پارلمان اقليم کردستان عراق با برگزاري رفراندوم استقلال اقليم در روز ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ موافقت کرد و به مخالفتهاي دولت عراق، ايران، ترکيه و نگرانيهايهاي واشنگتن و کشورهاي غربي که نسبت به احتمال انفجاري جديد در منطقه درپي برگزاري رفراندوم هشدار دادند، اعتنايي نکرد. آمريکا و اتحاديه اروپا به شدت نسبت به برگزاري اين همهپرسي ابراز نگراني کردهاند. آمريکاييها در سفرهاي مکرر و بيانيههاي متعدد خود تأکيد کردهاند که از همهپرسي اقليم کردستان حمايت نميکنند و درحاليکه عراق و همه متحدانش بر مبارزه با تروريسم و داعش تمرکز کردهاند، پرداختن به موضع همهپرسي از سوي کردها، مسئلهاي فرعي است که ميتواند همه را از هدف اصلي که همان مبارزه با داعش و تروريسم است منحرف کند.
اتحاديه اروپا نيز در ماههاي گذشته نمايندگان خود را بارها به عراق فرستاد و در بيانيههاي متعدد نسبت به برگزاري اين رفراندوم هشدار داد که تا به اين جاي کار، ديدارهاي مقامهاي آمريکايي و اروپايي با مقامات کرد بهويژه مسعود بارزاني، رئيس اقليم کردستان به نتيجه نرسيده است. هفته گذشته بود که برت مکگورک، نماينده رئيسجمهوري آمريکا در ائتلاف بينالمللي ضد داعش در اربيل با مسعود بارزاني، رئيس اقليم کردستان عراق ديدار کرد و به او پيشنهادهايي را براي صرفنظر کردن از برگزاري همهپرسي ارائه داد. بارزاني گفت که اين پيشنهادها را بررسي ميکند اما تا حالا که يک هفته به برگزاري همهپرسي زمان باقي مانده، نظر خود را نگفته است.
در اين ميان ايران، ترکيه و سوريه همسايگان اصلي عراق که هر سه با اقليم کردستان مرز مشترک دارند، مخالفت شديد خود را با برگزاري همهپرسي استقلال کردستان اعلام کردهاند و حتي بارزاني را متهم کردهاند که ميخواهد عراق را تجزيه کند. رجب طيباردوغان، رئيسجمهوري ترکيه به صراحت به مسعود بارزاني گفت که اشتباه ميکند و اصرار او بر انجام همهپرسي، عواقب بسيار سختي درپي خواهد داشت. ايران نيز به صراحت گفته است که در صورت برگزاري همهپرسي، همه روابط خود را با اقليم کردستان قطع خواهد کرد. دريادار علي شمخاني، دبير شورايعالي امنيت ملي ايران، روز يکشنبه به صراحت گفت که برگزاري همهپرسي از سوي کردستان اشتباهي فاحش است.
وي گفت: «طرف قراردادها و تفاهمات ما با دولت مرکزي عراق، بغداد است و در صورتي که همهپرسي اقليم کردستان برگزار شود، ايران مرزهاي خود را با کردستان خواهد بست»، تهديد مشابهي که ترکيه نيز اعلام کرده است. باوجوداين مقامات کردستان ميگويند تهديدهايي که ايران و ترکيه عليه کردستان بيان کردهاند، صرفا تلاشي براي جلوگيري از همهپرسي است وگرنه هيچکدام از دو کشور هنوز اقدامي عملي عليه کردستان انجام ندادهاند.
تنها طرفي که از همهپرسي اقليم کردستان حمايت کرده، اسرائيل است که به صراحت اعلام کرده از همهپرسي حمايت ميکند. بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل به صراحت اعلام کرده که طرفدار استقلال کردستان است و براي تحقق آن به مقامهاي آمريکايي فشار ميآورد.
با همه اين احوال، پارلمان کردستان روز جمعه بعد از دو سال تعطيلي تشکيل جلسه داد و موافقت خود را با برگزاري رفراندوم اعلام کرد. اقدامي که نسبت به قانونيبودن آن ترديدهاي جدي وجود دارد زيرا منتقدان ميگويند که دوره قانوني پارلمان پايان يافته و افتتاح آن صرفا براي تصويب همهپرسي غيرقانوني است.
اين درحالي است که روزبهروز زمان براي تعويق يا لغو رفراندوم تنگتر ميشود. کردستان درحالي ميخواهد رفراندوم را برگزار کند که هنوز مطالبات اصلي خود را در اين خصوص محقق نکرده است. مسئله کرکوک هنوز حل نشده و بر سر اراضي آن و ديگر مناطق با دولت مرکزي منازعاتي وجود دارد. بسياري گمان ميکنند که اصرار اقليم به برگزاري همهپرسي ميتواند به اين دليل باشد که کردها گمان ميکنند، پس از همهپرسي فضاي گستردهاي به وجود ميآيد که کردها ميتوانند با دست بازتر به مذاکره با بغداد بنشينند و ضمن احقاق خواستههاي خود تعريف جديدي از روابط با بغداد داشته باشند.
پيش از اين کردها تجربه مشابهي را در ژانويه ۲۰۰۵ از طريق برگزاري همهپرسياي غيررسمي تجربه کرده بودند، در آن موقع آنها ميخواستند ببينند که نظر اکثريت کردها استقلال از عراق است يا ماندن بهعنوان جزئي از عراق. همهپرسي صرفا در ميان گروههاي سياسي کرد انجام شد و تلاش شد چندان مانور رسانهاي روي آن انجام نشود.
نتايج اين رأيگيري بيانگر جدايي کردها از عراق نبود اما همهپرسي سال ۲۰۰۵ اين قدرت را به کردها داد که بتوانند از اين همهپرسي بهعنوان برگه قدرتمندي براي تحقق حقوق و صلاحيتهاي خود بهره ببرند و اراده خود را در نوشتن قانون اساسي جديد عراق تحميل کنند، پس از آن کردها توانستند بسياري از خواستههاي خود را در قانون اساسي عراق بگنجانند. در سال ۲۰۰۵ اقليم کردستان بهعنوان يک منطقه اتحادي جزء عراق اعلام شد و زبان کردي بهعنوان زبان رسمي در کنار زبان عربي به رسميت شناخته شد. اين امتيازات بزرگي بود که کردها توانستند به دست آورند. باوجود اينکه دولت عراق پذيرفت اين امتيازهاي مهم را به کردها بدهد اما اين به آن معنا نبود که آنها از عراق اعلام جدايي کنند و به استقلال تمام و کمال آرماني خود برسند.
واقعيت اين است که کردها خوب ميدانند که وضعيت خودشان و منطقه در اين مرحله اجازه ظهور کشور جديدي را نميدهد اما اين نکته را هم خوب ميدانند که وضعيت فعلي که با توجه به درگيريهاي داخلي دولت مرکزي عراق و سوريه با داعش و گروههاي تروريستي به وجود آمده است، براي آنها فرصتي را به وجود آورده که براي تحقق اهداف و دستاوردهاي بزرگتر از آن بهرهبرداري کنند و استفاده از اين فرصت ممکن است ديگر تکرار نشود.
کردها ميدانند که آرزوي کشور کردي همچنان در حد يک آرزو باقي خواهد ماند و بعيد است به اين زوديها تحقق يابد، اگرچه وضعيت فعلي اقليم براي کردها بهتر است زيرا در سايه دولت مستقل ضعيف، از اختياراتي شبهمستقل برخوردارند. کردها تجربه سودان جنوبي را که همين چند سال پيش از سودان جدا شد، جلوي چشم خود ميبينند و شاهدند که اين منطقه پس از جدايي از سودان با چه مشکلات متعدد اقتصادي و اجتماعي روبهرو شده است. اکنون زمينههاي بروز جنگ داخلي در سودان جنوبي فراهم است و هر روز خبرهايي را درباره کشته و زخميهاي ناشي از درگيريهاي داخلي در اين کشور ميشنويم.
بسياري بر اين اعتقادند که نگراني از همهپرسي استقلال کردستان فقط شامل ايران و ترکيه نميشود بلکه کشورهاي عربي نيز بايد اساسا خطرات تجزيه عراق را درک کنند. مواضع کشورهاي عربي بايد بيش از آنکه در راستاي دشمني با ايران يا مخالفت با مواضع سلبي ترکيه باشد، بيشتر پافشاري بر حفظ تماميت ارضي عراق باشد. اگر عراق تجزيه شود، اين نسخه ميتواند به سرعت براي کشورهاي ديگر منطقه بهويژه عربي که مشکل اقليتهاي قومي را دارند، تجويز شود و اين موضوع ميتواند خطري بالقوه براي آنها باشد.
علي موسويخلخالي
- 13
- 4