همهپرسی اقلیم کردستان عراق با وجود مخالفت فراگیر مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل و قدرتهای بزرگ جهان و منطقه مانند امریکا، ایران و ترکیه روز دوشنبه برگزار شد. رفراندومی که نتیجه آن از حالا بنا به پیشبینی رسانههای خارجی با پاسخ «آری» اکثریت شمار رأیدهندگان اقلیم کردستان روبهرو شده است.
فارغ از آنکه حامیان این همهپرسی در مسیر تحقق بخشیدن به رؤیای استقلال و تشکیل کشور مطلوب خود موفق شوند یا نه، واکنش محتمل بازیگران مؤثر منطقهای و گزینه تحریمهای جدی که از سوی این دسته از کشورها علیه منطقه خودمختار کردنشین کردستان عراق روی میز قرار گرفته است، آینده تحقق بخشی به آرزوی دیرینه کردهای عراق را با اما و اگرهای زیادی روبهرو ساخته است.
با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه درباره روند این رخداد گفتوگو کردیم. این دیپلمات پیشین منطقه معتقد است: «وضعیت ایران با کردهای عراق با آنچه میان کردها و ترکیه جریان دارد، کاملاً متفاوت است.» مشروح این گفتوگو از نظر میگذرد.
همهپرسی اقلیم کردستان عراق روز دوشنبه با موج شدید مخالفت دولت بغداد و جامعه جهانی برگزار شد. این رخداد را چگونه ارزیابی میکنید؟ تا چه اندازه تصمیم رهبران کرد عراق را به موفقیت نزدیک میدانید؟
همهپرسی کردستان عراق در شرایطی برگزار شده است که نمیتوان گفت بسرعت به نتیجه عملی دست پیدا میکند. بلکه همانطور که آقای بارزانی گفتند یک مجوزی به ایشان داده شده است تا درباره استقلال و تعیین حدود کردستان با دولت مرکزی مذاکره کند.
بنابراین نباید منتظر نتایج فوری برای تغییر و تحول در شمال عراق بود بلکه همهپرسی آغاز گر پروسهای خواهد بود که ممکن است سالها طول بکشد و بستگی به آن دارد که چقدر کردها توانایی داشته باشند که دولت عراق را وادار به مذاکره کنند یا همسایگان و کشورهای بینالمللی این روند را مورد تأیید قرار دهند.
به هر حال واقعیت این است که در شمال عراق یک وضعیت خودمختاری به وجود آمده است که دارای امکانات لازم برای تشکیل دولت است اما بهدلیل اینکه منطقهای محاط در خشکی است و نیازمند شناسایی از سوی کشورها و محافل بینالمللی است، شرایط تشکیل یک دولت مستقل در عرصه بینالملل را ندارد.
این رخداد با توجه به مواضع مخالفت جویانهای که از سوی دولت مرکزی عراق و کشورهای تأثیرگذاری چون ایران و ترکیه صورت گرفته است میتواند حاوی چه پیامدهای امنیتی در منطقه باشد؟
اولا درباره عراق باید بگویم هیچ گاه میان کردها و اعراب مانند یک کشور که دو طرف در آن یک همبستگی ملی داشته باشند، حس اتحاد وجود نداشته است. دولت مرکزی عراق از گذشته ها همیشه با زور سعی میکرد این حاکمیت را برقرار و اعتراضها را سرکوب کند.
حتی در برههای از گذشته هم مذاکرات خودمختاری صورت گرفته بود که با شکست رو به رو شده بود اما از سال ۱۹۹۱ به بعد روابط کردها با دولت مرکزی عراق عملاً ضعیف شد. بنابراین در عراق این مسأله ادامه دار است زیرا یک وجه مشترک از اختلاف میان اعراب سنی، اعراب شیعه و کردها بر سر دولت مرکزی عراق به وجود آمده که میتواند سالها ادامه داشته باشد.
مشکل کنونی، بین کردها و دولت مرکزی است و فردا میتواند به صورت بحران دیگری بروز پیدا کند تا در سرنوشت عراق تأثیرگذار شود. بالاخره کردها در چهار کشور زندگی میکنند. کردهای سوریه نیز در شرایط کنونی از نظر سرزمینی عملاً حدود بیست الی سی درصد از خاک سوریه را در اختیار دارند و برای جلوگیری از تکرار آنچه در عراق رخ داد، نیاز است یک انسجام در سیاست های کشورهای مرتبط بااین موضوع شکل گیرد.
استقلال خواهی کردهای عراق اگرچه در قالب مواضع هماهنگ ایران و ترکیه و در مخالفت با آن بروز یافته است اما به نظر میرسد که ابعاد امنیتی این مسأله خاصه برای دولت آنکارا پررنگتر به نظر میرسد؟
بله؛ ترکیه کشوری است که توسط پان ترکها شکل گرفته و کردها را به رسمیت نمیشناسد. مناقشه و موضوعات امنیتی همواره بین دولت ترکیه و کردها حاکم بوده و این تضاد در تاریخ این کشور وجود داشته است. آتاتورک اصلاً کردها را قبول نداشته و آنها را ترک کوهی مینامید. به همین دلیل الان، سالیان سال است که در مناطق کرد نشین وضعیت فوقالعاده امنیتی برقرار است.
با این پیشینه، نگرانی زیاد ترکیه از استقلال کردستان عراق قابل درک است. بویژه آنکه مسائل دیگر هم وجود دارد. ترکها از ابتدا و از زمان جنگ جهانی اول مایل نبودند انضمام موصل، کرکوک و مناطق ترکمن نشین به عراق را بپذیرند و الان حتی ادعاهایی نسبت به اربیل دارند که خود، این بحران را تشدید میکند و چه بسا ترکها در شرایط کنونی فرصت طلبی میکنند که از تجزیه شمال عراق و بحران دولت مرکزی عراق و کردها استفاده کنند و در شمال عراق مداخله کنند.
از این منظر هم ایران و هم جامعه بینالمللی باید مترصد این باشد که به ترکیه اجازه این اقدامات را ندهد. اما درباره ایران، وضعیت کاملاً متفاوت است. ما باید دولت عراق و تمامیت ارضی این کشور و حاکمیت دولت مرکزی بر تمام مناطق کشور را به رسمیت بشناسیم و مخالفت خود را با تجزیه اربیل و درگیری عراق نشان دهیم. اما در عین حال باید توجه داشته باشیم که مناسبات ما با کردها کلا متفاوت از مناسبات ما با اعراب عراق و اعراب سوریه است.
از نظر فرهنگی کردها بخشی از تاریخ ایران به شمار میروند و ایران نگرانیهایی که عراق، ترکیه یا سوریه دارد درباره کردها ندارد. حتی کردهادر ایران هم خواهان جدایی نیستند وتنها در نوع رفتار با دولت مرکزی ممکن است انتقاداتی داشته باشند.
از سویی دیگر رابطه ایران و کردهای عراق در طول تاریخ همواره خوب بوده است. کردهای عراق در طول جنگ ایران و صدام طرفدار کشور ما بودهاند. چنانکه صدام در مقاطعی از جنگ حلبچه و مناطق کردنشین را به این دلیل که آنها را خائن و مزدور ایران میدانست، بمباران کرد. بنابراین وضعیت ایران با کردهای عراق با آنچه میان کردها و ترکیه جریان دارد، کاملاً متفاوت است.
پس نگرانی ایران در قبال این رخداد سیاسی در چه وجوهی بروز پیدا میکند؟
ایران نسبت به این موضوع دو نگرانی دارد؛ یک نگرانی از بابت ناامنی و بحران جدیدی است که میتواند در شرایطی کنونی منطقه به وجود آید و نگرانی دیگر آنکه با توجه به اختلافاتی که کردها با اعراب دارند و هم یک نوع هم احساسی با رژیمی چون اسرائیل میکنند باعث میشود که شائبه هم پیمانی کردستان عراق و اسرائیل شکل گیرد.
ما باید در مواجهه با چنین فضایی رفتار و سیاستهای خودمان را بهگونهای تنظیم کنیم که چنین فرصتی را به اسرائیل ندهیم تا از منطقه کردستان عراق علیه منافع ما و کشورهای اسلامی سوءاستفاده کند. خب کردستان عراق چون محاط در خشکی است و امکان ارتباط مستقیم بدون ارتباط با همسایگان را ندارد اگر چنانچه موفق به کسب استقلال شود، برای اتحاد خارجی ملزم است که با همسایگان به توافق برسد.
از اینرو ایران میتواند بر پایه یک قرارداد با سرزمین کردستان عراق توافق کند که هیچ وقت نیرو و گروههای مخالف ایران در آنجا پایگاه نداشته باشند تا علیه ایران سوءاستفاده کنند. این اقدام هم مورد مشابه دارد.
مانند قراردادی که ایران در گذشته با روسها در ۱۳۲۱ منعقد کرد و طی آن توافق شد که ایران هیچ گاه پایگاه خارجی به کشورهای مخالف شوروی واگذار نکند. در همین راستا کردستان سرزمین محاط در خشکی است و طبیعی است که در توافق با همسایگانش مورد شناسایی قرار گیرد اگر همسایگانش از جمله ایران سوریه، ترکیه و عراق آن را شناسایی نکنند عملاً نمیتواند با جهان خارج ارتباط بگیرد زیرا نیازمند فضای زمینی و هوایی این کشورها برای تعامل با جهان خارج است. ضمن اینکه نباید فراموش کرد که کردستان سرزمین کوچکی است و بنا به این مساحت و با توجه به اختلافاتی که با همسایگان دارد، هیچ گاه نمیتواند تهدید مستقیمی برای جمهوری اسلامی ایران باشد.
آیا وجوه تفاوتی که اشاره داشتید میان مناسبات ایران و ترکیه با کردهای عراق وجود دارد، در مواجهه میدانی دو کشور در برخورد با همهپرسی اقلیم کردستان دیده میشود؟
دولت ایران در مواجهه با این موضوع، عاقلانه و مدبرانه پیش میرود اما برخی از گفتهها و مواضعی که از سوی چهرههای خارج از دولت مطرح میشود، نسبتاً تندروانه است. موضع ما باید در جهت حفظ تمامیت ارضی عراق و همبستگی تمام اقوام و گروههای مختلف باشد تا امنیت منطقه به هم نخورد و اگر قرار است اتفاقی بیفتد، از طریق مذاکره و راههای مسالمتآمیز صورت گیرد تا وحدت و امنیت عراق چه در صورت یکپارچگی و چه جدایی کردستان از این کشور، حفظ شود. اما در این چارچوب یکسری سیاستهای اعلامی و یکسری سیاستهای اعمالی وجود دارد.
در حالی که ترکیه بیشترین سرمایهگذاری را در کردستان عراق دارد، در مواضع اعلامی خود در مخالفت با استقلال اقلیم موضعگیری میکند. روسها هم همینطور. امریکاییها هم بیشترین نزدیکی را با کردها دارند اما در مواضع اعلامی، متفاوت با عملشان، رفتار میکنند و میگویند ما از برگزاری رفراندوم متأسفیم. سیاست رسمی ما هم باید مبتنی بر این باشد.
چنانچه دولت معتقد است باید از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی عراق حمایت کند، در عین حال باید با هر گونه درگیری، تشنج و راه حل نظامی برای حل این مشکل مخالفت کند. ما نمیخواهیم برای مردم کرد و شیعه عراق تعزیرات ایجاد شود لذا این میتواند سیاست صحیحی باشد که دنبال کنیم و متناسب با شرایط، سیاستمان را تنظیم کنیم.
واقعیت، دقیقاً مطابق با آرمانها نیست اما طبیعی است که باید متناسب با شرایط و منافع ملی عمل کرد.
مریم سالاری
- 17
- 2