به گزارش دنیای اقتصاد، مجله اکونومیست طرح روی جلد این هفته خود را به انتخابات هفته آتی بریتانیا اختصاص داده و مینویسد: رایدهندگان بریتانیایی مدام باید پای صندوقهای رای بروند و هربار گزینههای پیش روی آنها بدتر از گذشته هستند. دو حزب محافظهکار و کارگر که زمانی طلایهداران دو تفکر راست میانه و چپ میانه بودند، طی سه دوره انتخابات اخیر پیوسته از یکدیگر دور و به دو سر طیف سیاسی نزدیک شدهاند.
با اینحال هفته آتی قرار است رایدهندگان با فاجعهترین گزینههای ممکن مواجه شوند؛ آنها باید بین بوریس جانسون که وعده برگزیت سخت را داده است و جرمی کوربین که حزب او بنا دارد تا قواعد اقتصادی را بر اساس خطمشی سوسیالیستی بازنویسی کند یک نفر را انتخاب و روانه ساختمان شماره ۱۰ کنند. بوریس جانسون سابقه ریاست منفورترین دولت بریتانیا در تاریخ را در کارنامه خود ثبت کرده است و کوربین نیز نامحبوبترین رهبر دولت سایه است. در روز جمعه (۱۳ دسامبر)، بریتانیاییهای نگونبخت باید یکی از دو رهبر ترسناک را بهعنوان رئیس دولت خود انتخاب کنند.
در انتخابات گذشته، نخستین نشانههای جدی روی کار آمدن تندروها رویت شدند و امروز مانیفستهای دوطرف بسیار شدیدتر از دو سال پیش هستند. در سال ۲۰۱۷، خطمشی حزب کارگر در اشل جریان اصلی چپ اروپا بود و امروز اما بنا دارد ۱۰ درصد از سهام ابرشرکتها را تصاحب کند تا درآمدهای عاید از آن را نه به کارگرانی که باید ذینفعان اصلی باشند، بلکه وارد خزانه دولت کند.
فهرست شرکتهایی که از این رو قرار است ملی شوند همچنان در حال طولانی شدن است و داروهایی که اکنون دریافت آنها نیازی به نسخه پزشک ندارند امکان دارد وادار به کسب مجوز شوند. به علاوه بار افزایش هزینههای دولت هم قرار است بر دوش ثروتمندان و دریافت مالیات از شرکتهایی بیفتد که نرخ آن را از کمترین میزان در بین کشورهای گروه هفت، به بیشترین برساند. حزب کارگر به رهبری کوربین قرار است تلاشی را برای حل معضلات قرن بیست و یکم با استفاده از سیاستی انجام دهد که پیشتر در قرن بیستم شکست خورده است. از سوی دیگر کوربین هیچ تلاشی برای رفع نگرانیها پیرامون نوع دیدگاه جهانی خود انجام نداده است.
او که یک منتقد اصلی سیاست خارجی غرب است و با حکومتهای ایران و ونزوئلا همدردی میکند، در سال ۲۰۱۴ هم ناتو را مقصر حمله روسیه به اوکراین اعلام کرد. جرمی کوربین همچنین اقدامی را برای مقابله با احساسات یهودستیزی که در حزبش ریشه کرده انجام نداده است. بهعلاوه او بهطور تلویحی وعده برگزاری رفراندوم دوم را برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا داده است؛ تصمیمی که ما (اکونومیست) بارها در نقد آن استدلال کردهایم و از این رو این مجله نمیتواند از حزب کارگر حمایت کند. اما در سوی دیگر، محافظهکارانی هستند که از زمان انتخابات ۲۰۱۷، ترسناکتر شدهاند. بوریس جانسون، توافق برگزیتی را که ترزا می با اتحادیه اروپا به دست آورده بوده، کنار زده و یک توافق بدتر حاصل کرده است که در آن پروتکل حصار ایرلند شمالی حذف شده است.
در هر صورت جامعه امروز بریتانیا تا حدی خسته و درمانده از نمایش مفتضحانه برگزیت است که تنها وعده پایان دادن به روند برگزیت توسط جانسون کافی است تا رای لازم را برای او به همراه بیاورد. اما او قرار است چنین وعدهای را عملی کند. پس از اینکه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در اوایل سال آتی عملی شود، روند دستیابی به یک توافق تجاری کلید میخورد. جانسون مدعی است که یا تا پایان ۲۰۲۰ به این توافق دست خواهد یافت یا بدون آن اتحادیه را ترک میکند. با این حال هنوز هیچگونه توافق تجاری روی میز نیست.
مثبتترین تخمینها پیشبینی کردهاند که خروج بدون توافق میتواند تا ۸ درصد درآمد بریتانیاییها را کاهش دهد. برگزیت اما تنها مشکل جانسون نیست و رویکرد جدید او موجب شده است تا میانهروها کنار زده شوند و حزب محافظهکار که زمانی از منظر اجتماعی و اقتصادی لیبرال بود به یک حزب مداخلهگر اقتصادی و محافظهکار فرهنگی بدل شود. اما بهترین امید بریتانیا برای برونرفت از دوقطبی تاریک انتخابات آتی را باید طیف لیبرال دموکراتها با رویکرد میانهروی قلمداد کرد که نه بهدنبال خروج سخت از اتحادیه اروپا هستند، و نه طرحهای چپگرایانه حزب کارگر را دنبال خواهند کرد.
- 14
- 3