بخشی از مشاجراتی که بر سر طرح رفراندوم برای استقلال کردستان عراق، بین مدافعان و مخالفان این طرح درگرفته، از نگاه فرد ثالث بیطرف، نشانه امیدوارکنندهای از بلوغ سیاسی به شمار نمیرود. ظاهرا بسیاری از ما پس از این همه تجربههای تکراری و پرهزینه، هنوز نحوه گفتوگو با هم را نیاموختهایم و به مجرد اینکه کسی «متفاوت» از ما اندیشید، نهفقط مرز خود را با او پررنگ میکنیم،بلکه برای ایراد اتهام علیه او نیز «مرز»ی را به رسمیت نمیشناسیم.
در این میان برخی از هموطنان که برای اظهارنظر با مانع و رادعی روبهرو نیستند، گوی سبقت را از مردمان داخل در عراق ربودند و موضوعی را که میشد با وقار و خونسردی به تحلیل و تفسیر یا رد و اثباتش پرداخت، به هجو و تهمت آلودند؛ به طوری که یکی از مدافعان طرح را به دلیل انتقادش، همتا و همفکر یکی از بداندیشترین عناصر سرکوبگر معرفی کردند و مخالفان طرح نیز با زبانی خشن وارد کارزار شدند.
ممکن است گفته شود در همهجای دنیا همینطور است، پس نباید نگران بود! شاید در همهجای دنیا همینطور باشد؛ اما در بسیاری از کشورها، افراد اختلافات فکری و بینشی خود را به کینهتوزی و عناد تبدیل نمیکنند و از همینرو، پس از جروبحثهای لفظی بسیار میتوانند ارتباط خود را حفظ کنند و به دوستی با یکدیگر ادامه دهند.
درحالیکه در خاورمیانه ظاهرا عکس این موضوع صادق است؛ اختلاف نظر، تولید خصومت میکند و این خصومت بر سراسر زندگی دوسوی مخالف سایه میافکند. نگارنده، بیآنکه بخواهد نقش «معلم اخلاق» را بازی کند یا خود را منزه از این «میراث شوم کهن الگوی استبداد شرقی» بداند، ضروری میداند یادآوری کند که بدون به رسمیتشناختن عملی حق دیگران برای متفاوتاندیشیدن و بدون تجربه عینی تساهل و مدارا، نمیتوان به آزادی و دموکراسی و احترام به حقوق بشر که همگی آرزوی رسیدن به آن را داریم، دست یافت. فراخوان رفراندوم برای استقلال کردستان، با انتقاد بعضا تند برخی از فعالان سیاسی و مطبوعاتی روبهرو شده است.
نکات محوری انتقادات آنها نیز به شرح زیر است:
۱. طرح رفراندوم استقلال فاقد استراتژی روشنی است و به همین دلیل به طور حتم ناکام میماند و هنگامی که آثار ناکامی آن بروز کرد، تعدادی از دلبستگان طرح به دامن یأس و سرخوردگی فرومیغلتند.
۲. ساختار حقوقی قدرت، نرمترین وجه ساخت واقعی قدرت است و مادامی که وجه سخت و صلب ساخت واقعی قدرت دست نخورده است؛ درگیرشدن با ساختار حقوقی مانند درافتادن با آسیاب بادی است.
۳. درباره طرح رفراندوم، اجماعی بین فعالان سیاسی داخل کردستان وجود ندارد و به همین علت نیز نمیتواند جنبه عمومی و فراگیر پیدا کند.
۴. رفراندوم خارج از سازوکارهای قانون اساسی، اقدامی رادیکال است و هزینه سنگینی را بر کردستان عراق تحمیل میکند؛ بدون آنکه دستاوردی درخور این هزینه دربر داشته باشد. به فرض اینکه طرح رفراندوم کردستان فاقد استراتژی باشد، اما مگر طرحهای بدیل دیگر از استراتژی شفاف و روشنی برخوردار بوده یا هستند؟
طرح رفراندوم نیز در بدترین حالت، طرحی است در کنار سایر طرحها؛ با این تفاوت که شکست استراتژی سایر طرحها آزمایش و مسجل شده، اما درباره طرح رفراندوم هنوز چنین آزمایشی صورت نگرفته است. درست است که ساختار حقوقی قدرت نرمترین وجه ساخت واقعی قدرت است، اما اگر کسانی به هر دلیل توانایی برخورد با بخش صلب و سخت قدرت را ندارند، باید از بهچالشکشیدن بخش نرم آن هم صرفنظر کنند؟
برای مثال، اگر فردی مأمور حفر یک کانال یا تونل شود، به دلیل آنکه بخشهایی از مسیر کانال یا تونل بسیار سخت است، از کندن بخشهای سست و نرم نیز باید چشم بپوشد؟ درباره طرح رفراندوم، البته اجماعی وجود ندارد؛ اما درباره کدام طرح چنین اجماعی وجود دارد؟ کسانی که با شرایط امنیتی عراق آشنای هستند، بهخوبی میدانند حتی تماس معمول منظم هم بین نیروهای مختلف سیاسی وجود ندارد، چه برسد به اینکه کسانی بخواهند نظر موافق طیف وسیعی از افراد را نسبت به طرحی جلب کنند.
- 16
- 2