تا انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا حدود هفت ماه باقی مانده است. اینکه آیا مردم در انتخابات امسال ترامپ را برای دومینبار انتخاب میکنند یا نامزد دموکراتها برنده خواهد بود، پرسشی است که در همه محافل سیاسی آمریکا و جهان مطرح است. پاسخ به این پرسش هم سهل است هم ممتنع. سادهترین پاسخ را پیشگویان میدهند که گفته آنها متکی بر استدلال نیست. نوستراداموس، شناختهشدهترین پیشگوی غربی و اخترشناس سده شانزدهم میلادی است که به اعتقاد برخی همه رویدادهای تاریخی جهان از جمله جنگهای جهانی اول و دوم و انفجار در نیویورک و آینده جهان از آن تاریخ به بعد را پیشبینی کرده بود.
از معروفترین پیشگویان ایرانی شاه نعمتالله ولی است. داستانسرایان از اینگونه پیشگوییها سناریوهای بیشماری میسازند که به هدف این نوشتار کمک نمیکند. سختترین پیشگویی حاصل بررسی ابعاد رویدادها با فروض متفاوت است که ضمن بازکردن چشم و گوش مردم و مسئولان در هر کشور - از جمله ایالات متحده آمریکا - پیشبینی نزدیک به واقعیت را ممکن میسازد. نتیجه انتخابات امسال در آمریکا به چند عامل بستگی دارد که عبارتاند از:
(۱) شناخت بیشتر شخصیت ترامپ توسط مردم آمریکا. آمریکا یک تمدن یکدست و یکپارچه نیست. آمریکا با داشتن حدود۳۲۰ میلیون نفر جمعیت، چهارمین کشور پرجمعیت جهان است که تاریخ تأسیس رسمی آن از ۲۰۰ سال تجاوز نمیکند. به لحاظ ساختار اجتماعی، آمریکا هنوز یک کشور مهاجرپذیر است و مهاجران روحیات و عقاید و برداشتهای بومی خود را به این سرزمین میآورند. ایران پس از چندین هزار سال کماکان به لحاظ اقوام و تیرهها جمعیتی متنوع دارد؛ کرد، لر، قشقایی، بختیاری و آذریتبارها هنوز که هنوز است ویژگیهای قومی خود را حفظ کردهاند. حال مقایسه کنید که آمریکای تازهساز با چه تنوع جمعیتیای روبهرو است.
هر گروه از این مهاجران واکنش خاص خود را در برابر رویدادهای روز از خود نشان میدهد. پس از تسلط فیدل کاسترو بر کوبا، تعداد زیادی مهاجر لاتینتبار از آن کشور خانه و کاشانه خود را رها کرده و به آمریکا پناه بردند و بسیاری از آنها در ایالت فلوریدا ساکن شدند. این گروه به هیچکدام از کاندیداهای حزب دموکرات رأی نمیدهند؛ زیرا دموکراتها «بوی» سوسیالیسم میدهند. مردم ایالات جنوبی هم که بیشتر داستانهای کابویی در آنجا روی داده است، بیشتر از تبار اروپایی اما به لحاظ نژادپرستی پرتعصب و ضد سیاهان و سرخپوستان محلی هستند. این ایالات بیشتر به کاندیداهای حزب جمهوریخواه رأی میدهند. کشتار کرونای امروز مردم بومی را به یاد کشتار بیماریهای واگیر دو قرن گذشته میاندازد که توسط مهاجران اروپایی - به عمد یا از بیاحتیاطی- میان آنها رواج یافته بود. تأثیر احساس ناامنی کنونی بر انتخابات هنوز نامشخص است. اما تا اینجای قضیه نتیجه انتخابات به سود حزب جمهوریخواه است. دموکراتها درست نقطه مقابل جمهوریخواهان عمل میکنند. ایالات شمالی آمریکا همواره در چنگال حزب دموکرات بوده است. پرزیدنت ترامپ از متعصبترین شخصیتهای راستگرای آمریکا است که تاکنون به ریاستجمهوری این کشور برگزیده شده، اما موقعیتش به دلیل رفتار، گفتار و کردار او تا اندازهای متزلزل شده است. بااینحال حزب جمهوریخواه که کنترل مجلس سنای آمریکا را در دست دارد...
... با آگاهی کامل از ریزش آرای ترامپ میان نسل جوان و دموکراسیخواه در برابر ترامپ سکوت کامل کرده است تا بهانه بیشتری به دست دموکراتها ندهد. رفتار ترامپ بیشتر مانند رفتار زمامداران قدیمی شرقی است.
(۲) در نیم سدهای که نگارنده شاهد انتخابات آمریکا بودهام، هرگز شبیه مبارزه انتخاباتی این دوره را که به بدترین شکل ممکن صورت گرفت، ندیده بودم. چون حکومت و مقام ریاستجمهوری در دست جمهوریخواهان است و چون هر رئیسجمهور میتواند دو دوره زمامداری کند، همه تلاش جمهوریخواهان بر این ست که در برابر رفتار استبدادگونه ترامپ سکوت کنند و احتمالا اگر در توانشان باشد، نامزدهای دموکرات را به جان یکدیگر بیندازند که عدو شود سبب خیر و ترامپ یکبار دیگر رأی لازم و کافی را به دست آورد. با روش ابلهانهای که حزب دموکرات این بار برای تبلیغات انتخابات خود به کار گرفت، قند توی دل جمهوریخواهان آب شد. انگار که نمایش انتخابات دموکراتها صحنه تئاتری است که نمایشنامهنویسی و اجرای آن را جمهوریخواهان انجام داده باشند. کاندیداهای دموکرات جگر یکدیگر را پاره کردند.
(۳) رشد و توسعه کشورهایی که تا جنگ دوم جهانی مستعمره غرب بودند و نیز توسعه روسیه پس از فروریختن نظام اتحاد جماهیر شوروی در سه دهه گذشته، تعامل پیشین قدرت جهانی را بهتدریج در هم ریخت. امروز غرب در برابر چین، هندوستان و روسیه در حال عقبنشینی است. زمامداران غربی - که ترامپ در رأس آنها است - موقعیت خود را بهعنوان قدرت فائقه از دست میدهند. ترامپ مانند بسیاری از سران کشورهای اروپای غربی بهویژه بریتانیا و فرانسه و آلمان خواهان حفظ قدرت غرب هستند. همه سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا و ناتو و مؤسسات مالی جهانی که دستبافت غرباند، نهایت تلاش خود را دارند که تعادل گذشته حفظ شود. اما یک نکته را نادیده میگیرند و آن مهاجرت روزافزون چینیها و هندیها و مردم خاورمیانه به آمریکا و غرب اروپاست.
در ظاهر قضیه، این جذابیت غرب است که مردم کشورهای شرقی را جذب بازار غرب میکند. اما این حرکت درست شبیه مهاجرت مغولها و مردم آسیای مرکزی به خاورمیانه است که زمینه تسلط مغولها را فراهم کردند. آنجاست که پیشبینی نوستراداموس به حقیقت میپیوندد. بخش محافظهکار آمریکا که ترامپ در رأس آن قرار دارد، با این حرکت مخالف است اما دموکراتها که بخش قابلتوجهی از بدنه آنها مهاجران هستند، با اصرار بر افزایش حقوق مستمندان که مهاجران اخیر هستند، راه را برای مهاجرت بیشتر به غرب – بهویژه آمریکا و کانادا- باز میکنند. بسیاری از مهاجران تازهنفس که از امتیاز شهروندی رسمی آمریکا برخوردار شدهاند یا در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شرکت نمیکنند یا اگر شرکت کنند، به حزبی رأی میدهند که حافظ منافع آنها باشد. در این هیاهو، گروههای مخالف دولتهای شرقی که به ایالات متحده یا کانادا و حتی استرالیا و نیوزیلند پناه بردهاند، از حکومت ترامپ حمایت میکنند اما شمار آرای آنها ناچیز است و تعیینکننده نیست.
(۴) آخرین موضوعی که بلای جان انتخابات آمریکا شده همین ویروس کرونا است که هنوز بیش از دو ماه از شدت گسترش آن نگذشته است. اگر این واگیری ادامه یابد، کل انتخابات هفت ماه آینده را تحت تأثیر قرار خواهد داد. هفت ماه آینده فصل بارانی آغاز میشود و مردم قادر نخواهند بود به صندوقهای رأی نزدیک شوند. علاوه برآن، ترامپ درباره ویروس کرونا هم هرروز یک حرف میزند. در مورد ایالاتی هم که در کنترل دموکراتهاست، میگوید تصمیمگیری نهایی با من است. این خطای استراتژیک شاید به زیان ترامپ تمام شود و آرای انتخابات را به سود دموکراتها بکشاند.
(۵) در نهایت، تلاش جو بایدن برای ایجاد اتحاد درونی میان دموکراتها از جمله آشتی تصنعی جو بایدن با برنی سندرز - چیزی که تا هفته پیش بیسابقه و بر خلاف جهت حرکت مبارزات انتخاباتی دموکراتها در یکی، دو ماه گذشته بود - قاعدتا باید در گردهمایی دموکراتها تأثیر بگذارد. اما قضاوت دراینباره هنوز زود است. اگر برنی سندرز از خر شیطان پایین نیامده بود، حیثیتی برای دموکراتها باقی نمیماند. این اتحاد به زیان ترامپ است، به این معنی که طرفداران برنی سندرز به بایدن بهعنوان رقیب نگاه نکنند. بلکه شماری از آنها به او رأی دهند. در این صورت شانس بایدن افزایش خواهد یافت.
به دلایل گفتهشده در بالا، پیشبینی قطعی نتیجه انتخابات بهسادگی میسر نیست. هرکسی برداشت خود را دارد. هر نامزدی که برنده انتخابات شود، عدهای که از او حمایت میکنند خواهند گفت: «دیدی گفتم».
احمد عظیمیبلوریان . استاد پیشین مریلند
- 9
- 1