به گزارش ابتکار، بارزانی با تهییج بدنه اجتماعی طرفدار خود در اقلیم کردستان در شرایطی با تجزیه طلبی در خطرناک ترین نقطه جهان، عَلَم یک بحران بزرگ قومیتی و جنگی جدید در عراق را بر دوش گرفته که جامعه فلک زده عراق در نیم قرن اخیر گرفتار انواع دیکتاتوری، سلطه، جنگ، خونریزی و قساوت بوده و اکنون مردم این کشور چونان پرنده ای زخمی وخسته، از پس سالها بی ثباتی و جنگ داخلی در جستجوی دریچه ای به سمت ثبات، آرامش و صلح بال بال میزنند.
در همه این سالها صدام حسین، آمریکاییها، القاعده و داعش هر کدام به طریقی سالهایی از عمر مردمان این کشور را به یغمای جنگ و بحران برده و در راستای زیادهخواهیهای خود تباه کردهاند. طی ماههای گذشته آزادسازی موصل بزرگ، تکریت، فلوجه، رمادی، بیجی و دیگر شهرها و مناطق شمالی و غربی عراق از دست داعش حاصل اتحاد و اراده مشترک عراقیهای سنی، شیعه، کرد، عرب، ترکمان، ایزدی، نقشبندی و ... فارغ از مذهب و قومیت بود.
اکنون عراقیها پس از سلسله پیروزیهای اخیر، خود را برای آخرین مرحله این بازی خونین و جشن بزرگ شکست غول آخر (یعنی داعش) و فراغت از هیولای جنگ آماده می کنند. اما درست در چنین شرایطی رئیس اقلیم کردستان با کلید زدن طرح خطرناک رفراندوم استقلال و دمیدن در خاکستر آتشین به جا مانده از جنگهای قبلی، عملا از فاز مقدماتی جنگ و بحرانی جدید با ابعادی ناشناخته در این دیار رونمایی کرده تا نشان دهد که تجزیه طلبی مذهبی به سبک داعشی ها غول آخر بحران عراق نیست و انگار قرار است که این بازی این بار در فاز تجزیه طلبی قومی ادامه پیدا کند.
تجربه تاریخ معاصر و گذشته عراق و نگاهی به کنشهای رهبران اقوام و سیاسیون این کشور در مقاطع مهم و سرنوشت ساز هم همین را نشان می دهد. انگار قرار نیست این نقطه از جهان روی آرامش را به خود ببیند و جنگ و بی ثباتی در عراق صرفا از نوعی به نوعی، از بهانه ای به بهانه ای و از قومی به قومی منتقل می شود. آتش افروز جنگ هم زمانی زیاده خواهی یک دیکتاتور است و زمانی دیگر سطله طلبی یک ابرقدرت. روزی افراط گرایی مذهبی منطقه را به آتش می کشد و خدای نکرده روزی دیگر رادیکالیسم قومی این قابلیت را نشان می دهد.
تجزیه طلبی خارج از قاعده رهبران اقلیم کردستان عراق اما در کنار ابعاد و مخاطرات سیاسی، اجتماعی و امنیتی داخلی، ابعاد و عواقب وسیع تر و پیچیده تری در خارج از مرزهای اقلیم و کشور عراق هم می تواند داشته باشد. روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران با حاکمان اقلیم همواره چه پیش از سقوط صدام حسین و چه پس از آن همواره حسنه و دوستانه بود. دولت مرکزی ترکیه هم علیرغم جنگ فرسایشی چندین ساله با کردهای ترکیه در سالهای اخیر از در دوستی و همکاری متقابل با رهبری اقلیم کردستان عراق درآمده اند.
از این رو است که درزمان اوج گرفتن داعش در شمال عراق و پیشروی آنها تا چند کیلومتری اربیل، تنها کمکهای نظامی و مستشاری ایران به پیشمرگه ها (وشاید رایزنی ترکیه با داعشیها در پشت پرده) باعث توقف آنها پشت دروازه های کردستان عراق شد.
متعاقب این توقف و زمین گیر شدن داعش اما رهبری کردستان عراق در پوشش مبارزه با تروریسم وارد مناطق عرب نشین و ترکمان نشین که پیش از این در کنترل بغداد بود شده و با رودست زدن به متحدان خود در منطقه و دولت مرکزی مدعی مالکیت این مناطق شده و سپس برای اولین بار ادعای استقلال را عمومی کرد و اکنون طبق مصوبه خودخوانده مسوولان کردستان چند روز دیگر قرار است این همه پرسی در اقلیم کردستان و حتی استان حساس و نفت خیز کرکوک عراق که سالهای گذشته توسط کردها اشغال شد، برگزار شود.
طی روزهای اخیر تهران و آنکارا همسو با واکنش رسمی بغداد، با اعلام مواضع رسمی و مشابه نشان داده اند که هرگونه تجزیه عراق را عامل بروز تنش و تشنج بیشتر در منطقه دانسته وبه رسمیت نمی شناسند. دو کشور رسما اعلام کرده اند که علیرغم پیشینه مناسبات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دو کشور با اربیل در صورت هرگونه اقدامی برای تجزیه کردستان از عراق از طریق تمامی اهرم های در اختیار مقابل این تجزیه طلبی خواهند ایستاد.
اظهارات رئیس جمهور کشورمان و همچنین اردوغان به عنوان بالاترین مقام های اجرایی دو کشور هم مرز با اقلیم کردستان موید این مساله است و در کنار آن واکنش دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین بازدید کم سابقه رئیس مجلس شورای اسلامی با لباس نظامی از مرزهای غربی کشور حاوی پیام های خاص و معنادار به رهبران اقلیم درباره این همه پرسی قریب الوقوع است. این پیام ها ازسوی دو کشور مهم هم مرز با اقلیم کردستان نشان می دهد که بازی آخر عراق، پیچیده تر و خطرناک تر از آن است که مسعود بارزانی و دیگر رهبران محلی کردستان عراق فکر می کنند.
- 10
- 6