بسیاری بر این اعتقادند که بحران پیش آمده در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر سر قطر، حمایت این کشور از اخوان المسلمین یا اتحاد استراتژیکش با ایران یا اظهارات اخیر شیخ تمیم، امیر قطر است. متاسفانه باید بگویم که دلیل اصلی این بحران بر خلاف آن چیزی است که رسانه ها یا شبکه های اجتماعی می گویند. هر چه هم گفته می شود چیزی نیست جز بمب صوتی برای ایجاد گرد و خاک با هدف مخفی نگه داشتن دلیل اصلی.
همیشه گفته شده که دلایل اصلی اختلاف در جهان سیاست اکثرا منافع اقتصادی است، به معنای دیگر پول یا همان $. اختلاف قطر و عربستان نیز جز این نیست، این اختلاف بعد از سفر ترامپ به خاورمیانه به وجود آمد که گفته شد عده ای از قرارداد حدود ۵۰۰ میلیارد دلاری عربستان برآشفتند.
واقعیتش این است که این رقم، رقم واقعی نیست، چرا که ترامپ قبل از سفرش به عربستان از سه کشور عربی حوزه خلیج فارس خواسته بود که چیزی در حدود یک و نیم تریلیون دلار (۱۵۰۰ میلیارد دلار امریکا) قرارداد امضا شود و قبل از سفرش به منطقه فاکتور آن را روی میز گذاشته بود.
قبل از این که ترامپ ریاض را ترک کند – در این جا باید به این نکته اشاره کنیم که ترامپ رئیس جمهوری با ذهنیت یک کاوبوی است که گاوچران بوده و به این اعتقاد رسیده مردم کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چیز بیشتر از گاو نیستند که پول زیاد دارند در حالی که لیاقت این همه پول را ندارند، البته ترامپ فردی پراگماتیست است و دنبال بازگشت همه چیز برای ملت امریکاست و اعتقاد دارد که این مبلغ عظیم می تواند در تقویت اقتصاد امریکا کمک کند، او خوب می داند که حرف آخر را پول می زند و پول برای ملت امریکا از هر چیزی مهمتر است، این چیزی است که خود ترامپ در توئیتر خود نیز به آن اشاره کرد و گفت «برایتان صدها میلیارد دلار از خاورمیانه آوردم، کار کار کار».
ترامپ همچنین می خواهد مخالفان داخلی خود را ساکت کند و بگوید که دستاوردهای اقتصادی داشته که پیش از این هیچ رئیس جمهوری نداشته به گونه ای که در چهار ماه ابتدای آغاز به کارش این قدر توانسته قراردادهای مالی امضا کند – سه کشور عربی قطر و امارات و عربستان خود را ملزم کرده بودند که این مبلغ را بپردازند. حالا چرا فقط این سه کشور؟ برای این که در هیچ کدام از کشورهای دیگر پایگاه های امریکا این قدر بزرگ نیستند و صدها هزار نفر از نیروهای مارینز در آنها به سر نمی برند.
توافقی از سوی این سه کشور حاصل شده بود که هر کدام جان فدای (اگر بتوان این نام را به آن داد) خود را با پرداخت بخشی از این پول بپردازد. باید گفت جان فدا برای این که آنها این پول را در برابر حمایت امریکا برای حفظ کرسی قدرتشان می دهند. اما آن چه اتفاق افتاد همه چیز را به هم ریخت.
قطر از وعده خود برای پرداخت سهمش سر باز زد و این مساله باعث عصبانیت عربستان سعودی و امارات شد که سبب شد خودشان شخصا به فکر انتقام گرفتن از امیر قطر بیفتند. برای همین از زبان او حرف جعل کردند و رسانه های حکومتی قطر هک شدند.
حمله وحشتناک رسانه ای علیه قطر به راه افتاده است و همچنان ادامه دارد و آتش آن هم خاموش نخواهد شد. طبیعی است که این سه کشور نمی توانند درباره دلایل اصلی این بحران صحبت کنند چرا که دچار تنگنای شدیدی می شوند که تریلیون ها دلار صرف آن کرده اند.
این رقم خیالی است و بیشتر از بودجه هر سه کشور به روی هم است. اظهار نظر درباره دلایل اصلی این تنش باعث می شود که اقتصاد این سه کشور در مسلخ قرار بگیرد، سهام بازارهای بورس آنها سقوط دراماتیک سختی کند و سرمایه گذاران سرمایه های خود را از دست بدهند و ثروتمندان پول های خود را خارج کنند و همگی به خارج فرار کنند، چنین اتفاقی می تواند امنیت ملی این سه کشور را به خطر بیندازد و آنها را با سختی های بسیاری مواجه کند، به خصوص که نمی توانند هیچ دلیل قانع کننده ای برای دلایل دادن چنین مبلغ سرسام آوری به آقای امریکایی ارائه دهند.
آن چه خشم امریکا از قطر را بعد از ترک ریاض توسط ترامپ تایید می کند، حمله سیاستمداران امریکایی به قطر بدون هشدار قبلی است، به گونه ای که بعضی از آنها تهدید کرده اند که پایگاه نظامی امریکایی العدید را از دوحه به کشور دیگری در خلیج فارس یا به اردن منتقل می کنند. البته قابل درک است که قطر بعد از صرف هزینه های سرسام آور به سود گروه های تروریستی در لیبی و سوریه و مصر و حتی عراق اکنون با کسری بودجه مواجه است و امکان پرداخت چنین مبلغی به امریکا را ندارد.
علاوه بر آن هزینه های ساخت استادیوم های ورزشی برای میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ بسیار بالاست. البته قطر نگفت نمی پردازد بلکه خواست از پرداخت آن شانه خالی کند و این مساله سبب عصبانیت همسایگان عربش شد، آنها احساس کردند که امیر قطر آنها را فریب داده و به مسخره گرفته است برای همین حمله شدیدی را علیه او آغاز کرده اند و تلاش می کنند که در اعمال اقدامات تلافی جویانه عجله کنند مبادا دلیل اصلی فاش شود.
به هیچ وجه عاقلانه نیست که امارات و عربستان تنها سه روز قبل از اعمال اقدامات تنبیهی از اتحاد قطر با ایران مطلع شده باشند و فکر هم نمی کنم که آنها نمی دانستند که قطر با اخوان المسلمین ارتباط داشته و تنها دو سه ماه است از این واقعیت آگاه شده باشند، این قدر ساده نیستیم که باور کنیم دلیل اصلی این اختلاف نزدیکی ایرانی – قطری است، چرا که این واقعیتی مسلم است و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس آن را از سال ها پیش می دانستند و چیز جدیدی نیست.
و الا چرا از امیر کویت که از رئیس جمهوری ایران استقبال می کند و برایش مراسم استقبال رسمی برگزار می کند و در مراسم ها از دیدنش خوشحال می شود، عصبانی نمی شوند؟ چرا کسی از امارات عصبانی نمی شود که مبادلات تجاری اش با ایران به ۶ میلیارد دلار رسیده است؟ چرا از حکومت پادشاهی عمان که متحد استراتژیک ایران است و روابط استثنائی با آن دارد عصبانی نمی شوند؟ همه این کشورها عضو شورای همکاری خلیج فارس هستند و همه آنها بر سر همین توافقات دور هم جمع می شوند. چرا فقط باید از قطر عصبانی شوند؟
این دلیل اصلی این اختلاف سه جانبه است و هیچ ربطی چه دور چه نزدیک نه به ایران نه به اخوان و نه حتی به حماس دارد. بلکه دلیل اصلی خشم از امیر قطر نقض وعده ای است که از قبل داده برای این که سهم خود را به آقای امریکایی نداده است. وزیر امور خارجه قطر در حال رایزنی با همتای امریکایی اش است تا شاید راه حلی برای این بحران بیابد، قطعا راه حل، پرداخت سهم قطر مثل دیگران است، حتی اگر بنا باشد اقساط پرداخت کند.
دکتر هدی جنات
- 19
- 1