با رای اعتماد ملت ایران در ۲۹ اردیبهشت ماه که غالبا پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت بود حسن روحانی بار دیگر کلید پاستور را در دست گرفت. اکثر تحلیل گفتمان غالب در دورههای مختلف انتخابات و بررسی میزان مشارکت در ۱۸ انتخابات برگزار شده از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۶ نشان میدهد که رفتار انتخاباتی دو جناح سیاسی حاکم، اصلیترین عامل تاثیرگذار در میزان مشارکت، همچنین یکی از مهمترین عوامل در تعیین پیروز انتخابات در رقابت میان دو جناح بوده است.
انتخابات دوازدهم نیز از این قاعده مستثنی نبوده و جناح موسوم به اصلاحطلب با رای قاطع بر جریان اصولگرا فائق آمده حال که نزدیک به سه ماه از این پیروزی و از آن شکست برای دو جناح مختلف میگذرد بحث در مورد کابینه حسن روحانی برای دولت دوازدهم، به شکلی گسترده در میان بسیاری از تحلیلگران موافق و مخالف رئیس دولت مطرح است. جناح اصولگرا، به فرماندهی روزنامه شریعتمداری، وابستگان جبهه پایداری، تلاش دارند اعضای گروههای رقیب و نزدیکان اصلاحطلبان را از هیئت دولت کنار بگذارند.
در این هیاهوی تخریبگونه حریف شکست خورده از حربههای گوناگون بهره جسته تا کمی از داغ شکستهای پیدرپی را جبران کند، اما در مقابل هستند کسانی و گروههایی که بهدلیل وجود افرادی نظیر رحمانی فضلی و تعداد قابل توجهی از اعضای کابینه معتقد هستند که روحانی خلف وعده کرده و بر پیمان خود در چنیش وزرای کابینه قبلی باقی نمانده است.در تحلیل پیشرو تلاش بر این است ثابت شود که ترکیب نهایی هیئت دولت در صورت کسب رای اعتماد مجلس میتواند در مجموع حاصل شعارهای روحانی، افکار وی و کسب رضایت ۲۴ میلیون تعرقه به نام حسن روحانی باشد.
در نگاه اول یک سوال مهم ایجاد میشود که آیا حسن روحانی قبل از انتخابشدن بهعنوان کاندیدای واحد وعدههای دیگری جهت انتخاب تعدادی از اعضای کابینه به همکاران خود داده بود؟ پاسخ به این سوال طبیعتا خیر خواهد بود. حسن روحانی از ابتدا بر این نکته تاکید کرده بود که دولت او دولت فراجناحی خواهد بود و همین مسئله در ابتدا باعث مکدرکردن خاطر اصلاحطلبان و حامیان او بود.
در همین باب او اعلام کرده بود که همکاران وی از میان تمامی نیروهای سیاسی فعال درحیات سیاسی جمهوری اسلامی برگزیده خواهند شد به شرط اینکه مرزبندی روشنی با تندروی داشته باشند. حسن روحانی منتخب مردم در اردیبهشت ۹۶ به صراحت گفته بود که در میان اعضای دولت از اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان وجود خواهند داشت. به همین دلیل است که میتوان دید در چینش کابینه یازدهم میتوان دید که در کنار محمود حجتی، آقای پورمحمدی هم حضور دارد.
نکته دوم در مورد انتخاب وزرای آقای روحانی، تسلط و تخصص لازم در حوزه مربوطه با داشتن سابقه اجرایی لازم در آن تصدی است. بدون شک برای انتخاب اعضای کابینه میزان آشنایی و تسلط آنها بر حوزه وزارتی مورد نظر باید در اولویت قرار گیرد. در حالی که در روزهای اخیر شاهد آن هستیم که از طرف مخالفان دولت زمزمهای در خصوص سهمخواهی و فشار از نهادهای قدرت جهت انتخاب وزیر گزینشی به چشم میخورد.
بهعنوان مثال، در دولت یازدهم پیشنهاد بیژن زنگنه برای وزارت نفت، که با مخالفت شدید «کیهانیان» روبهرو شد، در دوره هشتساله وزارت دولت اصلاحات نشان داده که تاچه حد در این حوزه میتواند موفق باشد. یکی از این موارد توسعه تاسیسات پارسجنوبی است که بهطور عمده در زمان وزارت وی صورت گرفته است. برای سایر وزرای تکنوکرات میتوان مثالهای مشابه آورد. روحانی بارها در مصاحبهها و سخنرانیهای خود تاکید کرده که دیگر زمانی برای آزمون و خطا باقی نمانده است.
نکته دیگر و مهمتر از همه تیم اقتصادی دولت خواهد بود که آقای روحانی در شعارهای انتخاباتی همواره بر آن تکیه و تاکید داشته حل مشکلات اقتصادی و بحرانهای بینالمللی در قدمهای نخستین است. تیم اقتصادی دولت بهخوبی میتواند در خدمت حل معضلات اقتصادی باشد. بدون شک در چنین برهه حساسی از معادلات بینالمللی و فشارهای داخلی بحث مشکلات اقتصادی هم از طرف ملت و هم از نگاه رهبر انقلاب باید بهصورت ویژه در دستورکار دولت جدید قرار گیرد.
حضور نماینده بخشخصوصی اقتصاد ایران آقای نهاوندیان حرکت مثبتی در دولت یازدهم بود که در سمت ریاست دفتر رئیسجمهور نشان میدهد که دولت یازدهم تا چه حد به امر بهبود اوضاع اقتصادی اهتمام داشته. در کنار آن یار همراه و دوست باوفای دکتر روحانی آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و مغز متفکر اقتصاد مقاومتی در آخرین سمت اجرایی خود، وزیر صنایع بوده است که با حوزه اقتصاد درگیر است.
با حفظ این چینش منظم و تزریق مشاوران اقتصادی پویا در حوزه داخلی میتوان اوضاع اقتصادی دولت دوازدهم رو خوشبین دید، همچنین انتخاب محمدجواد ظریف برای پست وزارت خارجه که در میان همپایان خارجی وی و جامعه جهانی به یک برند محبوب مبدل شده است خود میتواند علاوه بر حوزه سیاست خارجی به سیاست اقتصادی خارجی نیز کمک کند. حضور آقای ظریف در مذاکرات با عراق، که باعث شهرتش شد، طی نمایندگی در سازمان ملل یا گفتگوهای هستهای نشان میدهد، در شرایط کنونی، بهترین گزینهای است که میتواند با توجه به جمیع جهات مطرح شود.
سوال مهمتر و مبهمتر این است که آیا کابینه آینده از فشار جریانهای سیاسی و سهمخواهی همراهان او نشات میگیرد یا مفهوم اعتدال روحانی بر این موارد چیره خواهد شد. جملگی به یاد داریم که او در زمان تحلیف دوره اول ریاستجمهوری خود با ترسیم کلیدواژه اعتدال، آن را برآیند ایدهآلها و واقعیتهای موجود دانست. به زبان دیگر او ادعا میکند باید به جای پنداربافی بهدنبال واقعبینی بود.
کسی از ایدهآلهای آقای روحانی در مورد انتخاب همکارانش خبری ندارد. افراد ایدهآل برای دولت او میتواند کاملاً از افراد برگزیده توسط ایشان متفاوت باشد. این مسئله میتواند برای تمام یاران و مخالفان او صدق کند، اما آنچه بسیار معین و برای مخالفان این چینش از هر دیدگاهی، میتواند بسیار تلخ و آزاردهنده باشد، واقعیت موجود است. واقعیت موجود عبارت از آن است که روند سیاسی در کشور ما نشان داده است که هیچ یک از نیروهای سیاسی موجود در این شطرنج پیچیده و بغرنج، قادر به حل مشکلات یکدیگر نیستند.
اما رایدهندگان دیروز و امروز و فردای این کشور انتظار دارند از جناحهای موجود در سپهر سیاسی ایران که عدهای پس از سالها دوری، نبرد، قهر و تکروی سیاسی که باید به دور از هیجانات سیاسی افراطی، بهعنوان بالغان سیاسی در کنار هم بنشینند و هر چه زودتر بحرانهای فراگیر و کمرشکن را که از هر سو کشور را محاصره کرده است در پی حل و فصل این کدورتهای سیاسی همدل و همزبان شوند شاید انتخاب مجدد حسن روحانی و نظارت و همراهی عالیه افرادی نظیر علیاکبرناطق نوری، علی لاریجانی و محمدرضا عارف برای حل مسائل، بهترین شاهد این مدعا باشد.
در کنار آن همین که افرادی چون علی مطهری به دفاع تمام قد از آقای روحانی به میدان آمده است، دلیل واضح دیگری است که از درون این شطرنج سیاسی سربازان گمنامی به چشم میخورند، بنابراین محتمل است تعدادی از این وزرا دور از ایدهآلهای مورد نظر آقای روحانی باشد. اما او مجبور است به واقعیتهای موجود هم توجه کند. همانطور که ممکن است تعدادی از رایدهندگان به روحانی هنگام انتخاب او بخشی از ایدهآلهای خود را در برابر واقعیت موجود قربانی کرده باشند.
عبدالله کریمی
- 19
- 6