بهرغم اعتراضها و نارضایتیهای کشورهای جهان، همهپرسی اقلیم کردستان عراق در فضایی احساسی برگزار و اعلام شد ۷۲درصد از واجدین شرایط شرکت نموده و ۹۲درصد از این ۷۲درصد، رأی به استقلال از کشور عراق دادهاند.
این موضوع از چند زاویه قابل تامل است؛ آیا کردستان عراق میتواند در سایه مخالفت دولت مرکزی و قانون اساسی عراق، همهپرسی استقلال برگزار کند؟ چرا عراق، ایران، ترکیه، آمریکا، اروپا، روسیه و اعراب با این استقلال مخالفند؟ آیا در چارچوب این مخالفتها مردم کردستان عراق آینده خوشبختی را شاهد خواهند بود؟
مسعود بارزانی اظهار داشت که بهترین شرایط برای همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق فراهم شده است؛ منظور او کدام شرایط است؟ اینکه یکسوم خاک عراق در اشغال داعش بوده و دولت بغداد در حال مبارزه با داعش است و بسیار ضعیف شده، بهترین شرایط برای کردها محسوب میشود؟ اینکه دولت سوریه در مبارزه دیگری با داعش و جبهه النصره و احرارالشام است که از سوی عربستان تسلیح و حمایت میشوند، بهترین شرایط برای کردها محسوب میشود؟
یا اینکه خود آقای بارزانی از لحاظ حقوقی و سیاسی مشروعیت خود را در منطقه از دست داده بود و نیاز داشت برای خود کسب وجهه نموده و بر مشکلات خود در اقلیم از نظر حکومتی فائق آید و با سوقدادن مردم کرد به سوی یک رویا، تلاش دارد ناکامیها را به گردن دیگران انداخته که گویا اقلیم کردستان را از این به بعد از نظر اقتصادی و سیاسی محاصره نمودهاند و تقصیر سوءمدیریت او نیست؟
حقیقت این است که هیچکس در منطقه و بهویژه ایرانیها مایل نیستند ریشه کشتار و برادرکشی جدیدی در منطقه پا بگیرد؛ آنچه تروریستها و بهویژه داعش در اعمال ضدانسانی خود علیه مردم منطقه انجام دادهاند، بهاندازه کافی همه را افسرده و اندوهگین نموده است و این ندای استقلالخواهانه در بدترین شرایط، طنین دیگری از شروع و ترویج نفرت و دشمنی است.
کردها و رهبران آنها هرچه سعی کنند چهره آرامی به همهپرسی و تبعات آن بدهند، تغییری در صورت مساله بهوجود نمیآورد. اقلیم کردستان با این اقدام نامناسب خود همه بازیگران را به چالش کشیده و جبهههای فراوانی را در مقابل خود باز نموده است. دولت مرکزی بغداد اگرچه اکنون ضعیف شده، ولی در تاریخ خود نشان داده تجزیه کشور را هیچگاه برنمیتابد و حقوق بینالملل و منشور ملل متحد هم از این موضع مشروع بغداد حمایت مینماید.
آیا کردها با این اقدام، دشمنی مردم عراق را برای خود ایجاد نکردهاند؟ کرکوک، شریان و شاهرگ اقلیم کردستان میباشد و دولت بغداد، ترکمنها و اعراب بهسادگی از این موضوع نخواهند گذشت، همچنان که اکنون در آنجا حکومت نظامی برقرار است.
به عبارت دیگر اقلیم کردستان که برای ضمیمهکردن کرکوک به کردستان استقلال یافته، باید خون راه بیندازد و اگر نتواند، اقلیم بدون کرکوک، همانند شیر بدون دم و یال خواهد بود و قادر به ادامه حیات نمیباشد. یکسوم منابع نفتی عراق در مناطق مورد ادعای کردستان عراق قرار دارد و نفت کرکوک ۱۲درصد کل ذخائر نفتی عراق است.
در صورت استقلال کردستان، ارتباط عراق با ترکیه و اروپا قطع میشود و عراق مجبور خواهد بود نفت خود را از طریق بصره صادر کند. از سوی دیگر همه نهرها و رودخانههای عراق از مناطق کردنشین عبور مینمایند و نیروگاههای عراق بر روی دجله و فرات نصب شدهاند که اگر منشأ آنها قطع شود، این نیروگاهها تعطیل میشوند.
پس هرکس در بغداد بر سر حکومت باشد، این حقایق به او میآموزد که برای بقای عراق باید با کردها وارد نبردی بیامان شود. اما داستان به همین جا خاتمه نمیپذیرد؛ طبق اعلام مقامهای ترکیه، براساس پیمان ۱۹۲۶ آنکارا، این کشور میتواند درصورت به خطر افتادن امنیت ترکیه، ولایت موصل را به خاک خود ضمیمه نماید.
یقینا ولایت موصل چشم طمع به کرکوک دارد و کردها باید خوب بیندیشند که در صورت اصرار بر خروج از دایره حکومت بغداد ممکن است وارد حکومت ترکیه شوند. اینها بخش کوچکی از چالشهای اعلام کردستان مستقل میباشد.
حال اگر نگرانیهای امنیتی ترکیه، ایران و اعراب که اهل تسنن آنها عموما در بالای مدار ۳۶ درجه ساکن هستند را به مشکلات فوق اضافه نماییم، سناریو پیچیده و خونبارتر خواهد شد که توانایی آن را دارد که برای دههها منشأ بیثباتی و تجزیه در خاورمیانه باشد.
دکتر سیدعلی خرم**سفیر و نماینده اسبق ایران در سازمان ملل متحد-ژنو
- 11
- 5