حمایتها از لوپن، رهبر جبهه راست افراطی افزایش یافته است. او اکنون بهعنوان جدیترین رقیب در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه مطرح شده است. به گزارش نیویورکتایمز، پیروزی لوپن ناقوس مرگ وحدت اروپا را به صدا در خواهد آورد. با انتخاب دونالد ترامپ در آمریکا این چشمانداز جدیتر شده است. فرانسوا هیسبورگ، مشاور ویژه بنیاد تحقیقات استراتژیک در فرانسه و رئیس موسسه بینالمللی برای مطالعات استراتژیک میگوید: «ترامپ باعث شده فردی مانند لوپن منطقی بهنظر برسد. پیروزی ترامپ به لوپن اعتبار میبخشد. همه میدانند لوپن، ترامپ نیست.»
وقتی فرانسویها پیشنویس قانون اساسی در مورد «اتحادیه اروپای بزرگ شده» در سال ۲۰۰۵ را به همهپرسی گذاشتند، «پاسکال وِرِل» علیه آن رای داد. او امیدوار بود که آرایی از این دست اتحادیه اروپا را در همان مسیر خود متوقف سازد. اما وقتی دید اتحادیه موفق شد اعضا و قدرتهای بیشتری را جذب کند نگران و سرخورده شد. در آن زمان، آقای وِرِل مدیر زندان بود اما در نهایت مجبور شد که مسیر خود را تغییر دهد و وارد سیاست شود و به «جبهه ملی» افراطی بپیوندد. وقتی او ۸ ماه پیش بهعنوان شهردار شهر کوچک «پرووانس» انتخاب شد، اولین کاری که انجام داد برداشتن پرچم اتحادیه اروپا از «سیتیهال» بود. او میگفت: «در سال ۲۰۰۵ اکثریت مردم علیه اروپا رای دادند اما هنوز ما با سحر و جادو در اتحادیه هستیم. این برای من غیرقابل پذیرش است.» امروز کمر اتحادیه اروپا زیر کوهی از مشکلات که بخشی از آن گسترش نامتوازن و کنترل نشده است در حال خم شدن است.
مشکلات دیگر هم که برای همه نام آشنا هستند: رکود اقتصادی، فشارهای جدید از روسیه و جریان قدرتمند مهاجرت بهویژه از سوی اعضای جدید در اروپای مرکزی و شرقی. اما دیدار از «لو لوک» و سایر روستاها در جنوب فرانسه یادآور این است که اتحادیه اروپا مدتها است با مشکل جدیتری مواجه است: «بحران مشروعیت». همین مساله موجب قدرت گرفتن راست افراطی و ناسیونالیستها در این بلوک شده است. برای ورل، سال ۲۰۰۵ یک نقطه عطف بود. از آن زمان، مخالفت با اتحادیه اروپای بزرگ شده، فقیرتر شده و در عین حال بسیار متنوع، افزایش یافته است. همچنین حمایت از لوپن، رهبر جبهه راست افراطی، هم بیشتر شده است. او بهعنوان جدیترین رقیب در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه مطرح شده است.
این اتحادیه که سالجاری با شوک ناشی از خروج بریتانیا مواجه شده بود در سال جدید نیز با مجموعهای از انتخابات حساس در این اتحادیه دست به گریبان است. اما هیچ کدام مهمتر از رای در فرانسه نیست زیرا این کشور یکی از پایهگذاران اتحادیه اروپا بوده است. تصمیم بریتانیا برای خروج یک ضربه هولناک بود اما پیروزی لوپن ناقوس مرگ را به صدا در خواهد آورد. اما با انتخاب دونالد ترامپ در آمریکا این چشم انداز جدی تر شده است. فرانسوا هیسبورگ، مشاور ویژه بنیاد تحقیقات استراتژیک در فرانسه و رئیس موسسه بینالمللی برای مطالعات استراتژیک میگوید: «ترامپ باعث شده فردی مانند لوپن منطقی به نظر برسد. پیروزی ترامپ به لوپن اعتبار میبخشد. همه میدانند که لوپن، ترامپ نیست. لوپن میداند که چگونه از شرایط استفاده کند و در مورد آنچه میخواهد و نمیخواهد منسجم عمل میکند و واقع بین است.»
آنچه خانم لوپن میخواهد نه تنها بیرون بردن فرانسه از این واحد پول اروپایی بلکه از کل این بلوک اروپایی است. او گفته که همهپرسی در مورد عضویت فرانسه در اتحادیه اروپا برگزار خواهد کرد. او میگوید این آزمونی مهم است که بسیاری از سیاستمداران فرانسوی از آن واهمه دارند. «استیون ارلانگر»، گزارشگر نیویورکتایمز، در این زمینه مینویسد؛ اگر «فرگزیت» (خروج فرانسه از اروپا) کلید بخورد احتمالا در این همهپرسی موفق خواهد شد. او مینویسد در سال ۲۰۰۵ که والری ژیسکاردستن رئیسجمهور فرانسه بود ۵۵ درصد علیه پیشنویسی رای دادند که او تنظیم کرده بود. «ژان دیوید سیوت»، عضو سوسیالیست پارلمان منطقهای معتقد است: «رای فرگزیت یک جورهایی اتفاق افتاده است. اروپا به وعدههای خود مبنی بر ایجاد ثروت و شغل عمل نکرد. مردم احساس میکنند که صلح [در داخل اتحادیه] بهدست آمده اما از این میترسند که بقیه دنیا بسیج شدهاند تا ثروت آنها را تضعیف کنند. مردم میترسند سیاستمدارانشان از آنها در برابر مهاجرانی که برای غارت و به یغما بردن ثروتشان آمدهاند، حمایت نکنند.»
سیوت معتقد است که برگزیت نشانه و احساسی است دال بر اینکه دیگر یک سرنوشت مشترک وجود ندارد. از سال ۲۰۰۵ به این سو، ورل بیشتر و بیشتر به راست افراطی نزدیک شده و مخالفت خود با اروپای واحد را با صدای بلندتری اعلام میکند. او میگوید طی سه انتخابات گذشته «حمایت از فرگزیت بهطور سیستماتیکی افزایش یافته است.» این مدیر سابق زندان از دو چیز نگران است: یکی رادیکال شدن جوانان مسلمان فرانسوی و دیگر خطری که به اعتقاد او مهاجرتهای کنترل نشده بر فرانسه تحمیل میکند. ورل میگوید: «وقتی نمازگزارانی را در راهروهای زندان میدیدم احساس میکردم باختهایم. آنچه برای اروپا حائز بیشترین خطر است از دست رفتن مرزها است و امروز ما نتایج را میبینیم.» او معتقد است حملات تروریستی و جریان آوارگان مصادیق این از میان رفتن مرزهاست. او میافزاید: «من نگران خطر داعش هستم.» این رئیس سابق زندان میگوید اتحادیه اروپا هیچ مسیر سیاسی روشنی ندارد، به لحاظ اقتصادی بسیار متنوع است و پول واحد جوابگوی آن نیست و آنقدر ضعیف است که به راحتی آزادی مسافرت را مجاز میشمرد. ورل میگوید: «اروپا علیه اراده و خواست ماست. اروپا یک زندان است و راه حلی ندارد که دوام بیاورد.»
درست ۹۰ مایل آنسوتر در «لا تور دژیس» که بر خرابههای قلعههای رنسانس مشرف است و طی انقلاب فرانسه ویران شد، مارین لوپن در حال سازماندهی تظاهرات علیه اسکان ۳۰ پناهجوی افغانی در شهر «گرامبو» است. این تظاهرات ۲۰۰ نفره بیپاسخ نماند. تعدادی دیگر که حدود ۳۰۰ نفر تخمین زده میشدند پرچمهایی در دست داشتند که حاکی از همدردی با پناهجویان بود. در این میان یک گروه ۹۰ نفره از پلیس ضدشورش هم حضور داشت تا مانع برخورد این دو گروه با یکدیگر شود. «ماریون مارشال لوپن»، خواهرزاده مارین لوپن، هم از تریبونی موقت برای هواداران خود در حال سخنرانی بود. او بهعنوان چهره جدید، ستارهای در حال ظهور و نسل سوم جبهه ملی شناخته میشود.
ماریون لوپن میگوید: «ما مخالف طرح احمقانه توزیع مهاجران هستیم.» او معتقد است که پروژه اروپایی شکست خورد. ما باید اروپایی دیگر بسازیم. موج خشم و سیاستهای هویتی در فرانسه به حرکت درآمده است و این در حالی است که حزب خانم لوپن توانسته خود را بازسازی کند و آرای بیشتری بهدست آورد. او اکنون نماد و نماینده نوعی ملی گرای دفاعی فرانسوی است که خود را مردمی جلوه میدهد به ویژه در جنوب غربی و شمال فرانسه نزدیک مرز بلژیک. بروکسل یک هدف آسان است بهویژه برای سیاستمدارانی مانند لوپن که میخواهند کاسه کوزههای بحران داخلی را بر سر دیگران بشکنند. «سیلوی گولارد»، عضو فرانسوی پارلمان اروپا از منطقه جنوب غربی و شمال فرانسه میگوید: «سرخوردگی زیادی از اروپا وجود دارد. اما میل به مقصر دانستن اروپا برای بیکفایتیهای ملی همه به فرانسه مربوط است و ربطی به اروپا ندارد. باید خودمان را اصلاح کنیم.»
خانم گولارد میگوید: «وضعیت در جنوب بدتر است. من ساکن جنوب هستم و مردم در آنجا خشمگین و سرخورده هستند. اما میدانید که فقدان حملونقل یا شکست در ادغام خارجیها در درون مردم مشکل اروپا نیست. لوپن بهدنبال فرافکنی و سوءاستفاده از این مسائل است.» با این حال، گولارد هم که نامزد ریاست پارلمان اروپایی شده است شکستهای بروکسل را میپذیرد. گولارد معتقد است: «بدبین بودن کاری احمقانه است. ما معتقدیم کاری روی کره زمین انجام دادهایم که بسیاری نتوانستهاند از عهده آن برآیند: کنار هم نشاندن بسیاری از مردم در صلح و آرامش و انجام تجارت در صلح و آرامش.» با این حال، پروژه اروپایی منتقدان سرسختی هم دارد. برخی دیگر از کارشناسان فرانسوی میگویند نابودی پروژه اروپایی یک تراژدی است. این دسته از کارشناسان میگویند جوانان احساس میکنند که هویت اروپایی باید تقویت شود. آنها میگویند: «اروپا یک ایده است اما باید این ایده عملی شود.»
- 10
- 5