رئیس جمهور گفته است «نشد» که وزیر زن معرفی نماید از این رو «آفتاب یزد» به ایشان پیشنهاد میدهد شرایطی را فراهم سازد که همسر وی ظهور و بروز بیشتری در محافل اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
زمانی که فهرست ۱۷نفره وزرای پیشنهادیاش را منتشر کرد، فریادها و بانگهای پرشور و هیجانش پیرامون وزارت زنان در میتینگهای انتخاباتیاش، در گوشها طنین انداز شد چراکه با مروری بر اسامی، نامی زنانه در مقابل عنوان وزارتخانهها یافت نشد.
در نهایت هم برای به سرانجام رساندن ناامیدی و دلسردی استیلا یافته بر نیمی از جمعیت ایران، در حضور وکلای ملت در مجلس شورای اسلامی اذعان کرد: «خیلی دلم میخواست حداقل سه وزیر زن داشته باشیم و گزینههای آن نیز انتخاب شده بود اما نشد...»
در چنین شرایطی که «نشد ....»، میتوان حسن روحانی رئیس جمهوری کشور را مورد خطاب قرار داد و عنوان کرد که دستکم برای نشان دادن حمایت خود از زنان کشورش و همینطور به تصویر کشیدن تمایلش به حضور آنان در بطن جامعه، از اهل بیت خود شروع کند و از آنها برای حضور پررنگ و چشمگیر در جامعه، دعوت به عمل بیاورد؛ همچون سرزمینهای دیگر در این کره خاکی که همسران روسای جمهور و نخست وزیران کشورها، دوشادوش شوهران قدرتمندشان حرکت میکنند و گاه در نقش مکمل و گاه هم به صورت کاملا مستقل به ایفای نقشهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میپردازند.
البته باید خاطرنشان کرد که گزاره مذکور جامه «مطالبه» به تن ندارد بلکه ردای «پیشنهاد» پوشیده است چراکه حسن روحانی و همسر او صاحبه عربی کاملا مختار هستند تا برای در کنار هم قرار گرفتنشان در جامعه تصمیم بگیرند.
اما یک تصویر در تاریخ این مرز و بوم ثبت شده است که در آن نقش شخصیتی سیاسی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری سالهای قبل که در کنار ردپایش، ردپای کفشهایی زنانه نیز به چشم میخورد. در آن مقطع زمانی این تصویر با قواعد حاکم بر سپهر سیاست ایران همخوانی نداشت و اعجابآور مینمود اما بنا به باور نصرت رحمانی شاعر گرانقدر معاصر، آنها «اتفاقی بودند که افتادند».
به هر روی، حسن روحانی میتواند رهرو این مسیر باشد و مشارکت همسرش ، صاحبه عربی در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی را بطلبد تا به نیمی از مردمان کشور ثابت کند که به توانایی و حضور زنان در مناصب کلان کشوری ایمان و اعتقاد دارد.
بانوان نخست شش قاره
از ینگه دنیا و قاره سرخ گرفته تا قاره سبز و سرزمین الماسها و پهناورترین خشکی جهان، همگی دارای منصبی غیر رسمی به نام « بانوی نخست» هستند. تفاوتی هم نیست میان سرزمینهای در حال توسعه، توسعه یافته و ابر قدرت.
در کلیه آنها اگر سرانشان زنی نباشد، در کنار نام مردان رئیس جمهوری و نخست وزیر، اسم همسرانشان نیز دیده میشود. زنانی که روی دیگری از سیاست را به نمایش میگذارند و چهره قدرت را با حضور پویا و عملکرد خود تغییر میدهند. حتی اصول اعتقادی هم مانعی برای فراگیری حضور بانوان اول در مجامع نبوده است.
به طور مثال در کشور جنگ زده سوریه، اسما الاسد بانوی نخست این کشور، حضوری فعال در محافل اجتماعی این کشور دارد. او در بسیاری از مواقع با بهره گیری از شبکههای اجتماعی به اعلامنظر پیرامون مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی ورزشی میپردازد، به طوری که پس از بازی اخیر ایران و سوریه، در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «آن چیزی که ورزشکاران ما محقق کردند افراشتن پرچم سوریه در میادین بینالمللی در شرایطی است که ما سالهاست در بحران به سر میبریم. این خود به تنهایی نوعی دفاع از سوریه در مقابل تعرضات به حساب میآید.» این حضور میتواند مبین آن باشد که همسر شخص اول کشور، محصور در خانه و به دور از اجتماع نیست بلکه او نیز همانند سایر مردمان کشور به فعالیت میپردازد.
در ادامه، شش بانوی نخست از شش قاره جهان برگزیدهایم و بخشی از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی آنان را به رشته تحریر درآوردهایم. لازم به ذکر است که گزینش این زنان، به شکلی رندم بوده و نگاه خاصی برای انتخابشان اتخاذ نشده است.
لوسی ترنبول(Lucy Turnbull AO)
لوسی ترنبول، همسر بیست و نهمین نخست وزیر استرالیا، ملکوم ترنبول است. یک « زیست پزشک و خَیّر» که امروز عنوان بانوی نخست استرالیا را به دنبال خود یدک میکشد. لوسی که همتای فکری، تجاری و خِرَدی ملکوم است، تاریخچه طویلی از خدمات اجتماعی و موفقیت تجاری مستقل از همسرش دارد .
موفقیتش در فعالیتهای تجاری به گونهای است که گاه فراتر از امور شخصی ، به درون تجارت راه یافته است. از همین روی، میتوان او را یک بیزینس وُمن (business women) توانا نام نهاد. همین ویژگی لوسی موجب شده است تا او همراه با همسر نخست وزیرش، در همایشها و نشستهای اقتصادی همواره حضور یابد.
اولا مارگارتا لوفن(Ulla Margareta Löfven)
«اولا مارگارتا لوفن» همسر استفن لوفن نخست وزیر سوئد و یک سیاستمدار سوئدی است . «اولا» و استفن هر دو عضو حزب سوسیال دموکرات سوئد هستند و استفن رهبری این تشکیلات سیاسی را عهدهدار است. هر دوی آنها به موسسه «Hägglunds & Söner» شاخهای از اتحادیه تجارت آزاد اروپا تعلق دارند. «اولا» در فعالیتهای اقتصادی چهرهای شناخته شده است و در بیشتر میتینگهای نخست وزیر سوئد همسرش را همراهی میکند.
اَکی آبه (Akie Abe)
«اَکی آبه» همسر ۵۵ ساله نخست وزیر ژاپن ، شینزو آبه است. به جرات میتوان اَکی را زنی پر نفوذ در عالم سیاست کشور گلهای آفتابگردان دانست. او که به حزب دموکرات ژاپن تعلق دارد، در بسیاری از مواقع نسبت به سیاستهای همسرش معترض است و این اعتراض خود را هم اعلان میکند.
زمانی تلاش شینزو آبه برای به کار انداختن دوباره نیروگاههای هستهای، که بخشی از راهبرد رشد اقتصادی ژاپن بود، با مخالفت جدی همسرش مواجه شد بهطوریکه اَکی آبه در اینباره گفت: «من مخالف انرژی هستهای هستم و فکر استفاده از آن قلبم را به درد میآورد. ژاپن به جای فناوری هستهای، به صادرات انرژیهای تجدیدپذیر بپردازد.»
خود خانم آبه در مورد مواضع متفاوتش با همسرش میگوید: «من اپوزیسیون خانواده هستم». به هر روی، باید گفت که اَکی آبه پیش از ازدواج با شینزو آبه در شرکت روابط عمومیو تبلیغاتی «دنتسو» به پیشه مشاوره اشتغال داشت. نکته جالب توجه آن است که خانم آبه در سال ۱۹۹۰ در رادیو محلی «شیمونوسکی» دی جی بوده است.
سوفی ترودو (Sophie Gr goire Trudeau)
«سوفی ترودو» یکی از مطرحترین بانوان نخست دنیاست. البته محبوبیت خود را از همسر نخست وزیرش به عاریه نگرفته بلکه تواناییهایش در انجام فعالیتهای اجتماعی، او را ممتاز و متمایز از سایرین کرده است. سوفی ۴۲ ساله همسر جاستین ترودو نخست وزیر کاناداست.
او دارای لیسانس ارتباطات از دانشگاه مونترال کاناداست. داستان آشنایی سوفی با جاستین ترودو بازمیگردد به همکاری شان در یک موسسه خیریه. بانوی نخست کانادا مسلط به سه زبان فرانسه، انگلیسی و اسپانیایی است. او در نخستین شغل خود به عنوان منشی و مشاور یک بنگاه تبلیغاتی فعالیت میکرد.
سپس به پست مدیریت بازرگانی بنگاهی که در آن مشغول بود ارتقا یافت اما بعد از سه سال کار، تصمیم گرفت تا شانس خود را در رسانه دیداری امتحان کند. برای همین موضوع هم به مدرسه رادیو- تلویزیون رفت. پس از آن در اتاق خبری استخدام شد و مدتی خبرنگاری کرد تا آنکه پایگاه تلویزیونی LCN در کبک راه اندازی شد و سوفی در این تلویزیون مجری و گزارشگر بود.
سوفی اما پس از آنکه همسرش ، مرد نخست کانادا شد، پیشه خود را رها کرد و ترجیح داد تا به فعالیتهای گسترده اجتماعی بپردازد . او همایشها و میتینگهایی را با محوریت زنان و حقوق آنها برگزار کرده است. یکی از نشستهایی که در آن سوفی ترودو به ایراد سخنرانی پرداخت کنفرانس Girl Up Leadership Summit سازمان ملل بود که در آن دختران به فتح قلههای رهبری جهان تشویق میشدند.
در آن نشست سوفی ترودو از توانایی دختران و زنان جوان برای ایجاد تغییر و تحول مثبت در جهان صحبت کرد و از آنها خواست که به تواناییهایشان ایمان داشته باشند. او در بخشی از سخنانش با اشاره به اختلال غذا خوردن که در گذشته به آن مبتلا بود، از اعتماد به نفس ضعیف دختران و زنان جوان سخن گفت و برنامههای کانادا برای حمایت از زنان و دختران را برشمرد.
سوفی گفت: « ثابت شده که جوامع دارای زنان قدرتمند، از نظر اقتصادی موفقتر هستند. با حضور تعداد بیشتری از زنان در هیئتهای مدیره، کلاسهای درس و زندگی اجتماعی، میتوانیم صلح و همدلی را در جامعه حاکم کنیم.» این سخنان سوفی ترودو با تشویق ایستاده حاضران در سالن روبهرو شد.
آنجلیکا ریوراهارتیدو (Angélica Rivera Hurtado)
آنجلیکا ریوراهارتیدو ، همسر ۴۸ ساله انریکه پنیا نیتو رئیس جمهوری مکزیک است. آنجلیکا پیش از ازدواج با پنیا نیتو خواننده ، مدل، بازیگر و همینطور مجری تلویزیون بود. آنجلیکا تا سال ۲۰۱۷ همچنان به پیشه بازیگری ادامه داد اما پس از آن به گسترش فعالیتهای اجتماعیاش پرداخت، به طوریکه در برنامه هفتگی خود بازدید از بیمارستانها و مهدهای کودک مکزیک را قرار داده است.
آنجلیکا به دلیل محبوبیتی که از شغل پیشین خود به دست آورده موجب محبوبیت رئیس جمهور این کشور نیز شده است. خود پنیا در اینباره میگوید: «هر جا که همراه با همسرم حضور دارم بیش از آنکه من به عنوان رئیس جمهوری منتخب مورد توجه قرار بگیرم آنجلیکا در معرض توجه است.»
مارگارت کنیاتا (Margaret Gakuo Kenyatta)
قاره آفریقا دارای یک نهاد به نام سازمان بانوان اول آفریقایی است که شامل زنانی برجسته میشود که بیشتر مواقع همسرانشان را به عنوان سران اتحادیه آفریقا همراهی نمیکنند بلکه خود به تنهایی به ایفای نقش میپردازند.
«مارگارت کنیاتا» همسر اهورا کنیاتا رئیس جمهوری کنیاست. مارگارت یکی از زنان سیاستمدار برجسته قاره آفریقاست که فعالیتهای سیاسیاش مجزا از همسرش است. مارگارت کمپینهای بسیاری علیه آزار و اذیت کودکان کنیایی تاسیس کرده است. یکی از این کمپینهای او دارای میلیونها نفر عضو است.
به باور بسیاری از فعالان حوزه کودک، NGOهای حمایتی او از کودکان، آمار مرگ و میر در این بخش از جامعه کنیا را کاهش داده است. بانوی نخست کنیا در سال ۲۰۱۴ نماینده سازمان ملل در کشورش شد.
پیشنهادی فانتزی اما بحق
درست در زمانی که زنان ایرانی از حضور در استادیومهای ورزشی برای تماشای مستقیم مسابقات فوتبال و والیبال محروم هستند، همسر و دختران رئیس جمهوری میتوانند با حضور خود در ورزشگاهها، مخالفت حسن روحانی با قانون نانوشته «منع حضور زنان در استادیومهای ورزشی» را اعلام کنند.
یا آنکه صاحبه عربی با حضور در نشستها و میتینگهای زنانه، اظهارات فعالان حوزه زنان را بشنود و از دغدغههای آنان آگاهی یابد و چه بسا به ایراد سخنرانی در این زمینه بپردازد تا با این حرکت خود، از حمایت رئیس جمهوری از نیمیاز جمعیت جامعه ایران خبر دهد و نشان دهد که سخنان روحانی در مورد زنان تنها به جلب حضور آنها به پای صندوقهای رای محدود نمیشود بلکه او به زنان و توانمندیهای آنان اعتقادی راسخ دارد.
همانطور که گفته شد حضور بانوان نخست در سراسر این کره خاکی چه در مناطق توسعه یافته و چه در سرزمینهای درحال توسعه امری مرسوم است، اتفاقی که تاکنون در کشور ما رنگ واقعیت به خود نگرفته است و چند بار در بزنگاه انتخاباتی برای چند روز به وقوع پیوست. حال این سوال در اذهان شکل میگیرد که آیا میتوان به حسن روحانی پیشنهاد کرد تا از همسرش برای حضور پویا و فعال در جامعه دعوت کند و او را به مشارکت بطلبد؟ آیا جامعه ایران ظرفیت پذیرش حضور بانوی نخست را دارد؟
الهه کولایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و همینطور نماینده مجلس ششم، این خواسته را «فانتزی» عنوان میکند و بر این باور است که چنین اقدامیبا ساختارهای خانوادگی حسن روحانی همخوانی ندارد. او در اینباره به «آفتاب یزد» گفت: «البته که روزنامهنگاران و فعالان جامعه مدنی میتوانند این تقاضا را از رئیسجمهور داشته باشند و از او بخواهند تا همسر خود را برای انجام فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی تشویق کند.
این روش کاملا معمول و پذیرفته شده در تمامیکشورهای جهان است و کسی که در جایگاه ریاست جمهوری قرار میگیرد، همسر خود را در حوزههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی به عنوان شریک و همتای خود تشویق میکند تا در فعالیت در این حوزهها شرکت داشته باشد اما اینکه آقای روحانی چنین اقدامیرا انجام بدهد یا ندهد موضوع دیگری است.
به نظر میرسد، این تغییر در مورد ایشان با توجه به ساختار و الگوی حاکم بر زندگی خصوصی دکتر روحانی چندان با واقعیت سازگاری نداشته باشد بلکه بیشتر یک پیشنهاد فانتزی به نظر میرسد.»
وی افزود:«آنچه که در مقطع کنونی بسیار تاثیرگذار خواهد بود، جلب حمایت آقای روحانی، معاونت زنان ریاست جمهوری و مجموعه همکاران ایشان است تا شرایط مناسب برای فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان را مهیا سازند و موانع این نوع فعالیتها را کاهش دهند و از میان ببرند. »
این استاد دانشگاه همچنین درباره پذیرش «بانوی اول» از سوی جامعه ایران اظهار داشت: «جامعه ایران نشان داده است که در بسیاری از مواقع از مجموعه عناصر و عواملی که در ساختار سیاسی وجود دارد، پیشتازتر بوده است، اما این جامعه، یک جامعه یکدست نیست بلکه جامعهای است که از دو بخش کاملا متمایز سنتی و مدرن تشکیل شده است که در این میان هستند افرادی که به طیف مدرن تعلق دارند و با رویکردی واقعگرایانهتر به مسائل نسبت به بخش سنتیتر جامعه مینگرند. همین طور در بخش سنتی جامعه هم هستند افرادی که رویکرد متعادلتری نسبت به بخش مدرن دارند.
به هر حال ما از جامعه یکدست صحبت نمیکنیم که در مورد نوع مواجهه با این مسئله به شکل یکسان سخن بگوییم. به نظر میرسد این تفاوتها در حوزه سیاسی هم خود را نشان داده باشد و شاید بسیاری از مسائلی که به نبود همسر رئیسجمهور در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه منجر میشود برآمده از همین ویژگیهای بخش سنتی است که در برابر تغییر و نو شدن جامعه مقاومت خود را ادامه میدهد. »
اشرف بروجردی، معاون رئیس جمهوری و رئیس کتابخانه ملی، بانوی اول را حلقه بستی میداند میان نهاد قدرت و بطن جامعه. او در اینباره به «آفتاب یزد» گفت: «در همه دنیا معمول این است که بانوی اول یعنی همسر رئیس جمهور در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نقشآفرین باشد و میتواند حلقه بستی باشد میان مجموعه تلاشهایی که در عرصه اجتماع و عرصه فرهنگی انجام میشود.
جامعه اسلامیایران این انتظار را دارد که این حضور را پررنگ ببیند و جایگاهی را برای حضور بانوی اول تعریف کند که سایرین بتوانند از وجود او به جهت الگوگیری و اینکه نماد فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی است، استفاده کنند، اما نمیتوانیم بر رئیسجمهور تکلیف کنیم؛ شاید این انتخاب خود آقای رئیسجمهور و همسرش باشد. »
وی افزود: «در جامعه ما این موضوع خیلی جا نیفتاده است. حتی در دولت اصلاحات وقتی نام خانم صادقی همسر رئیس جمهور وقت به عنوان نماینده مطرح بود، در همان زمان هم ما همین بحث را داشتیم. ایشان دارای یک خیریهای بود که در آن افرادی نگهداری میشدند که از ظرفیت فهم علم برخوردار بودند اما توانایی مالی نداشتند. فعالیت این موسسه همچنان درحال حاضر ادامه دارد.
یکی از دلایل اینکه هنوز در جامعه ایران عنوان «بانوی اول» جا نیفتاده ، بازمیگردد به محدودیت و معذوریتهایی که میتواند بحث را اندکی به محاق ببرد. به همین علت خانمها کمتر ظهور و بروز دارند . بر روی این مسئله باید کار فرهنگی انجام شود تا در آینده جا بیفتد، وگرنه منع قانونی که ندارد، منع شرعی هم ندارد ولی این یک فرهنگ است، یک فرهنگ پذیرفته شده.»
اتفاقی در حوزه اختیارات رئیس جمهوری
با بهرهگیری از سرویسهای جستجوگر اینترنت میتوان به اطلاعاتی نادر از صاحبه عربی، همسر رئیس جمهوری دست یافت. بیشتر مطالب پیرامون او هم در کتاب زندگینامه حسن روحانی آمده است. اینکه صاحبه در سال ۱۳۳۳ در سرخه سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و دخترخاله رئیس جمهوری است. اطلاعات بیشتر پیرامون او باز میگردد به حضورش در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریهای در برج میلاد در سال ۹۲، حواشی جشنی که به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) در کاخ سعدآباد برگزار کرده بود ،حضورش در مراسم پاسداشت مادران و همسران شهدا، تجدید میثاق با امام(ره) و حضور در حرم مطهر و همینطور شرکت در مراسمهای تحلیف و تنفیذ حسن روحانی.
بیش از این نمیتوان نکته یا مطلب حائز اهمیتی پیرامون صاحبه عربی دریافت چراکه بنا به گفته اشرف بروجردی رئیس کتابخانه ملی و معاون رئیس جمهوری، خانم عربی به انتخاب خود پیشه خانهداری را انتخاب کرده است. با این حال اگر حسن روحانی در صورت پذیرش خانم عربی، پردههای مصلحت اندیشی و محافظهکاری را کنار بزند و دوشادوش همسرش در مجامع و محافل عمومیحرکت کند، شاید بتواند در جهت پیشبرد اهداف زنان گام بردارد؛ این اتفاقی نیست که از حوزه اختیارات او خارج باشد.
مریم علیزاده منصوری
- 13
- 6