انتقادات و اعتراضات مطرح شده به عملکرد دولت روحانی در این روزها سیر صعودی داشته است و هر جریانی از زاویهای به نقد عملکرد دولتمردان اعتدال میپردازد.
جناح تندرو با تکرار دلواپسیهای همیشگی خود در حوزه سیاست خارجی در پی کارشکنی در طراحی دولت برای تعامل سازنده با جهان است. آنان که با در اختیار داشتنتریبونهای خاص همچون صداوسیما میتوانند صدای خود را بیشتر از دیگران به گوش جامعه برسانند در تلاش هستند تا باترفندهای رسانهای و سیاسی بر روی برخی نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی مردم موج سواری کنند تا به گمان خود بتوانند شانس حضور مجدد در نهادهای انتخابی را پیدا کنند.
اختلاف اساسی این گروه از مخالفان جریان میانهرو با دولت اعتدال بیشتر در حوزه سیاست خارجی تعریف میشود و آنچه خواب را از چشمان آنان ربوده است تلاش تیم سیاست خارجی دولت برای تعمیم الگوی برجام است. گروه دوم معترضان به دولت حامیان روحانی در انتخابات۹۶ هستند. آنان با مقایسه عملکرد رییسجمهور منتخبشان و همکارانش در دولت دوازدهم با آنچه در روزهای انتخابات وعده محقق شدن آن را شنیده بودند دچار نوعی سرخوردگی و پشیمانی شدهاند.
به طور طبیعی جناح تندرو بر آتش این پشیمانی از رای به میانهروی میدمد اما نمیتوان به این دلیل که این فضا مورد سوءاستفاده افراطیون قرار میگیرد از واقعیت موجود فرار کنیم. گروه سوم منتقدان دولت در این روزها هم دلواپسان انتخابات۱۴۰۰ هستند. افرادی از هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب در این گروه از منتقدان دولت حضور دارند. اصولگرایان دلواپس آن هستند که در صورت موفقیت دولت در چهار سال دوم این روند رایآوری جریان رقیب ادامهدار شود در نتیجه با حضور در جبهه منتقدان دولت تلاش میکنند جنبههای منفی عملکرد جریان میانهرو در دو قوه مجریه و مقننه را پررنگ کنند.
در طرف دیگر هم برخی چهرههای جریان اصلاحات که دل خوشی از حضور روحانی به عنوان نماینده این جریان سیاسی در انتخابات ندارند دلواپس آن هستند که اشتباهات و نقاط ضعف روحانی و دولت دوازدهم در سطح جامعه در نهایت به نام جریان اصلاحات تمام شود و این موضوع سبب روی برگرداندن مردم از این جریان سیاسی در دورههای بعدی انتخابات شود.
حال و در چنین شرایطی که شرح آن رفت پرسش اساسی آن است که گزینههای روی میز رییسجمهور روحانی برای پاسخگویی به این اعتراضات، انتقادات و مطالبات چیست؟ در ادامه به برخی از این گزینهها میپردازیم.
۱ - بی تفاوتی و عدم پاسخگویی
حسن روحانی و دیگر اعضای دولت دوازدهم میتوانند با این تصور که دیگر به رای مردم نیازی ندارند از کنار نقدهای مختلفی که در سطح جامعه و فضای مجازی مطرح میشود عبور کرده و آنها را نشنوند. انتخاب این روش در مواجهه با منتقدان دولت که گاهی در تیم رسانهای دولت و همینطور اعضای دفتر رییسجمهور مشاهده میشود سبب ضربات سهمگینی به دولت در آیندهای نزدیک خواهد شد.
توضیح بیشتر آنکه اندکی دیگر به زمان انتخابات مجلس خواهیم رسید و اگر دولت توانمندی کافی را از خود نشان ندهد و نسبت به اعتراضات موجود در جامعه بی توجهی نشان دهد به طور طبیعی سیاسیونی با تابلوی مخالف دولت با انتخاب مردم بر کرسیهای بهارستان تکیه خواهند زد و به نوعی عملکرد دولت باعث به وجود آمدن مجلسی غیر همراه میشود. دیگر نکته منفیِ عدم پاسخگویی مسئولان دولتی به انتقادات همراه نشدن مردم با تصمیمات دولت است. واقعیت آن است که بسیاری از تصمیمات اتخاذ شده از سوی دولتها در همه جای جهان بدون همراهی مردم هر کشور به طور صحیح و دقیق به مرحله اجرا نخواهد رسید، از همین رو عدم همراهی واقعی دولت با مردم سبب افزایش شکاف «دولت - ملت» شده و نتیجه آن سختتر شدن مسیر اجرای تصمیمات دولت خواهد بود.
۲ - پاسخگویی کلیشهای
گزینه دوم پیش روی دولت آن است که شاهد اجرای روش پاسخگویی کلیشهای باشیم. در این روش که در دولت اول اعتدال و برخی دولتهای قبلی شاهد آن بودیم یک تقسیم کار نانوشته بین اعضای دولت انجام میشود. بر اساس این نوع تقسیم کار سخنگوی دولت و تیم رسانهای قوه مجریه وظیفه پاسخگویی خشک، رسمی و کلیشهای به رسانهها را دارند و رییس دولت و برخی دیگر از مقامات ارشد قوه مجریه وظیفه تکرار گلایهها و اعتراضات مردم. به بیان دیگر مسئولان ارشد دولت در ظاهر به اپوزیسیون دولت تبدیل میشوند! در این شیوه، از پاسخگویی واقعی به مطالبات مطرح شده از سوی مردم و اعتراضات و انتقادات موجود در سطح جامعه خبری نیست و تنها شاهد همدلی رییسجمهور با مطالبهگران و پاسخهای کلیشهای سخنگوی دولت به رسانهها هستیم.
۳ - پاسخگویی صریح و شفاف
صراحت و شفافیت گزینه سوم روی میز رییسجمهور روحانی است. با نگاهی به نقدها و اعتراضات مطرح شده علیه دولت اعتدال از سوی طیفهای گوناگون شاهد آن هستیم که این نقدها و اعتراضات به صریحترین شکل ممکن بیان میشود و هرچه از عمر دولت اعتدال میگذرد صراحت و شفافیت اعتراضات هم بیشتر از گذشته خود را نشان میدهد. در این شرایط بدیهی است که مسئولان دولتی و به خصوص مقام ارشد دولت هم میبایست در صورتی که واقعا به دنبال عبور از این وضعیت و پاسخگویی واقعی هستند با همان صراحت و شفافیت به میدان بیایند و نقدها را شنیده و ابهامات را رفع کنند. ارائه گزارشهای شفاف و همینطور بیان موانع موجود بر سر راه تحقق مطالبات مردم از ویژگیهای پاسخگویی به شیوه صریح و شفاف است.
انتخاب هر یک از این سه گزینه در مواجهه با انتقادات از سوی رییسجمهور روحانی و دیگر همکارانش در دولت اعتدال تبعات مختلفی را به همراه خواهد داشت اما به نظر میرسد که با توجه به جمیع جهات و همینطور محاسبه «هزینه-فایده» هر یک از این سه روش گزینه سوم که پاسخگویی همراه با صراحت است بیش از سایر شیوهها به سود دولت و ملت خواهد بود. حال باید منتظر ماند و دید که انتخاب آقای رییسجمهور چه خواهد بود؟ !
- 10
- 2