حمله آمریکا، انگلستان و فرانسه به سوریه صورت گرفت. یکساعت بعد از حمله ۴۵ دقیقهای این سه کشور به سوریه بهرغم اینکه تعداد قابل ملاحظهای از موشکهای آمریکا توسط سپر ضد موشکی سوریه منهدم شد، از کاخ سفید این خبر مخابره گردید که جنگ تمام است و ایالات متحده نمیخواهد بیش از این به حمله موشکی به سوریه بپردازد. بدون شک این حمله اگر شکست خورده از سوی روسیه، ایران و سوریه محسوب شود اما از سوی آمریکا حملهای خوب برای رسیدن به اهدافش تحلیل خواهد شد. به نظر میرسد تاثیر روانی این حمله از سوی کارشناسان در روزهای آینده بیشتر مورد تحلیل قرار خواهدگرفت.
بسیاری این حمله کوتاه را پیام آمریکا به تهران و مسکو و حتی خود اسد میدانند و برخی نیز اعتقاد دارند، اتفاقا همین که آمریکا کوتاه آمد نشان از این است که ایران، روسیه و جبهه شرقی حاضر در سوریه، پیروز نهایی این آوردگاه خواهند بود. به نظر میرسد سوریه همچنان آبستن تحولات مختلف است. برای روشنتر شدن ابعاد و پیامدهای حمله آمریکا، فرانسه و انگلستان به سوریه، «آرمان» با فریدون مجلسی به گفتوگو پرداخته است. او اعتقاد دارد با این حملات بیشتر یک پیام مخابره شده است. در ادامه اینگفتو گو را میخوانیم.
روزگذشته بهرغم اینکه اخبار مختلفی از حمله آمریکا، فرانسه و انگلستان به سوریه مخابره میشد اما آمریکا تنها چند دقیقه آن هم تنها به چند مرکز نظامی حمله کرد. تحلیل شما از حمله محدود آمریکا به سوریه در حالی که حتی اخباری از اراده در واشنگتن برای مقابله با اسد مخابره میشد، چیست؟
هدف اصلی حمله سهکشور به سوریه دادن پیغام به تهران بود و پیام دونالد ترامپ بعد از اعلام پایان بمباران سوریه به مسکو نیز صراحت داشت. ترامپ در این پیام اعلام کرد آمریکا بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان است و اکنون این امکان وجود داردکه ایالات متحده با روسیه و ایران کنار آمده و یا کنار نیاید. از این رو باید به بررسی ابعاد حمله کوتاه آمریکا به سوریه و تحلیل تاثیر آن در آینده این کشور پرداخت.
روسها تهدید کردند پاسخ موشکهای آمریکا را خواهند دارد، اما هیچ اقدامی صورت نگرفت.
این اقدام از سوی مسکو کاملا قابل پیشبینی بود. روسها مسائل دیگری در سوریه دارند. روسها بهاندازه آمریکا خواهان حفظ امنیت تلآویو هستند. روسها در سوریه خواهان منافع خود هستند تا پایگاهی در مدیترانه داشته باشند تا از این ماجرا امتیازی از آمریکا برای سازش بر سر مسائل کریمه و رفع تحریمهای خود بگیرند. از این رو روسها قواعد مربوط به قدرتهای بینالمللی را رعایت خواهند کرد. مسکو به هیچ وجه حاضر نیست در زمین سوریه خود را به مخاطره بیندازد. این کشور از امکانات بالقوه زیادی بهرهمند است و دلارهای نفتی و گازی زیادی را در اختیار دارد و این دلارها را درجهت نوسازی صنایع خود خرج میکند، بهطوری که سرمایهداری از سوی سرمایهدارها در روسیه در حال شکلگیری است.
روسیه در حال ورود به نظام اقتصادی بینالمللی است و حاضر نیست وضعیت خود را برای بقای اسد در سوریه به مخاطره بیندازد و تمام دستاوردها را از دست داده و کل جهان را با خطر جنگ روبهرو کند. روسها قویتر از زمان خروشچف در برابر کندی نیستند و آقای ترامپ هم البته کندی نیست. او فردی خطرناک و غیر قابل پیشبینی است.روسها عاقلتر از آن هستند که بر سر هرآنچه برای آنها چندان اهمیت و سود ندارد، ریسک کنند. ضمن اینکه ایران هم عاقلانه رفتار میکند و با دقت رفتار خواهد کرد. زیرا روسیه رقیب بزرگ ایران در نفت و گاز است و ادامه تحریمهای ایران به نفع روسیه خواهد بود.
در خبرها چند ساعت قبل از حمله به سوریه آمده بود که ترامپ خواهان حمله به مواضع ایران در سوریه است اما این اقدام صورت نگرفت. کدام عامل بازدارنده در مقابل تصمیم ترامپ وجود داشت؟
باید ابراز خوشبختی کردکه جان هموطنانمان به خطر نیفتاده است. البته درچند روز پیش تعدادی از مستشاران نظامی ایرانی در سوریه به شهادت رسیده بودند. از سوی دیگر در اخبار آمده که یکی از مراکز حزبا... در سوریه مورد حمله قرار گرفته است. این حمله به معنی مورد حمله قرار گرفتن قدرتهای نظامی مورد حمایت ایران در سوریه است. هرچند همانگونه که اعلام شد خوشبختانه آسیبی به ایرانیان وارد نیامده است.
این حملات تقریبا با نشست سران ترکیه، روسیه و تهران در آنکارا همزمان بود. چرا در چنین شرایطی آمریکا این حمله را به سوریه انجام داد؟
ترامپ در سخنانش به رابطه حمله آمریکا به سوریه در مقابل همکاریهای مسکو، ترکیه و ایران اشاره کرد. رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که زمان آن رسیده که مساله سوریه در کنفرانسی بینالمللی در ژنو مورد بررسی قرار بگیرد. ضمنا بمباران نکردن اهداف ایرانی را باید نوعی احتیاط ایرانیها دانست و یا گشودن راهی برای سختتر نشدن روابط برای دستیابی به راهی بینابین، همان طور که به روسیه هم وعده دادهاند.
اما باید دید واکنش طرف ایرانی بعد از بررسی دقیق شرایط چه خواهد بود. واقعیت این است که اینجا دیگر روسیه مطرح نیست. ایران هیچ گاه قصد قرار دادن اروپا در مقابل آمریکا را ندارد. مشارکت فرانسه و انگلستان نشان داد که آنها همان متفقین هستند و منافعشان برای آنها اهمیت دارد و جمعا تصمیم میگیرند و این موضعگیری ترکیه را در سازوکار سهگانه ایران روسیه و ترکیه ضعیف میکند. زیرا ترکیه از یک سو عضو ناتوست و با تلآویو رابطه دارد.
گفتید که آمریکا دنبال تصمیمگیری در مورد سوریه در ژنو است. آیا ایران هم میتواند در ژنو قدرت تاثیرگذاری خود در سوریه را نشان دهد؟
بله. ایران میتواند نقش مهمی داشته باشد به شرط اینکه قطعنامههای سازمان ملل و اعلامیه استانبول را مبنای مذاکرات قرار دهد. چنین مذاکراتی حالت تهدید دوجانبه در سوریه را از بین خواهد برد. ترکیه باید به راه حل نهایی که همگان به دنبال آن هستند، تن دهد که در این صورت به بقای خود کمک خواهد کرد.
آیا میتوان بالاخره آینده توام با صلح را در سوریه متصور شد؟
بله. چون سایرین در سوریه امتحان خوبی پس ندادهاند. گروهای سلفی در سوریه موجب نفرت همگان در این کشور هستند. مردم سوریه جز برخی قبایل، به نوعی مدنیت مانند لبنان عادت کردند و خواهان گروههایی نیستند که از آنها آسیبها دیدهاند و مخالفان لائیک هم که امید داشتند اسد را سرنگون کنند، با به وجود آمدن داعش و دیگر گروههای سلفی به آنها پیوستند. از این روست که گروههای مخالف اسد در نزد افکار عمومی سوریه دیگر جایگاهی ندارند.
آیا سوریه میتواند به آرامش قبل از جنگ برگردد؟
بله این امکان وجود دارد. اگر دوگانگی خشونت و اعتدال به وحدت تبدیل شود. توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری لوازمی میخواهد که آرامش و صلح است. تندروها همواره در هرکشوری مانند شمشیر داموکلس خطر جنگ را بر روی اقتصاد میگیرند. آنها در ایران نیز موجب میشوند که ایرانیهای ثروتمند تمایلی به ریسک سرمایهگذاری نداشته باشند. در سوریه هم همینطور است. در مذاکرات اخیر ولیعهد عربستان با فرانسه قرارداد ۱۰ میلیارد دلاری با توتال امضا شد و این شرکت انصراف خود را از همکاری با ایران اعلام کرد.
سوریه به عنوان قویترین کشور عربی بعد از مصر در مقابل تلآویو بود. اکنون آن کشور به ویرانهای تبدیل شده که بهضرب حمایت ایران و روسیه تا حدودی بر پای خود ایستاده است. از این رو طرفین سوریه باید با برنامه دقیقی به ژنو بروند تا در آن برنامه منافع ایران تامین و روسها نیز به مقدار معقولی از منافع خود دست یابند. دولت سوریه هم که تنها نظام قابل اتکا در این کشور است نیز بر سر پای خود بایستد تا سوریه به کشوری مانند سومالی تبدیل نشود و بتواند امنیت خود را حفظ کند. در غیر این صورت به نظر میرسد تهدیدات جدی است و هشدار اولیه هم داده شده است.
در طول چند روز اخیر که اخبار مختلفی در مورد حمله به سوریه مخابره میشد اخباری هم در مورد برجام منتشر شد که بر اساس آن آمریکا و اروپا بر سر ماندن در برجام به وحدت نظر رسیدهاند. آیا برجام به رغم مخالفت ترامپ حفظ خواهد شد؟
بله در چنین شرایطی که آمریکا حتی به سوریه حمله کرده تا اعلام کند پیگیر مواردی است که مطرح میکند. باز هم میتوان برجام را حفظ کرد. چون ایران همانند ترکیه هنوز از قدرتهای طراز اول منطقه است. ایران برای اروپا و آمریکا نقش تعدیل کننده برای قدرت گرفتن بیش از حد اعراب دارد و ضمنا ایران بزرگترین مرکز انرژی جهان است. ایران باید در عرصه بینالمللی وارد شده، گشایش اعتبار نماید، به خرید و فروش بپردازد و در کنار دیگران حضور داشته باشد.
ایرانی با چنین شکل به نفع اروپا هم خواهد بود. اروپا تمایل ندارد که روسیه از کارت ایران بهره ببرد و از این کارت به نفع خود استفاده کند. ضمن اینکه صحبتی که در مورد تکرار جنگ سرد عنوان میشود، چندان جدی نیست زیرا بزرگترین دلیل جنگ سرد، رقابت ایدئولوژیک بود. یعنی رژیم کمونیستی هدفی جز گرفتن جهان و کمونیستی کردن آن نداشت که این توسعهطلبی باعث مقاومت آمریکا در مقابل آن شد. در حال حاضر کمونیسم وجود ندارد و عامل اصلی رقابتی که جنگ سرد را به وجود آورد موجود نیست. به جای این موضوع رقابت قدرت قرار گرفته است.
در چنین شرایطی یعنی در شرایط رقابت قدرت، چین از همه قویتر است. اما با مهارت، خود را از رقابت علنی عقب کشیده و به توسعه اقتصادی ادامه داده و در مقابل تعرفههای آمریکایی تعرفه وضع میکند که در آینده در مذاکره با آمریکا قدرت چانهزنی داشته باشد. روسها مقداری باد دوران شوروی سابق و ابرقدرتی گذشته را درسر دارند. اقتصاد روسیه شاید به بزرگی اقتصاد ایتالیا هم نباشد و هر چند روسیه کشوری پهناور و بزرگ است اما این موضوع به معنی قدرت مطلق روسیه نیست. امروز کشور کوچکی به نام هلند قدرت اقتصاد فشردهای را در سرزمین بسیار کوچکی جمع کرده است. هر چند در انتها روسیه با این واقعیتها کنار خواهد آمد.
آمریکا و کره شمالی در آینده به مذاکره خواهند پرداخت. به نظر میرسد تنها ایران است که در مقابل آمریکا ایستاده است. در چنین شرایطی و با وجود ترامپ خطری برای ایران وجود ندارد؟
خطری که برای ایران وجود دارد این است که در دام لغزنده کلاسیک و فرسایشی آمریکا بیفتد. آنها در بعضی جنگها با هزینه دیگران، طرف مقابل را با فرسایش روبهرو میکنند تا طرف مقابل را وارد تنگنای اقتصادی کنند. چنین نشانهای را میتوان در حوزه ارز دید که اگر به صورت جدیتر درآید، آشفتگی ایجاد خواهد شد که نباید اجازه داد. ایران میتواند درآمدهایی داشته باشد که به محض اینکه وارد زندگی عادی در عرصه بینالمللی شد، با جذب سرمایههای بینالمللی به سرعت عقبماندگی خود را جبران کند.
احسان اسقایی
- 9
- 4