گفتگوی عباس عبدی با روزنامه ایران:
مطابق آنچه شما در یادداشت خود تشریح کردید، جایگاه و اختیارات معاون اول رئیس جمهوری در قانون اساسی مشخص است. در این صورت، انتظار از نقشآفرینی گسترده جهانگیری در دولت، چطور شکل گرفت و چرا به آن دامن زده شد؟
این انتظار براساس پیشفرضهایی مبتنی بر حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در جریان انتخابات، شکل گرفت. باوجود این، این امر به معنای این نیست که معاون اول رئیس جمهوری نمیتواند قدرت داشته باشد. به عبارت دیگر، هرچند قدرت ذاتی قانونی ندارد، اما میتواند از سوی رئیس جمهوری اختیارات به او تفویض شود و او کارها را انجام دهد. این کاملاً عادی است و قابل قبول هم هست. بنابراین انتظار مورد اشاره برای نقشآفرینی آقای جهانگیری از اینجا شکل گرفته بود.
فکر میکنم چون این انتظار در بیرون وجود داشت و حتی نه فقط انتظار، بلکه این تصور وجود داشت، اما در واقعیت خارجی این امر نبود و آنچه پشت صحنه در جریان بود، چیز دیگری بود، به همین دلیل هم امروز شکاف میان انتظارات و واقعیت بروز کرد که الان مشاهده میکنیم.
** به باور شما، چرا برخی اصلاحطلبان از ماههای گذشته خواستار کنارهگیری جهانگیری از دولت بودند و آیا در شرایط فعلی، این امر به سود اصلاحطلبان یا جهانگیری هست یا خیر؟
به نظر این طور میرسد که تقریباً همه تصمیمات اقتصادی اصلی را خود آقای روحانی میگیرد و فکر نمیکنم کس دیگری در این موقعیت باشد که چنین تصمیماتی بگیرد. اما به هر حال به عنوان یک جمع، مینشینند، صحبت و اظهارنظر میکنند و بر همین اساس، شاید در بیرون این طور تعبیر شود که دیگران هم در مقام تصمیم هستند.
همان طور که اشاره کردم، چون بیرون تصوری از نقش آقای جهانگیری وجود دارد که در واقعیت چنین چیزی نیست، بنابراین برخی الان که متوجه این شکاف شدند، میگویند چرا اجازه میدهید چنین وضعیتی باشد؟ اما به نظر من بیرون آمدن مسألهای را حل نخواهد کرد و شاید بهتر باشد که آقای جهانگیری همچنان در همان حد فرمال، درست مانند معاون اولهای دیگر عمل کند تا ببیند آینده چه خواهد شد. در هر حال در این زمینه اکنون نظر قطعی ندارم.
** اساساً دلیل بیان این حرفها از سوی آقای جهانگیری برای چه بود؟ برای پایان دادن به انتظارات یا علت دیگری میبینید؟
اطلاعات دقیقی ندارم، اما میدانم که آقای جهانگیری از وضعیتی که هست یا انتظاراتی که از ایشان هست و انطباق آن انتظارات با وضعیت جاری، چندان رضایت خاطر ندارند و این حرفها را زدهاند، اما چندان دقیق نمیتوانم در این باره اظهارنظر قطعی و موردی داشته باشم.
** سؤال آخر اینکه؛ کنارهگیری آقای جهانگیری به نفع اصلاحطلبان هست یا خیر؟
به نظر من ارزیابی هر اقدامی براساس اینکه آیا این امر به نفع اصلاحطلبان هست یا نیست، در شرایط کنونی امکانپذیر نیست یا در واقع مفید به فایده نیست. امروز باید به هرچیزی از این منظر نگاه کرد که آیا این اتفاق یا تصمیم به نفع کل کشور هست یا نیست؟ چون اینگونه تصمیمات چنان تأثیری بر کل وضعیت کشور میگذارد که کیفیت اثرپذیری اصلاحطلب و اصولگرا و دیگران در حاشیه ماجرا قرار میگیرند. به همین دلیل فکر میکنم باید از این زاویه به مسأله نگاه کرد.
اینکه امروز اگر جدا شود، چنین چیزی به نفع اصلاحطلبان یا آقای جهانگیری خواهد بود یا خیر، باید به بحث و گفتوگو گذاشته شود. به عبارت دیگر، پیش از اینکه من یا هرکس دیگری به لحاظ فردی اظهارنظر کنیم، باید بحث کرد که چنین چیزی به تقویت دولت و انسجام دولت کمک میکند یا خیر؟ هرچند من فکر نمیکنم به انسجام دولت کمک کند، چون آقای جهانگیری عملاً در حاشیه دولت قرار گرفته و فکر نمیکنم تأثیری در انسجام دولت هم داشته باشد.
- 12
- 3