براساس آمارهایی که اخیرا گرفته شده، حدود ۷۹ درصد دموکراتها، ۷ درصد جمهوریخواهان و۱۷ درصد حزب مستقل در آمریکا پیشبینی کردهاند که ممکن است با تغییر موازنهای که در انتخابات نوامبر در کنگره رخ خواهد داد، استیضاح دونالد ترامپ عملی شود. البته این چندان قابل اعتنا و اعتماد نیست؛ به دلیل اینکه وضعیت او هنوز به مرحلهای نرسیده که همه راهها بسته و تنها راه استیضاح باقی مانده باشد. هرچند که ممکن است در انتخابات میاندورهای کنگره، کرسیهای بیشتری در اختیار دموکراتها قرار بگیرد و در حقیقت جمهوریخواهان کنگره را از دست بدهند ولی با این وجود هم معلوم نیست مسأله استیضاح صورت بگیرد چون استیضاح در آمریکا مسأله خیلی بعیدی است و به پرستیژ و حیثیت کشور لطمه میزند.
ریچارد نیکسون قبل از رسیدن به این مرحله خودش استعفا داد که آن هم در شرایط استثنایی و دشوار قرار گرفته بود ولی هنوز دونالد ترامپ به نقطه استیضاح نرسیده است. حتی اگر دموکراتها در انتخابات میاندورهای کنگره هم پیروز شوند، باز هم احتمال استیضاح ترامپ قطعی نیست. دلیل سوم اینکه به طور سنتی در آمریکا سه چیز مقدس است؛ پرچم، قانون اساسی و رئیسجمهور. به همین دلیل از اختیارات بسیار وسیعی برخوردار است.
بنابراین استیضاح ترامپ کار خیلی سختی خواهد بود و چنانچه استیضاح صورت بگیرد اولین مرحله در مجلس نمایندگان برگزار خواهد شد و بعد از آن در مجلس سنا و در صورت موافقت از مجلس سنا به دیوان عالی کشور رفته و عملی میشود. البته مثل نیکسون ممکن است که به آن مرحله نرسد و با فشار حزب مجبور به استعفا شود که با استعفای رئیسجمهور، معاونش برای مدت باقیمانده ریاست جمهوری عهدهدار مسئولیت میشود. اگر بخواهیم اقدامات ترامپ را از زمانی که در کاخ سفید است، مورد بررسی قرار دهیم به دو بخش تقسیم میشود که یکی بخش داخلی و شعار «آمریکا اول» است که در این بخش مخصوصا در حوزه اقتصادی تا حدودی موفق بوده است.
در مبارزه با بیکاری که در بدو ورود ترامپ ۲/۹ درصد بود و الان به ۴/۳(سه و چهار دهم) درصد و شاید کمتر از این هم رسیده است. در جذب سرمایههای خارجی که مثلا آمریکاییها سرمایهای در کشورهای دیگر مثل مکزیک، کانادا و چین داشتند، توانسته به داخل آمریکا بازگرداند و از این طریق با بیکاری مبارزه کند و تا حدودی موفق بوده است. از طرفی میزان مالیات صاحبان سرمایه و صنایع را کاهش داد تا حجم سرمایهگذاری در صنایع افزایش و به این ترتیب میزان اشتغال بالا برود. این سه موضوع از مهمترین اقدامات او در داخل آمریکا بوده است.
اما در سیاست خارجی و خاورمیانه اصلا موفق نبوده است. به رغم قرارداد سنگین ۲۸۰ میلیاردی که در اوایل کار خود با عربستان منعقد کرد، هنوز چندان عملی نشده و عربستان آرامآرام از اعتمادی که نسبت به آمریکا داشت فاصله میگیرد. در سوریه و همانطور کره شمالی هم چندان موفق نبود. جنگ تجاری با چین را شروع کرده و حجم ۸۵۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار موازنه تجاری آمریکا و چین را برهم زده و با روسیه هم وارد تنش شده و با اتحادیه اروپا هم تا حدودی کدورت پیدا کرده است. به دلیل عدم موفقیت در سیاست خارجی در هرم تصمیمگیری آمریکا و آنها که مثل دموکراتها بیشتر نگاهشان به بیرون است، نگرانیهایی وجود دارد.
در سیاست خارجی بسیار ضعیف بوده و نتوانسته شأن آمریکا را حفظ کند که این موضوع برای آمریکاییها خیلی اهمیت دارد. اما انتخاب مجدد ترامپ در مرحله دوم در قیاس با استیضاحش تا حدودی سختتر است و عدم انتخابش در دور دوم نسبت به استیضاحش خیلی نزدیکتر به نظر میرسد. تقریبا میتوانیم او را با بوش پدر مقایسه کنیم که بر سر مسأله عراق دچار اشتباه شد و به همین دلیل هم در دور دوم انتخاب نشد. به نظر میرسد احتمال موفقیت ترامپ در دور دوم با توجه به سیاست ناقص و ناکارآمدی که در بخش سیاست خارجی آمریکا داشته، بسیار ضعیف است.
علی بیگدلی
- 12
- 2