانسته اند معضل نیروی سیاسی و غیر پاسخگوی دولت پنهان را حل کند، ولی این مردم یا جریان اصلاح جویی و میانه روی توانسته اند با هزینه غیر خونین اجرای پروژههای این دولت پنهان را در ایران با مشکل روبهرو کنند. خصوصا این مردم توانستند از سال ۹۲ به بعد این نیروی سیاسی پنهان را «مهار مدنی» کنند و اجازه ندهند به راحتی در حوزه سیاسی پشتک و وارو بزنند. شما به همین اقدامکنندگان پنهان علیه علی مطهری در مشهد نگاه کنید.
درست است که نگذاشتند سخنرانی مطهری انجام شود ولی خودشان در محاصره افکار عمومی و روسای سه قوه قرار گرفتهاند و جالب این است که این محاصره کاملا مدنی و بدون قشون کشی سیاسی انجام میشود. تداوم این اقدامات مدنی اتفاقا راه درمان بی قانونیهای دولت پنهان در آینده نیز هست.» وی در ادامه تصریح کرده است:«این کنترل مدنی از سوی این مردم، آن هم در دوره حساس خاورمیانه، چگونه امکانپذیر شده است؟ این اقدام جالب مدنی در جامعه ما بهخاطر نقش لولاگونه «میانهروها» در میانجیگری آرام و البته چانهزنانه بین جامعه و برخی نهادها بود که البته بخشی از این نهادها هم زیر نفوذ دولت پنهان است. میانه روها قشر وسیعی از اصلاحجویان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو و تعداد زیادی از نخبگان بی نام و نشان ولی دلسوز این کشور است.
- 18
- 4