دیروز محمود واعظی؛ رئیس دفتر رئیسجمهور درباره شایعه استعفای اسحاق جهانگیری از معاونت اول گفت: «آقای جهانگیری نفر دوم دولت است و از قدرت وی کم نشده است. مطبوعات از صحبت آقای جهانگیری سوءاستفاده کرده و جفا کردند. اینکه من بگویم در آینده کسی استعفا نمیدهد، درست نیست، اما استعفای آقای محمدشریعتمداری در هفته گذشته درست نبود بلکه ایشان به خاطر شرایط جابجایی باید استعفا میداد.»
اظهارات واعظی عجیب بود و تامل انگیز! همگان واقف هستند که جهانگیری در پیروزی انتخاباتی و در دولت آقای روحانی به مثابه کیمیای سعادت بود. او بود که ایثارش زبانزد خاص و عام شد چه آنروزی که از رقابت انتخاباتی برای رسیدن به پاستور انصراف داد تا روحانی کلید پاستور را ۴ سال دیگر در جیب نگه داردو چه آنروزهایی که برای پیروزی روحانی سخنرانیهای زیادی کرد و از «دوباره ایران، دوباره روحانی» گفت.
کمتر فردی جفا به آقای جهانگیری را پیش بینی میکرد و هیچگاه قابل تصور نبود که رئیس دفتر رئیسجمهور با چشم بستن بر جزئیات جفاها به آقای جهانگیری، فقط رسانهها را مقصر معرفی کند. محمود واعظی از جفا و سوءاستفاده سخن میگوید اما بهتر از هر شخصی میداند که چنین سخن گفتن تنها منحرف کردن افکار عمومی از واقعیت است. جفا را آنانی کردند که امروز جهانگیری را شخص دوم دولت میخوانند اما به هر بهانهای سعی کردند تا اختیارات معاون اول را از آن خود کنندو یا به اصطلاح خودشان ایشان را خنثی کنند، جفا را آنانی کردند که تلاششان در ایجاد فاصله میان رئیسجمهور و معاون اول بود.
جفارکاران آنها بودند که سعی کردند برای فرار از عذاب وجدان، فراموش کنند آقای جهانگیری چه ایثارها و از خودگذشتگیهایی برای روحانی و دولت داشته است که نمونه بارز آن انتخابات ۹۶ و انصراف دکترجهانگیری است.جفا را آنانی کردند که در انتخاب وزرای پیشنهادی و یا استانداران بهویژه ۱۴ استاندار اخیر و فرمانداران از معاون اول رئیسجمهور مشورت نگرفتند. جفا را آنانی کردند که از نردبان دولت به دنبال ضمانت آینده سیاسی خودشان بودند و این جفاها در حالی به اسحاق کابینه روا شد که او نیازمند خودنمایی و بالا رفتن از پلکان دیگران نبود و نیست چرا که صبغه فعالیتها و عملکردهای او گواه برتری و تدبیر اوست.
۴ وزیر پیشهادی چگونه انتخاب شدند؟
آقای واعظی اگر واقعا به گفتار روز گذشته خود اطمینان دارد، بگوید روند انتخاب ۴ وزیر پیشنهادی چگونه بود و بگوید چه کسی در گنجاندن نام آنها به عنوان وزیر پیشنهادی بیشتر نقش داشت. بهطور طبیعی اسامی افرادی در زمان انتخاب وزرا پیشنهاداتی مطرح میشود اما گفته نمیشود چه افرادی بیشترین نقش را داشتند و آیا عضوی از اردوگاه اصلاحطلبان در این انتخاب تاثیرگذار بود؟ آیا آقایجهانگیری در جریان انتخاب ۴ گزینه بود؟ میگویید آقای جهانگیری نفر دوم دولت است اما به نظر نفر دوم بودن انگار بدین معناست که فقط در کنار رئیسجمهور بنشیند و یا نفر دومی شخصیتی است که مشکلات دولت را یدک میکشد و در بین افکار عمومی برای برخی رفتارها و تصمیمات نادرست دولت زیر سوال میرود که آن تصمیمات به نوعی برخلاف عقیده آقای جهانگیری است.
امروز با فرافکنی نمیتوان شخصیت فردی که سالیان سال برای نظام تلاش کرده را مورد خدشه قرار داد و با بکارگیری برخی الفاظ که نشاندهنده متاسفانه رفتار پوپولیستی است، شخصیت مورد اعتماد و سرمایه کشور را با بازی با کلمات مورد هجمه قرار داد. محمود واعظی در بخشی از سخنان دیروز خود با ظاعری دلسوزانه مطبوعات را عاما سوءاستفاده ار دکتر جهانگیری معرفی کرده است. آقای واعظی صادقانه بگوید افراد نزدیک به جهانگیری در دولت، چه سهمی در این جفاها داشتند. توپ را در زمین مقابل پرتاب انداختن و دیواری کوتاهتر از رسانه برای متهم کردن نیافتن، در دنیایی که چیزی مخفی نخواهد ماند، روش مطلوبی نیست.
ادعای نزدیکی واعظی به اصلاحطلبان
نکته قابل تامل جفای برخی رسانهها به جهانگیری بود. رسانههایی که با برند اصلاحطلبی ارتباط مسقیم و مطلوبی با واعظی دارند. یکی از این رسانهها دیروز خبر از دیدار جهانگیری و رئیسجمهور داد و از تیتر «تجدید میثاق روحانی – جهانگیری » در صفحه نخست خود استفاده کردند اما آیا مگر میثاق جهانگیری با رئیسجمهور شکسته شده بود که اکنون دوستان رسانهای واعظی دم از تجدید میثاق میزنند؟ در این گزارش به تدابیر جهانگیری برای دولت اشاره شده اما کلمهای در نقد حلقه اول رئیسجمهور موجود نیست.
جالب آنجاست که در این گزارش بهجای اشاره به حلقه نخست روحانی که سبب گلایه جهانگیری شده است، پیکان انتقادات به سمت نزدیکان جهانگیری نشانه گرفته شده و وانمود شده که آنان سبب افزایش توقعات معاون اول رئیسجمهور شدند. جالبترین بخش این گزارش در این جمله است که «رئیس دفتر کنونی رئیس جمهور (واعظی) بیش از رئیسدفتر سابق به اصلاحطلبان نزدیک است» همین جمله اثبات وابستگی رسانه حزب کارگزاران که جهانگیری عضو ارشدش بود، را به واعظی نشان میدهد!
یاران دیروز را امروز چه شد؟
سکوت آقای جهانگیری طولانی بود مانند صبوریاش که در نهایت هفته گذشته لازم دانست برای آگاه شدن افکار عمومی در چند جمله کوتاه از روزگاری که بر او در پاستور میگذرد، سخن بگوید. او همان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ بود که برای پیروز شدن دوباره حسن روحانی ایثار کرد و انصراف داد. ایثار او نه برای شخص حسن روحانی بلکه برای کل ملت ایران بود تا رئیسجمهور یازدهم بتواند در دولت دوازدهم به وعدههای خود عمل کند.
آقای جهانگیری برای کمک به آقای روحانی پذیرفت معاون اول او باشد اما به تدریج که عمر این دولت سپری شد برخی سعی کردند نقش جهانگیری را در دولت کمرنگ کنند و برای نیل به هدف خود درصدد القای دو قطبی کارگزاران ـ اعتدال و توسعه برآمدند اما سکوت جهانگیری این پروژه را با شکست مواجه کرد. حلقه اطرافیان رئیسجمهور به اندازهای او را تحت تاثیر دارند که حتی در سپردن اموری به جهانگیری که بهطور واضح از اختیارات معاون اول است خودداری میکرد و همین حلقه خود را محق تصمیمگیری و انجام آن امور میدانند. پس از آنکه جهانگیری به صراحت اعلام کرد «من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم.»
بسیاری به تفسیر اظهارات آقای معاون اول پرداختند و بیش از همه همان حلقه اول دور رئیسحمهور پررنگ شد و آنها و بهویژه محمود واعظی را مخاطب دانستند. واعظی همان شخصیتی است که سعی دارد تصویرش در تمام دیدارهای رئیسجمهور موجود باشد و درباره اموری که از وظایف معاون اول است وارد شده و نقش اول را ایفا کند.
حلقه اول تصور داشتند اظهارات اخیر روحانی مانند موجی است که عبور خواهد کرد اما چنین نبود و هر روز بر دامنه حساسیت جامعه برای دانستن علت گلایه افزوده میشود. با افزایش سوالات درباره هویت آنانی که سعی در کمرنگ شدن جهانگیری در پاستور دارند، برخی مسببان این موضوع به سخن آمدند و برخی دیگر بهصورت واضح تغییر رویکرد دادند تا مقصر شناخته نشوند.
در نهایت...
باید در رفع و رجوع کردن مسائل مراقب بود که هزینه و فایده هم در نظر گرفته شود و اینگونه نباشد تمام هزینهها به پای افرادی نوشته شود که کمترین نقش را در پدید آوردن مشکلات داشتند. وضعیتی که در سخنان رئیس دفتر رئیس جمهور یادآوری شد «بازی هماهنگی» خوانده میشود چرا که در ابتدا موقعیتی را بر میانگیزند، سپس بر اساس آن حرکت و به نحوی رفتار می کنند که وضعیت بر اساس شرایطی که مدنظرشان است، پیش رود. اگر یک سیاستمدار از حداقل اعتبار در میان افکار عمومی برخوردار باشد، به سمت مردم حرکت میکند تا منویات شخصی و گروهی خودش. شیوه عقلایی آن است که در بررسی رفتارها و تصمیمات، اشتباهات پذیرفته و از تکرار آنها خودداری شود.طرف مقابل را بدون پذیرش خطا، مقصر معرفی کردن، فرافکنی است.
مطهره شفیعی
- 14
- 2
بار
۱۳۹۷/۸/۱۹ - ۱۸:۲۸
Permalink