بخش اعظم دولت دوازدهم مشخص شده است. یک وزارت علوم همیشه بلاتکلیف مانده و یک وزارت نیرویی که بیطرفِ پیشنهادیاش یا رای اعتماد نیاورد و یا به هر ترتیب آن طور که محمود صادقی اذعان کرده با رفتار غیرقانونی برخی نمایندگان مخالف رو به رو شده است.
با این همه، نگاهی اجمالی به وزرای دولت دوازدهم و بررسی حتی نه چندان دقیق نامها و سوابق وزرا، میتواند نشان دهد که چه کسانی قرار است فارغ از آن چه که در چهارسال پیش رو برای کشور مقدر شده است،
بار کابینه را به دوش کشند. به نظر میرسد که چنین نگاهی ناگزیر این پیامد را در خود نهفته که تازه واردهای هئیت دولت همچنان زیر سایه ژنرالها و برندهای دولت یازدهم که در مقام خود ابقا شدهاند باقی خواهند ماند.
وزرای تازه به میدان آمده دولت دوازدهمی که رئیس جمهوری آن تاکید کرده دولت آزادی، آرامش، امنیت و پیشرفت برنامههای اساسی خواهد بود، زیر سایه وزرای اسم و رسم دار دولت تدبیر و امید قرار گرفته اند. به طور مشخص عملکرد وزرای جدید با گذشت بازه زمانی معقولی مورد سنجش قرار خواهد گرفت و چندان دور از انتظار نیست که عملکردشان بتواند نامی ماندگار از این افراد بهجای بگذارد اما، با این حال مانند یک مسابقه دو، برخی در ابتدای خط ایستادهاند و برخی در عقبتر آماده شروع فعالیتهای خود هستند.
در این میان اگر پذیرفته شود که برخی از وزرا بر حسب سابقه و برخی دیگر به تبع حوزه کاریشان بیشتر از سایرین در معرض بررسی و پرسشگری قرار دارند، سخن بیراهی نیست. تا به این جای کار بهطور خاص وزرای ارتباطات و فناوری اطلاعات، آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد بیش از سایر افراد کابینه زیر ذرهبین خواهند بود.
به همین خاطر شاید نتوان انتظار داشت که آذری جهرمی، بطحایی و صالحی در پایان دولت دوازدهم نام ژنرال را با خود به دوش بکشند و به عنوان برند و اعتبار چهارسال دوم حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری کشور شناخته شوند. از سوی دیگر همچنان نگرانیها درخصوص سرنوشت وزیر علوم ادامه دارد و باید دید روحانی برای وزارت خانهای که ظاهرا تمام گزینههایش رد شده و مورد مخالفت قرار گرفتهاند، چه در آستین دارد.
در مقابل آن سه وزیر اما سه نام دیگر وجود دارد. سید حسن قاضی زادههاشمی، بیژن نامدار زنگنه و محمد جواد ظریف که بنا به حوزه کاری، عملکرد در دولت گذشته و سوابق پیشین، نه تنها در ایران و در مرزبندیهای داخلی، که حتی در دنیا نیز نامهایی قابل اتکا و نیروهایی کارآمد محسوب میشوند.
محمدجواد ظریف، فردی که زمانی کیسینجر او را دشمن قابل احترام میخواند و فردی که توانست برجام را به نفع ملت ایران به دنیای سیاست تحمیل کند و ناخشنودی علنی و واضح کاخ سفید، تل آویو و البته گروههایی دیگر را به وجود بیاورد و مهمتر از آن موانع جدی بر سر راه پیشرفت و توسعه جمهوری اسلامی ایران و مردم را بزداید، بدون شک آینه تمام نمای یک دیپلمات و وزیر موفق است که به خوبی قواعد بازی را به نفع خود تغییر میدهد.
در سایه اقدامات ظریف، زنگنه همانطور که در چهار سال گذشته نشان داد، نه تنها میتواند بازار نفت ایران را در دنیا گسترش دهد و در جهت جذب سرمایه خارجی به نفع رونق تولید ملی اقداماتی درخور انجام دهد، بلکه میتواند به رویه افشای فسادهای سالهای گذشته و تلاش برای حل و فصل خرابیهای به بار آمده نیز ادامه داده و مثمر ثمر باشد. به خصوص اگر در نظر گرفته شود که محمد جواد ظریف سیاست اصلی وزارت امور خارجه در چهارسال پیش رو را دیپلماسی اقتصادی دانسته است.
بدون شک به همان اندازه که حوزه سیاست خارجی برای ایران با نفت گره خورده است، همکاری هم سوی ظریف و زنگنه نیز میتواند دستاوردهای چشمگیرتری برای دولت دوازدهم و البته پیش از آن، مردم به ارمغاان بیاورد.
در سوی دیگر میدان نیز وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نشان داده که جدای از اشراف کامل به حدود و ثغور وزارت و موفق بودن در به سرانجام رساندن طرحهایی مانند طرح تحول سلامت، دغدغههای خاص خود را نیز دنبال میکند و از مسائل مهم کشور غافل نمیشود.
همین چند روز پیش بود کههاشمی در آیین شروع به کار شورای شهر جدید مشهد اقدام به سخنرانی کرد و نسبت به مسائل خاصی واکنش نشان داد. قاضی زادههاشمی که بنا به رویکرد خاص کاریاش سفرهای استانی از قضا پرثمری دارد و تعریف ابتدایی و ناکارآمد سفر استانی رفتن را تغییر داده است، با جمع آوری اطلاعات لازم و گسترش پوششهای خدماتی توانست به مدت چهار سال به موفقیت چشمگیری در زمینه اداره وزارت بهداشت دست پیدا کند و از همراهان قابل اعتماد حسن روحانی در بزنگاههای خاص سیاسی به حساب آید تا زمانی که برای ادامه حضور مردد میشود، روحانی و دیگر افراد نزدیک به دولت، او را برای ادامه همکاری مجاب کنند.
در مجموع به نظر میرسد که مقایسه این سه نفر با دیگر وزرای دولت دوازدهم قیاسی مع الفارق باشد؛ مگر آن که دیگر وزرا نیز در طول دوران فعالیتشان عملکردی چشمگیر و مورد تحسین ارائه دهند و بتوانند بیش از آن چه که تا امروز رخ داده به بهبود اوضاع کشور کمک کنند.
چنین مقایسهای اگر چه شاید ایراداتی داشته باشد اما، میتواند حامی این پیام باشد که تغییر و تحولات روی داده در دولت جدید نسبت به دولت تدبیر و امید، نتوانسته آن طور که باید و شاید وزن کابینه را بالا ببرد و نقاط قوت دولت را افزایش دهد. سه وزیر کارآمد دولت یازدهم همچنان پرکارترینها، موفقترینها و احتمالا سیبل مخالفانِ به هر قیمتِ حسن روحانی خواهند بود که به قولهاشمی هم کار کنند و هم کتک بخورند!
با این همه دولت روی انگشت اقدامات این سه نفر خواهد چرخید مگر آن که دیگران نیز عملکردی در خور انجام دهند و نامی از خودشان به جای بگذارند که در تاریخ کشور باقی بماند. در این مسابقه دو، ظریف، زنگنه و قاضی زادههاشمی یکگام جلوتر از سایرین ایستادهاند.
- 13
- 3