به گزارش ایسنا، لیندا فلدمن در مطلبی برای پایگاه کریستین ساینس مانیتور مینویسد: سهشنبه بار دیگر شاهد چنین اقدامی بودیم؛ طرح یک دستور اجرایی علیه حق شهروندی بر پایه تولد. این هدف، همانطور که ترامپ به پایگاه آکسیوس گفت، برای خاتمه دادن به ارائه حق شهروندی به افراد متولد در خاک آمریکا، بدون توجه به حق شهروندی والدین آنهاست. این ایده فورا با نارضایتی مواجه شد و استدلال بر سر متمم چهاردهم قانون اساسی که بر ارائه سخاوتمندانه حق شهروندی تاکید دارد، بالا گرفت.
بسیاری از کارشناسان حقوقی، شانس موفقیت این ایده را در دادگاه ناچیز میپندارند اما زمانبندی اعلام آن بسیار گویاست؛ یک هفته مانده به انتخابات کنگره، ترامپ در حال احیای بحث داغ و تفرقهبرانگیز مهاجرت است و امید دارد که حامیانش را برای مشارکت در رایگیری فعال کند.
برای اهداف ترامپ، این سبک آکنده از زبانبازی و لفاظی، هم در لحن و هم محتوا، اثرگذار است. یا دستکم میتواند اینطور تفسیر شود. آخر اینکه او با همین سبک به ریاست جمهوری رسیده است.
بر خلاف ادعای اخیر ترامپ در مصاحبه با فاکس نیوز، مدتهاست که از او خواسته میشود - حتی از طرف اعضای خانوادهاش - تا اندکی لحنش را تغییر دهد. در مارس ۲۰۱۶، در آستانه انتخابات درون حزبی فلوریدا، او شخصا اذعان کرد که دختر و همسرش از او میخواهند عملکردی در "شان یک رئیسجمهوری" نشان دهد.
پیام دونالد ترامپ در زمان کاندیداتوری گاها این بود: "مرا انتخاب کنید و ببینید که من چطور رئیسجمهوری میتوانم باشم." اما با ورود به کاخ سفید، او این وعده را فراموش کرد و ترجیح داد در حالت کارزار انتخاباتی باقی بماند. دیوید وینستون، از ناظران انتخاباتی جمهوریخواه معتقد است: ایده ارائه رفتاری تحریکآمیز بخشی از دکترین شخصی او برای دورهای بوده است اما بحث موفقیت، کورکننده است؛ هم در حوزه سیاسی و هم سایر حوزهها. به علت اینکه شما موفق هستید، تصور میکنید تمام آنچه شما انجام میدهید، صحیح هستند. این امر میتواند بر قابلیت تشخص فرد برای انتقاد از عملکردش سایه بیفکند.
برخی از حامیان ترامپ هم نظر مشابهی دارند. برخی از آنان امیدوارند که ترامپ با کاستن از شمار توئیتهایش رفتاری در خور رئیسجمهوری آمریکا نشان دهد. کارشناسان حوزه سخنان ریاست جمهوری معتقدند این استدلال که رئیسجمهوری آمریکا تنها قصد سرگرم ساختن مخاطبانش را دارد، محل تامل است. مارتین مدهرست، پروفسور ارتباطات و علوم سیاسی در دانشگاه بیلر تگزاس میگوید: شاید این بهانه چندان خوبی نباشد، اما در برخی از نمونههای اخیر، شاید صحیح بوده باشد. این مرد چیزی جز شومن نیست. با این حال سخت است میان تمام رفتارهای روزانه او شامل تحقیر و تهدید و استهزاء، تمایز قائل شد.
با این حال مسائل مرتبط با لفاظی ریاست جمهوری خصوصا در زمان تشدید قطبیت سیاسی، روندی که پس از انتخاب ترامپ شاهد بودیم، اهمیت دارد. جورج ادواردز، کارشناس علوم سیاسی در دانشگاه ای&ام تگزاس میگوید: زمانیکه شما تهدیدها را شعلهور میکنید، در واقع کمک چندانی به اتحاد آمریکاییها نمیکنید. میتوانید چند کلمهای درباره لزوم اتحاد صحبت کنید اما وقتی کل سخنرانیهای شما چنین محتوایی ندارد، تفرقه اجتماعی را تشدید میکند.
جمهوریخواهان اینگونه استدلال میکنند که دموکراتها هم در تحریک این گفتمان چندان بیتقصیر نیستند. از نگاه منتقدان، استدلال "دو طرف" شکلی خطرناک از تعادل غلط است. ادواردز میگوید: لفاظی ترامپ، لفاظی ترس است. او بر تهدیدات علیه امنیت افراد تاکید دارد، مدعی است جرایم رو به افزایش است، تروریستهای اسلامگرا تهدیدی وخیم هستند و همین فرایند را درباره وضعیت اقتصادی، تجارت خارجی، گرم شدن جهانی، مهاجرت، مقررات و قانون بهداشت و درمان دنبال میکند. تمامی اینها میتوانند زندگی شما را ویران کنند.
- 20
- 3