رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا در سخنرانی روز سه شنبه گذشته خود در مرکز ویلسون در واشنگتن گفت که دولت ترامپ "متعهد به رسیدگی به تمامی تهدیدها از جانب ایران است" و از متحدان آمریکا خواست "برای مبارزه علیه رفتار شرارت بار ایران از جمله حمایت از سازمان های تروریستی و برنامه توسعه موشک های بالستیک" به آمریکا بپیوندند.
وی بار دیگر دلیل ترامپ برای عدم تأیید توافق هسته ای ایران را تکرار کرد. ترامپ نیز مانند تیلرسون، به دو نکته، خارج از مفاد قرارداد هسته ای اشاره کرده بود: حمایت ایران از گروه های نیابتی مانند حزب الله در لبنان، حماس در غزه، و شورشیان حوثی در یمن؛ و همچنین توسعه موشک های بالستیک ایران.
اما هیچ یک از اینها تهدیدی جدی برای امنیت داخلی یا منافع ملی اصلی محسوب نمی شود و به معنای رد توافقنامه منع گسترش سلاحهای هسته ای که تاکنون موفق عمل کرده است، نیست.
همان طور که توماس جونو اخیرا در مطلب خود در واشنگتن پست نوشته، "حمایت تهران از حوثی ها محدود است و نفوذ آن در یمن حاشیه ای است". حوثی ها نیروهای نیابتی ایران نیستند، و نام بردن از آنها با این عنوان، داستان ساختگی عربستان رقیب اصلی ایران در منطقه است. حماس نیز در غزه که یکی از فقیرترین، پرجمعیت ترین و کوچکترین سرزمین های جهان به شمار می رود، به سختی قدرت خود را حفظ می کند.
حزب الله، یک گروه شبه نظامی شیعه و حزب سیاسی مستقر در لبنان، نماینده ایران در آن کشور است و البته در گذشته دست به حملاتی زده است. اما برخلاف القاعده و داعش، امروز شواهدی مبنی بر اینکه شورشیان حماس، حزب الله و حوثی ها قصد حمله به آمریکا دارند، وجود ندارد.
ترامپ می گوید ایران "بزرگترین حامی تروریسم در جهان است." اگر چه توافقامه هسته ای ایران، حمایت از این گروه ها را از مسئله آرمان های هسته ای آن کاملا جدا کرده است، اما ترامپ از این امر به عنوان دستاویزی برای تخریب ایران و نشان دادن اینکه چاره ای به جز لغو قرارداد ندارد، استفاده می کند.
این امر نه تنها در هدف اصلی توافق اختلال ایجاد می کند، بلکه باعث می شود شبهاتی در خصوص بی اعتنایی آمریکا به رفتار رقبای منطقه ای ایران که رفتاری بدتر از این کشور را از خود بروز می دهند، ایجاد شود. برای چندین سال، عربستان با حمایت آمریکا، و با هدف مبارزه علیه حوثی ها، یمن را بمباران کرده و این رفتار، باعث به وجود آمدن فاجعه انسانی در این کشور شده است؛ علاوه بر آن، یکی از پیامدهای مبارزه نظامی عربستان، تقویت مواضع وابستگان القاعده در یمن، و القاعده در شبه جزیره عربستان بوده است. اقدامات عربستان سعودی در بی ثبات سازی منطقه، تأثیر منفی بیشتری نسبت به حمایت ایران از حوثی ها، بر منافع ایالات متحده داشته است.
اگر آمریکا می تواند چنین رفتارهایی را از طرف متحدانش مانند عربستان سعودی تحمل کند، حمایت ایران از گروه های شورشی بهانه خوبی برای لغو توافقی که به طور موثر برنامه تسلیحات هسته ای ایران را محدود کرده، نخواهد بود.
براساس گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی، ایران موشک های دور بردی که بتواند تا خاک آمریکا برسد ندارد و به طور فعال به دنبال به دست آوردن آن نیز نیست. پنتاگون و همچنین موسسه صلح ایالات متحده در سال های اخیر بارها و بارها تأکید کرده اند که وضعیت نظامی ایران، ماهیتی دفاعی دارد.
به هر حال به شدت بعید است که ایران به ایالات متحده حمله کند. آمریکا دارنده بازدارنده های هسته ای است و در حال حاضر بزرگترین اقتصاد جهان است و تولید ناخالص داخلی اش ۵۰ برابر ایران است. هزینه های سالانه نظامی ایران حدود ۵ درصد هزینه های مشابه آمریکاست.
در واقع، رفتارهای ایران از آن جهت تهدید علیه ایالات متحده محسوب می شوند که آمریکا همچنان بر ضرورت دخالت در منطقه ای که هیچ ربطی به آن ندارد، تأکید می کند. آمریکا هزاران سرباز و چندین پایگاه در منطقه دارد و سالهاست بدون داشتن منطق درستی در آن منطقه می جنگد. حتی به چالش کشیدن سایر قدرت های منطقه ای از سوی ایران نیز دلیلی برای پاره کردن قراردادی که آن را از رسیدن به سلاح هسته ای منع می کند، نیست.
آمریکا در نحوه برخورد با عربستان سعودی، نسبت به سایر کشورها متفاوت عمل می کند. و هنگامی که به طور مستقیم صحبت از امنیت ایالات متحده می شود، بهتر آن است که مشکلات منطقه را به چشم مشکلات خود نگاه نکند.
جان گلیزر
- 10
- 4