یکی از وعدههای مورد توجه روحانی در طول انتخابات تغییر ساختار و تغییر در روند انتصابات بود که اتفاقا بسیاری از مردم هم با تکیه بر آن از او حمایت کردند. اما اخیرا در سیستم اداره کشور و ساختار دولت عزل و نصبی به صورت چشمگیر صورت نمیگیرد بلکه اتفاقی که در حال وقوع است صرفا جابهجایی افراد در مناصب مدیریتی است.
درواقع پدیدهای که اکنون ساختار کشور را تشکیل میدهد، آنچنان هم جدید نیست و گویا دولت قصد ندارد از خارج از دایره نزدیکان خود انتخاب کند. این درحالی است که روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود نسبت به این گونه انتصابها واکنش نشان داده بود و تغییر ساختار در انتصاب افراد را به عنوان یکی از وعدههای مهم خود مطرح کرد.
اما این روند دایره وار نه تنها عوض نشد بلکه در حال حاضر اقدام آنچنانی هم حتی در ابتدای شروع به کار دولت نسبت به آن انجام نشده است. به طوری که ساختار مدیریتی کشور دچار نوعی بده بستان شده است.
بدان معنا که مدیریتها و مناصب مدیریتی میان افراد جابهجا میشوند یا یک فرد همزمان چند منصب مهم کشور را عهده دار است.
حال آنکه این چند منصبی یا بده بستانهای مدیریتی به چه عواملی وابسته است، جای سوال دارد. چراکه یا باید آن را به کمبود نیروهای انسانی ارتباط داد یا عوامل دیگری در پس این ساختاروجود دارند. دراین میان اخیرا عبدالله رمضانزاده فعال سیاسی اصلاحطلب در صفحه شخصی توییتر خود نوشت:« جا بهجاییها و انتصابات در وزارت کشور یک مضحکه تمام عیار است ، قائم مقام استاندار تهران و استاندار تهران قائم مقام می شوند.»
همین توییت رمضانزاده موجب واکنش تند وزارت کشور شد و با جاهلانه خواندن این اظهار نظر رمضانزاده در چند بند توضیحاتی ارائه کرد که از جمله آنها اشاره به سوابق مدیریتی افراد برای انتصابات بود.
طی این توضیحات گفته شده:« همچنان که بارها گفته شده، سوابق موثر و مفید مدیریتی، تعهد و تدین و در عین حال وفاداری کامل به برنامهها و سیاستهای رئیس محترم جمهور و دولت خدمتگزار و نهایتاً برخورداری از مشی اعتدالی و قدرت تعامل با ظرفیتهای موجود در مناطق، چارچوب اصلی انتخابها و انتصابها در وزارت کشور است.
در ادامه توضیحات وزارت کشور به انتصاب استانداران اشاره شده که:« در مورد استاندارن، پیشنهاد گزینههای مناسب بر عهده وزارت کشور است، اما انتخاب نهایی با رای هیات وزیران انجام می شود و تعابیر توهین آمیز مورد استفاده از سوی این فعال سیاسی، در حقیقت هیات وزیران را نشانه گرفته و مطلقاً مردود است.»
اما مسئله اصلی که عبدالله رمضان زاده طی توییت خود اشاره بیشتری به آن داشت موضوع استاندار تهران و قائم مقام او بود که وزارت کشور در پاسخ به آن گفت:« انتخاب جناب آقای مهندس مقیمی از مدیران متخصص و متدین کشور با سوابق موثر مدیریتی از جمله خدمت به عنوان استاندار در ۳ استان مهم کشور و تصدی مسوولیت دو حوزه مهم عمرانی و سیاسی وزارت کشور ، به عنوان استاندار تهران با حجم متراکمی از مسائل راهبردی، از افتخارات وزارت کشور در این دوره است.
چه اشکال و ایرادی به این انتخاب می توان وارد کرد؟ چرا این انتخاب مضحکه تمام عیار است؟! بهعلاوه چه اشکالی به انتخاب جناب آقای مهندس هاشمی، به عنوان قائم مقام وزیر کشور، پس از ۵ دوره نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، ۲ دوره ریاست یکی از مهمترین کمیسیونهای مجلس، ۸ سال خدمت به عنوان معاون وزیر و در نهایت، ۴ سال استانداری تهران، وارد است؟ قطعاً حضور ایشان با این حجم از سوابق موثر در وزارت کشور که رویکرد اصلی خود را توسعه متوازن مناطق مختلف کشور قراداده، از بهترین انتخابها در شرایط موجود بوده است.»
تغییر ساختار از دلایل مهم حمایت مردم از روحانی بود
در همین خصوص جلال جلالی زاده نماینده سابق مجلس ضمن اشاره به این که یکی از وعده های روحانی جوانگرایی بوده است، گفت:«به نظر من یکی از وعدههای روحانی و البته درخواستهای مردم از او تغییر بود.
تغییر در ساختارها و تغییر در مناصب مدیریتی یکی از دلایل مهمی بود که مردم از او حمایت کردند. تغییر فقط به معنای تغییر کابینه نیست بلکه از نکات مهم و تاثیرگذار این تغییرات، ساختار شکنی موجود در برخی مدیریتهای خرد و کلان است. من معتقدم در حال حاضر این تغییر ساختار فقط به شکل جابه جایی مدیران گذشته است. درواقع فضا هنوز برای فعالیت نیروهای جوان و پرانرژی تر فراهم نشده است.»
وی افزود:« این وضعیت اصلا به نفع آینده نظام نیست، به هرحال واقعیت این است که بسیاری از مدیران حاضر در کشور حتی حاضر نیستند صندلی خود را پس از بیست سال یا بیشتر برای نیروهای جوانتر رها کنند و این حرص و ولع آنها نسبت به صندلیهای مدیریتی خود با آموزههای دینی مردم ما سازگاری ندارد.
اگر قرار باشد فقط عدهای خاص امور کشور را به دست داشته باشند و مردم و نیروهای متخصصتر فقط در ایام انتخابات برای افراد رای جمع کنند یا از دور نظارهگر باشند اما بعد از انتخابات فراموش شوند عادلانه نیست.»
روحانی در خصوص وعدهها واضح صحبت نمیکنداما مهدی آیتی نماینده ادوار مجلس نیز دیدگاهی نزدیک به جلالی زاده دراین باره داشت و به «ابتکار» گفت:« روحانی در انتخابات ۹۲ و ۹۶ وعدههایی داد که در سال ۹۶ پررنگتر جلوه میکردند. بحثهایی که راجع به انتصابات و گزینشها و ترکیب هیات دولت ترکیب مدیران ارشد کشور، بر چند ملاک، شاخص و مبنا در تبلیغات انتخاباتی خود تاکید داشتند. به عنوان مثال تاکید روحانی بر بحث جوان گرایی، استفاده از بانوان و رفتار فراجناحی در انتصاب مدیران از بحث های مهم روحانی بود و باید به این وعدهها عمل کند.
وقتی او میگوید بدنه دولت شامل فقط کابینه و وزرا نمیشود. بلکه استاندارها، مدیران شرکتهای دولتی، مدیران ارشد دولت هم جزیی از این مجموعه هستند. درواقع بدنه دولت یک مجموعه بزرگ است.» وی افزود:« وقتی روحانی از جوانگرایی صحبت میکند باید از میانگین سنی صحبت کند یا وقتی بحث به کارگیری زنان را مطرح میکند باید ضریب به کارگیری آنها در دولت را مشخص کند.
درخصوص فراجناحی عمل کردن نیز به همین شکل است به طوری که باید مجموعه ای از افراد متخصص و متبحر مشخص ، معرفی و گردآوری شوند. اما در عمل به این شکل نیست و درواقع روحانی به وعده های خود عمل نمیکند.به نظر میآید روحانی این وعده هارا صرفا برای جمع آوری آرا مطرح کرده باشد به این دلیل که ما شاهد جابه جایی در دولت هستیم.»
با این تفاسیر فعالان سیاسی برخلاف توضیح وزارت کشور که موضوع را به تجربههای مدیریتی و سوابق افراد بسط داده بود، فکر میکنند و عوامل دیگری را منشا این موضوع میدانند درواقع ابعاد این موضوع محدود به چارچوب خاصی نیست و ادامه روند آن هم اصلا راه خوبی را طی نمیکند. مهدی آیتی در این باره به «ابتکار» گفت:« اصلا به ادامه این روند خوش بین نیستم.
زیرا چشمانداز خوبی هم دیده نمیشود و همین وضع در آینده هم ادامه دارد. با این وجود که مردم اعتراض هم میکنند و در اکثر شهرهای کشور اعتراضات و راهپیماییهای زیادی هم به علت عدم دریافت حقوق به راه افتاده و درمقابل آن دولت مردان حقوقهای نجومی دریافت میکنند.
ارزش یک جامعه مردم و نیروهای انسانی آن هستند و درحال حاضر این نیروهای انسانی نادیده گرفته میشوند بنابراین نسبت به ادامه این وضع خوش بین نیستم نسبت به تغییر آن هم امیدی ندارم.»
ادامه این روند ناامیدی مردم را در پی دارد
جلال جلالیزاده اما راهکارهایی برای این موضوع ارائه داد و نسبت به تغییر آن امیدواربود ودراین باره به «ابتکار» گفت: «امیدوارم در روزها و سالهای آینده روحانی تلاش کند از نیروهای جدید و از نیروهای احزاب و تشکلها و البته اقوام مذاهب استفاده کند تا با یک آشتی ملی با کسانی که طی این چهارسال ظرفیت و لیاقت حضور در دولت را نداشتهاند بتوانند در جهت مصالح نظام، مردم و دولت تلاش کنند.
اگر این اتفاق رخ ندهد باعث ناامیدی مردم و دوری آنها از نظام و دولت میشود که در آینده تبعات منفی دارد. به نظرم بهتر است از نیروهایی که بازنشسته شدهاند و سن بازنشستگی آنها حتی گذشته است استفاده نکنیم.»
وی افزود:« برخلاف مقررات و قوانین است که امور کشور فقط به دست عده ای خاص باشد و قدرت میان آنها جابه جا شود. فکر می کنم روحانی با این رکودی که بر دولت و کشور غالب است باعث ناامیدی جامعه و دلسوزان کشور شده است.
و کلا فکرمیکنم این به مصلحت مردم نیست. درواقع بعد از چهل سال هنوز نتوانسته ایم نیروهای جوان و توانمند را برای آینده نظام تربیت کنیم و با ادامه این روند از ریلهای توسعه به نسبت کشورهای دیگر عقب میمانیم و کشور با تنزل و انحطاط مواجه خواهد شد. روحانی به خاطر حمایتهای مردم هم که شده نباید دورشدن از مردم را ادامه دهد و به مطالبه مردم اهمیت ندهد که موجب انتقاد های شدید خواهد شد.»
کشور دچار سیاسی بازی شده است
اما در عین حال که میتوان نسبت به تغییر این روند امیدوار بود، عواملی هم هستند که مانع از این امید میشوند. شاید روحانی نسبت به بسیاری وعدههای خود با وجود انتقادات شدید موثر عمل کرده اما در بسیاری موارد هم دستهای پشت پرده مانع از حرکتهای موثر او در رسیدن به برنامههایش برای کشور هستند.
مهدی آیتی در این باره به «ابتکار» گفت:« متاسفانه وزرا، مدیران ارشد و استاندارها فقط جابه جا میشوند و این به نوعی بازی سیاسی و عوام فریبی است. از عواقب آن هم ناامیدی مردم و بدبینی آنها نسبت به مردم است چراکه این عملکرد به شکلی بداخلاقی سیاسی است. چراکه مردم به روحانی و وعدههای او در این خصوص و مسائل دیگر اعتماد کردند که از او حمایت کردند. وقتی جای افراد در دولت عوض میشود نشان دهنده زدوبندهای خانوادگی است.»
مردم به ساختار فعلی کشور به شکل یک جک نگاه میکنند
با این تفاسیر دیدگاه مثبتی در این خصوص میان افکار عمومی و فعالان سیاسی غالب نشده است و واکنش مردم در فضای مجازی به خوبی نشان دهنده این موضوع است. مهدی آیتی نیز در این باره ضمن اشاره به مقاومت مردم در خصوص محدودیتهای اطلاع رسانی گفت:«البته در خصوص اطلاع رسانی هم مردم محدود نیستند.
چراکه اگر صداسیما در اختیار آنها نیست، فضایی تحت عنوان فضای مجازی و دهکده جهانی وجود دارد که مردم در آنها حرفها و نقدهای خود را بیان میکنند و آقازادهها، ژنهای خوب و خانوادههای هزار فامیل را شناسایی میکنند و این مسائل به شکل جک و مضحکه در بین افکار عمومی مطرح میشود. درواقع اخلاق سیاسی در دولت رعایت نشده است و این به شدت آسیب رسان است.» وی افزود:« این انتصابات عادلانه نیست و در جهت توسعه منابع انسانی هم پیش نمیرود.
بنابراین کشوری میتواند در جهت توسعه مند بودن منابع انسانی خود مدعی باشد که به جوان های متخصص و کارآمد خود فرصت و میدان بدهد. تا چه زمانی باید به دولتمردان فرسوده و ناکارآمد که از دور خارج شدهاند قانع بود. این وضعی که در بدنه دولت به وجود آمده به نظر من عوام فریبی است و اصلا مناسب دولتی نیست که ادعای اعتدال و توسعه دارد چراکه این رفتار نوعی باندبازی رفیق بازی و آقازاده بازی است.»
با این تفاسیر ادامه هرچه بیشتر این روند مانع از توسعه از همه جهات شده چراکه عدم به کارگیری منابع انسانی در کشور حرکت چرخ های کشور برروی ریل های توسعه را کند میکند و در پی آن هم بدبینی و ناامیدی عموم جامعه نسبت نظام و وعده هایی که دولتمردان میدهند بیشتر میشود.
- 17
- 6