به گزارش انتخاب، به نقل از القدس العربی چاپ لندن، چیزی از انتصاب بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی جدید ترامپ نگذشته بود که حقیقت دست داشتن وی در تشکیل کمیته سیاسی حامی موسسه ای فاش شد که میلیونها حساب کاربران در فیسبوک بدون اطلاع آنها دسترسی پیدا کرده و از آن اطلاعات در جریان حملات سیاسی متعددی سوء استفاده کرده بود. اما مشکلی نیست، زیرا تا زمانی که بولتون از جاذبه ای نزد رئیس جمهور ایالات متحده برخوردار باشد، اینگونه رسوایی ها تاثیری در موقعیت وی ندارد.
این روزنامه عرب زبان ادامه داد: از زمان روی کار آمدن ترامپ، بولتون نامزد محبوب او برای عهده دار شدن این منصب بود، همانطور که نام بولتون پیش از اعلام اسم مایکل فلین، و برکناری او بدنبال فاش شدن روابطش با روسیه، مطرح بود، تا اینکه با برکناری مک مستر بار دیگر این نامزدی به شکلی جدی تر مطرح شد. و با اینکه ترامپ همواره دولتمردان آمریکا در زمان ریاست جمهوری بوش پسر را به استهزاء می گیرد، در این میان به بولتون با دیده تحسین و اعجاب می نگرد.
باید قسمتی از شخصیت این مرد را که به جنگ کوکورانه و راه حل های نظامی گرایش دارد و حقیر شمردن هر تلاشی برای حل صلح امیز درگیری عربی اسرائیلی از سوی او را کنار بگذاریم و در مقابل به موضع وی نسبت به سازمان ملل در زمانی توجه کنیم که نمایندگی آمریکا در این سازمان را بر عهده داشت.
یک دهه و نیم پیش، بولتون به سند اصلاح این سازمان که توسط کوفی عنان ارائه شد و تنها ۲۶ صفحه بود، ۷۵۰ تعدیل وارد کرد! عملا بولتون به تمام بندهای این سند معترض بود، چرا که یقین داشت کشورش به منزله تمام جهان و چه بسا تنها امپراطوری معاصر حاکم بر جهان است که باید فرامین آن اجرایی شود.
بدین ترتیب، تلاقی بولتون-ترامپ، چندان عجیب و غریب نیست، چرا که اولی واقعا لایق دومی است و علت آن به اعتباراتی که به گزینه های سیاسی یا ایدئولوژیک در ضمن صف جمهوری خواهان یا محافظه کاران جدید بر می گردد، و نیز به مطابقت بین شعار رئیس جمهور در مورد از سر گیری مجد و عظمت آمریکا و وابستگی مشاور امنیت ملی او به «طرح قرن تازه آمریکا»،ارتباطی ندارد.
بلکه نشان هرج و مرج طلبی بولتون و ترامپ، ناتوانی شان در فرق گذاشتن بین سیاست های درست از سیاستهای اشتباه و نادانی شان نسبت به واقعیتهای جهان، بین این دو مرد را جمع می کند.
در این جاست که باید این ضرب المثل عربی را به کار برد که می گوید:در و تخته با هم جور شدند! اما هماهنگی این دو نه در مورد دلایلی که موافق عقل است، بلکه بر مبنای انطباق سبکسری و نادانی بر حماقت است!
- 18
- 3