دونالد ترامپ، پر هرج و مرج، فاسد با وسواس بسیار در خصوص پول و املاک و مستغلات از خوی نرون (حاکم مستبد روم) برخوردار است. او همیشه اشتیاق به توجه داشته است. اینک همه دنیا تماشاچی او است. قدیم ها ، ترامپ در میان دیگران محترم بود، در میان صاحبان ملک و دبیران نیویورک تایمز ، تی ام زد و فاکس نیوز. اینک توئیتر را به عنوان رسانه اصلی اش در دست دارد، دیگر حضور واسطه ها ضروری نیست.
رئیس جمهور اخیرا تعطیلات را در مارالاگو در پالم بیچ جشن گرفت و تقریبا هر روز پیش از حضور در زمین گلف و دست در بینی اش می کند.... از این موارد بسیار است. علم نیز از نادانی او در امان نمانده است. به این توئیت نگاه کنید:
"در شرق، می شود سردترین کریسمس تاریخ را ثبت کرد. شاید بتوانیم قدری از آن گرمایش زمین قدیمی را در کشورمان حس کنیم، اما دیگر کشورها نمی توانند، ما تریلیون ها دلار پول خود را خرج می کردیم تا با آن مقابله کنیم.
لباس گرم بپوشید!"
همان طور که اینک ما ترجمه نوشته ها در خصوص نرون در روم را وارسی می کنیم پژوهش گران آینده نیز بیانیه های دجیتال ترامپ را با دقت خواهند خواند تا بفهمند چگونه امپراتوی که تعادل روانی ندارد می تواند نهادهای جمهوریت را به سخره بگیرد، اعصاب جمعی نظام یک سیستم را نابود کند، و کلیت زیست عمومی را تنزل دهد.
ترامپ در مارس ۲۰۰۹ به توئیتر پیوست. در اوایل کار در خصوص کیفیت کار خود می گفت. هشیار بود ("تا کنون ندیده ام یک فرد لاغر نوشابه دایت بنوشد.") برای پایان های عجیب، فکت ارائه می داد ("آسیاب های بادی مهمترین تهدید علیه عقاب های کچل و عقاب های طلایی هستند.") حواسش اش به ظاهر اشخاص بود: ("بارنی فرانک ظاهری منزجر کننده داشت – مقابل کنگره تی شرت آبی جلفی پوشیده بود – خیلی خیلی غیر محترمانه بود.") گاهی اوقات باریک بین بود ("یک چیز خیلی مهم، و به طور قطع تغییر دهنده جامعه، ممکن است از اپیدمی ابولا بیرون بیاید که خیلی چیز خوبی است: دست دادن تمام می شود!) به اهانت های کمدین ها هم حساس بود ("عجیب است که منفورها و بازنده ها چطور نام فون کلونستیک بدقیافه را توئیت می کنند، انگار چقدر اورجینال است و هیچ کس دیگری بلد نیست کارش را انجام دهد." او پسا فرویدی هم بود. ("اینکه بزنم پس گردن یک آدم تنبل خیلی حس خوبی به من می دهد. خیلی بیشتر از اینکه یک روان کاو را ببینم، که البته تا حالا ندیده ام.)
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶، و بعد در نخستین روزهای حضورش در دولت، برخی از تحلیلگران به همکاران خود مشورت می دادند که اسیر توئیت های سر صبح او در خصوص دست های کوچک یا جمعیت فشرده نشوند. جم شفر در پولتیکو ، درست بعد از انتخابات نوشت: "خودتان را درگیر توئیت های ترامپ نکنید." از آن سو، شان اسپایسر، نخستین سخنگوی مطبوعاتی رئیس جمهور اصرار داشت که ترامپ "رئیس جمهور ایالات متحده است" و از این رو توئیت های او "مواضع رسمی رئیس جمهور ایالات متحده محسوب می شود."
حق با اسپایسر بود: بیانیه ای از سوی رئیس جمهور، بیانیه ای از سوی رئیس جمهور است. اما توئیت های ترامپ آرشیوی ارزشمند از زندگی شخص او است: عقده های اش، خشم های اش، وجدان معذب اش. ترامپ که اهمیتی برای کار حکمرانی قائل نیست، بیشتر وقت اش را به عنوان نویسنده ای خلاق روی شهرت سرمایه گذاری کرده است، چندین بار گفته است که "یک بار یک نفر به من گفت که من ارنست همینگوی صد و چهل حرفی هستم (اشاره به محدود ۱۴۰ حرفی پست های توئتیر)".
در این احوال، تردید اندکی درباره اینکه ترامپ چه جور آدمی است وجود دارد، صدمات زیادی وارد کرده، و صدمات عظیم تری در راه است. او به درد اینکه هیچ سمتی در این مملکت داشته باشد نمی خورد، چه رسد به اینکه بالاترین سمت را داشته باشد. رئیس جمهور ایالات متحده به مهم ترین تهدید امنیتی علیه ایالات متحده بدل شده است.
دیوید رمنیک
- 13
- 6