درحاليکه دونالد ترامپ، رئيسجمهوري آمريکا همچنان کرهشمالي را به حمله نظامي تهديد ميکند، ۶۰ نفر از نمايندگان کنگره آمريکا اين لحن ترامپ را خطرناک و غيرمسئولانه دانستهاند. با اين حال، روزنامه رودونگ سينمون کرهشمالي نيز از آمادگي مردم اين کشور براي مقابله با هرگونه تهديد آمريکا خبر داد.
به نظر ميرسد در هر دو کشور بروز يک درگيري احتمالي جدي تلقي ميشود اما بهدليل مخالفتهاي داخلي در آمريکا شرايط براي ترامپ، رئيسجمهوري اين کشور سختتر از کيم جون اون، رهبر کرهشمالي است که فاقد هرگونه مخالف داخلي براي رويارويي با آمريکاست.
صرفنظر از جنگ تبليغاتي که آمريکا و کرهشمالي ضد هم به راه انداختهاند، در يک ارزيابي کلي مشکل ميتوان تصور کرد که دو کشور به سمت رويارويي نظامي حرکت کنند زيرا شليک اولين موشک از سوي هر يک از اين دو- کرهشمالي و آمريکا- پيامدهاي ويرانکنندهاي براي آنها درپي خواهد داشت.
بااينحال، بحران شبهجزيره کره که به ظاهر در حال تبديلشدن به تنش است، برندگان و بازندگاني در ميان بازيگران ششگانه آن، يعني کره شمالي، کره جنوبي، ژاپن، چين، روسيه و آمريکا دارد که در بالا و پايينکردن فتيله بحران نقش دارند.
کرهشمالي در اين بحران بهدنبال شناسايي اين کشور بهعنوان قدرت موشکي و هستهاي است و احتمالا مهمترين شرط پيونگيانگ نيز پذيرفتن همين مسئله از سوي آمريکاست.
آمريکا، از بحران شبهجزيره کره بهدنبال تقويت قدرت نظامي خود در شرق آسيا و آبهاي حوزه پيراموني چين و محاصره اين کشور است؛ به همین دليل چندان تمايلي براي حل بحران کرهشمالي ندارد.
ژاپن، دولت مليگراي افراطي اين کشور به رهبري حزب ليبرالدموکرات، درصدد بهرهبرداري از بحران شبهجزيره کره براي پيشبرد برنامه نظاميگرايانه خود و اصلاح قانون اساسي و حذف بند «۹» آن است که ژاپن را از داشتن ارتش و شرکت آن در مأموريتهاي فرامرزي منع ميکند.
کرهجنوبي را ميتوان بزرگترين بازنده بحران شبهجزيره کره دانست، زيرا استقرار ادوات نظامي و موشکي آمريکا ازجمله سامانه موشکي «تاد» در کرهجنوبي، نهتنها اعتراض مردم اين کشور را برانگيخته بلکه کرهجنوبي را به يک هدف براي هرگونه حمله موشکي کرهشمالي تبديل کرده است. با اين حال چين نيز به نشانه اعتراض به استقرار سامانه موشکي «تاد» آمريکا در کرهجنوبي، اين کشور را هدف تحريمهاي تجاري و گردشگري قرار داده است.
چين در رابطه با موضع اين کشور درمورد بحران موشکي کرهشمالي، ديدگاههاي مختلفي ازجمله طرح اين سؤال مطرح است که چرا چين به قطعنامه اخير ۲۳۷۱ شوراي امنيت ضد کرهشمالي، رأي مثبت داد. با توجه به اينکه پکن و پيونگيانگ متحدی راهبردي هستند، برخي انتقادات چين از کرهشمالي در مورد ادامه آزمايشهاي موشکياش و متقابلا هشدار پيونگ يانگ به پکن در اين خصوص را نوعي جنگ زرگري به منظور کاستن از فشارهاي آمريکا بر چين تلقي ميکنند.
واشنگتن اخيرا نظريه «مسئوليتپذيري» چين در برابر کرهشمالي را مطرح کرد و در تلاش است تا چين را رودرروي کرهشمالي قرار دهد. دولت پکن نيز بارها ضمن انتقاد از نظريه مسئوليتپذيري آمريکا وانمود ميکند که پکن هم به برنامههاي موشکي کرهشمالي انتقاد دارد.
رأي مثبت چين به قطعنامه پيشنهادي اخير آمريکا در شوراي امنيت ضد کرهشمالي که موجب ذوقزدگي دونالد ترامپ، رئيسجمهوري آمريکا نيز شد، درهمينراستا قابل ارزيابي است. در اين خصوص چند موضوع مهم مورد توجه است:
اول آنکه قطعنامه اخير، هفتمين قطعنامه تحريم شوراي امنيت ضد کرهشمالي است که نتيجه مورد نظر آمريکا را درپي نداشته است زيرا مهمتر از تصويب قطعنامه، نحوه اجراي مفاد آن است که چين تاکنون چندان جديتي در اجراي آنها نداشته است.
دوم آنکه چين زماني به قطعنامه ۲۳۷۱ شوراي امنيت ضد کرهشمالي رأي مثبت داد که فشارهاي آمريکا بر چين نيز بهشدت افزايش يافته بود و پکن براي مديريت بحران و کاستن از فضاي به شدت مخاصمهآميز شبهجزيره کره، خود را ناگزير به همراهي با آمريکا در قطعنامه پيشنهادي اين کشور ميديد تا ضمن کاستن از فشارهاي آمريکا، فضاي تنفسي براي منطقه ايجاد کند.
بروس کلينگر، کارشناس ارشد بخش مطالعات آسيا در بنياد هريتج دراينباره ميگويد: «قصد آمريکا براي حمله پيشدستانه به کرهشمالي، نگرانيها را افزايش ميدهد و اين حمله نتايج فاجعهآميزي به دنبال دارد.» سوم اينکه فشارهاي داخلي از سوي محافل مختلف سياسي و رسانهاي متوجه رئيسجمهوري آمريکا است که وي را به ناتواني در مديريت بحران شبهجزيره کره متهم ميکنند. از اينرو صدور قطعنامه شوراي امنيت ضد پيونگيانگ نهتنها امتيازي براي دونالد ترامپ بلکه جلوهاي از همکاري پکن با وي محسوب ميشود.
چهارم اينکه چين به خوبي ميداند تنها رگ حياتي کرهشمالي، مرزهاي طولانياش با چين است و هيچگاه اين کشور تحريمهاي شوراي امنيت را جدي نگرفته و به همکاريهاي همهجانبه خود با پيونگيانگ ادامه داده است. ازاينرو، رأي مثبت چين به قطعنامه شوراي امنيت ضد کرهشمالي به معناي اجراي آن نيست؛ بهويژه آنکه در قطعنامه، موارد تنبيهي براي کشورهايي که آن را ناديده بگيرند، در نظر گرفته نشده است.
پنجمين دليل همراهي چين با قطعنامه ۲۳۷۱ شوراي امنيت ضد کره شمالي، تلاش پکن براي عقلانيتبخشي به رفتارهاي دولت آمريکا در قبال بحران کرهشمالي است. زيرا ادامه آزمايش موشکهاي بالستيک اخير کره شمالي، موجب تشديد خشم آمريکا شد و ممکن بود واشنگتن براي پاسخگويي به افکار عمومي خود، دست به هر واکنشي بزند؛ بنابراين همراهي چين و روسيه با آمريکا براي تصويب قطعنامه در شوراي امنيت سازمان ملل که حدود يک ماه و نيم طول کشيد، باعث شد که خشم آمريکا موقتا فروکش کند. اين همراهي تاکتيکي چين در راستاي برنامه کنترل و مديريت بحران شبهجزيره کره از سوي پکن محسوب ميشود.
وبسايت سيانان دراينباره مينويسد: «چين خواستار پیشگيري از وقوع جنگ در مرزهاي جنوبي خود است که ميتواند موجب سرازيرشدن ميليونها آواره به خاک چين شود. دراينراستا حضور نيروهاي ارتش آمريکا در مرزهاي چين دور از ذهن نخواهد بود.»
روسيه، همراهي روسيه با قطعنامه پيشنهادي آمريکا هم حرکتي تاکتيکي براي دورکردن هرگونه بحران و درگيري احتمالي از آبهاي پيراموني مسکو است. هرچند روسيه بهدليل مسائلي همچون «کريمه» با تحريمهاي آمريکا مواجه است اما به هيچ عنوان خواهان بحرانآفريني در منطقه حتي از جانب کرهشمالي نيست زيرا از ديدگاه روسيه، عامل تهديد امنيت ملي اين کشور کرهشمالي نيست بلکه گروه تروريستي داعش است که با حمايتهاي آمريکا در حال نفوذ در حوزههاي امنيتي و پيراموني روسيه است و هياهوي بحران موشکي کرهشمالي ميتواند پوششي برای همين منظور باشد.
سفر اخير سرگئي لاوروف، وزير امورخارجه روسيه به اندونزي و تأکيد وي بر اينکه گروههاي تروريستي و افراطگرا در حال توسعه فعاليتهاي خود در مرزهاي پيراموني روسيه هستند، درهمينراستا قابلتوجه و تأمل است؛ بنابراين، روسيه بحران شبهجزيره کره را بهانه مناسبي براي آمريکا ميداند که با گسيل نيروهاي نظامي خود به منطقه، به طور همهجانبه امنيت شرق آسيا را تحت کنترل خود درآورد. بههميندليل روسيه اميدوار بود با تصويب قطنامه پيشنهادي آمريکا ضد کرهشمالي در شوراي امنيت براي مدتي اوضاع منطقه آرام شود.
ماحصل بحث، از ديدگاه پيونگيانگ برنامههاي موشکي و هستهاي کرهشمالي به سطحي از پيشرفت رسيده است که ديگر به هيچ عنوان برگشتپذير نيست و هرگز اجازه نخواهد داد اين دستاوردها قرباني معامله احتمالي پنهان و آشکار چين با آمريکا شود.
چويونگ چوي، کارشناس مسائل بينالمللي کرهشمالي دراينباره ميگويد: «آزمايشهاي موشکي کرهشمالي عملي مشروع در جهت دفاع از خود تحت قوانين بينالمللي است و اعتراض آمريکا به اين اقدام پيونگ يانگ، نشانه نقض گستاخانه حاکميت و کرامت کرهشمالي است.»
بحران شبهجزيره کره با محوريت کرهشمالي براساس دو نظريه قابلتوجه و بررسي است؛ اول نظريه «قدرت در برابر قدرت» يا همان اصل بازدارندگي است. کرهشمالي با ادامه آزمايشهاي موشکي و هستهاياش به سطحي از توان موشکي و هستهاي رسيده است که ميتواند آمريکا را از پيامدهاي هرگونه حمله پيشدستانه يا متقابل کرهشمالي بترساند و نگران کند.
نظريه دوم در اين خصوص، «نزاع قدرتهاي ناهمگون» است. در اين نظريه کشور ضعيفتر دربرابر قدرت بزرگتر چيزي براي ازدستدادن ندارد و ممکن است دست به هر حرکت انتحاري و غيرقابل پيشبيني بزند؛ بنابراين آمريکا بهعنوان قدرت برتر بيش از آنکه نگران هدف قرارگرفتن خاک خود باشد، نگران پيامدهاي نابودکننده هرگونه اقدام انتحاري کرهشمالي ضد پايگاههاي خود در منطقه است. براساس اين دو نظريه، آمريکا در گرداب کرهشمالي کاملا خود را گرفتار ميبيند.
برخي تحليلگران بر اين اعتقادند که چين از طريق کرهشمالي در حال شکستن ابهت و اقتدار آمريکاست. آنان بر اين باورند پکن و پيونگ يانگ برنامه تحقير و به سخره گرفتن دونالد ترامپ، رئيسجمهوري آمريکا را به نمايش گذاشتهاند و چين درصدد است به آمريکا نشان دهد که ديگر از قدرت گذشته براي دستزدن به هر کاري، بهويژه در شرق آسيا برخوردار نيست.
مجيد وقاري، کارشناس مسائل بينالملل
- 14
- 3