عراق و مواجهه آن با بحران اقلیم کردستان عراق از وضعیت تنش آلود روزهای اولیه دور شده و روابط اربیل- بغداد متغیرهای جدیدی را تجربه می کند. بارزانی پس از واگذاری اختیارات خود فضای پر ابهامی را برای اقلیم پیش آورده است. هر چند دو طرف، مذاکره مسالمت آمیز را بهترین روش برای رسیدن به شرایط ثبات می دانند اما عراق پایبندی اقلیم به عدم جدایی را پیش شرط رسیدن به این موضوع می داند. روزهای آینده و نوع بازی اقلیم می تواند این روند را بیشتر آشکار کند.
در این باره با مصیب نعیمی کارشناس مسائل خاورمیانه در غرفه گروه رسانه ای خبر در نمایشگاه مطبوعات گفت و گو کردیم که از نظر می گذرانید:
فضای بحران شکل گرفته کردی در عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟ این روند رو به اتمام است؟
موضوع کردستان و بحرانی که آقای بارزانی ایجاد کرد، من فکر کنم تقریبا رو به اتمام است، اگرچه کل این جریان ناشی از یک عدم آگاهی یا ریسک شکستخوردهای بود که آقای بارزانی نمیدانست یا اینکه حاضر نبود بداند. بهرغم نصیحتهایی که به ایشان شد در این شرایط، ایشان نپذیرفت و امید به یکسری قدرتهای بیرونی بسته بود که آنها هم منافعشان در درگیرکردن و بههمریختن اوضاع عراق بود و متاسفانه اگر نگوییم واقعا به مردم کرد و عراق خیانت کرد، قطعا میخواهیم بگوییم جهل کاملا آشکاری در اینجا به کار برد که هزینه سنگینی هم ممکن بود تحمیل کند که خوشبختانه با درایتهایی که شکل گرفت، وضعیت تقریبا به سمت و سوی اول در حال بازگشت است و اینجا نقش کردهای معتدل و منطقی و هوشیار و آیندهنگر توانست آن ترفندی که آقای بارزانی آنها را به سمت و سوی نامعلوم و ناکجاآباد میبرد را متوقف کند و امروز هم دولت عراق و هم نمایندگان اصلی کردها در حال بازگشت به مذاکره هستند که قطعا به تفاهم خواهند رسید، همانطور که در مرحله قبل رسیدند. اگرچه که برای خود عراقیها یک مقدار اعم از کرد یا شیعه و سنی این خودسری آقای بارزانی یک مقدار سنگین بود و تلافی آن هم ایستادگی بقیه طیفهای کرد در برابر این اشتباهات آقای بارزانی بود که به این مسیر برمیگردد. اوضاع به نسبت آرام شده و فکر نمیکنم دیگر اتفاق خاصی بیفتد و مرحله خطر بحران رد شده است.
به نظرتان تقسیمبندی قدرت در اربیل به چه شکل پیش خواهد رفت؟ به نظرتان بارزانی دیگر تمامشده است؟
آقای بارزانی طی سالهای گذشته اگر نگاه کنید، در رفراندومهای داخلی کردستان آرای رو به کاهشی داشت، یعنی شرایطش بدتر میشد. شاید یکی از دلایلی که فکر میکرد که میتواند خود را احیاء کند ، یک طرح ناشدنی بود. شاید هم میدانست که این اتفاق نخواهد افتاد، ولی بهعنوان یک ابزار سیاسی میخواست از این استفاده کند، منتها ریسک حسابنشده و خطرناکی بود. لذا در حال حاضر با این وضعیت شرایط برای آن خیلی بدتر شده است؛ حتی نه در سلیمانیه و مناطق روستایی کردستان، بلکه در خود اربیل هم شرایطشان اصلا شرایط مساعدی نیست.
از این رو بحث استعفا و واگذاری اختیارات ایشان مطرح شد. او و خانواده اش به خاطر شرایطی که پیش آورد، جایگاه آنچنانی در قاطبه کردها نداشت و محدودهای که با توجه به آن ارتباطات و امکانات مالی در اختیارش بود، آن دیگر در دستش نیست. لذا ایشان افت کرده است. حالا بهعنوان فرزند یکی از سیاستمداران قدیمی عراق مطرح است، شاید بماند، ولی دیگر آن موقعیت و کاریزمای قبلی را کلا ندارد و نشان داد که یک سیاستمدار شکستخورده و ناآگاه حداقل به محیط خودش است، چون در شرایط بدی و در موقعیت بدی از لحاظ اقدام و عمل بود.
در حالی که همه اینهایی که فکر میکرد، در آنجا بود. یعنی یک کردستان خودمختار با امکانات ذاتی و با حمایت و پشتیبانی بیرونی و ۱۷ درصد بودجه کل عراق مخصوص آنجا و شرایط خوب و آرامی داشتند و زمانی هم که با خطر مواجه میشدند در زمان داعش، حمایت کامل اگر نبود، قطعا کردستان امروز در اختیار خود بارزانی هم نبود. لذا از این نظر گذر عراق از آن، نسبت به اشتباهی که همه نگران آن بودند و می توانست به یک جنگ خانگی بزرگ منجر شود با درایتهای خوبی که به کار رفت، خویشتنداریهای خوبی شد و مسئله تا حدودی فیصله پیدا کرد. یعنی در عین حال که تنش بالا میگرفت، دوباره همبستگی و همگرایی در حال شکلگیری است.
در کلیت عراق، فضای پیش روی آن به کدام سمت می رود؟ فضای پساداعش می تواند روند ثبات را در عراق تجربه کند؟
در رابطه با خود نقش عراق، طبیعی است که عراق فرصت خیلی خوبی دارد. بعد از موفقیت و سرکوب داعش، برای عراق و حتی غربیها که این پیشبینی را نمیکردند که بتواند در برابر داعش مقاومت و ایستادگی کند، تا چه برسد به اینکه پیروز شود، فضای مناسبی پیش رو است. امروز میبینیم عراق نهتنها پیروز شده، بلکه یک ارتش و یک نیروهای مردمی قوی، منسجم، منظم و قدرتمند در اختیار دارد که حتی میتواند در سوریه هم علیه تروریسم کمک کند و این شرایط و فرصتی است که برای عراق بهوجود آمده است.
این فرصت را سعی دارد آقای عبادی با یکسری همگرایی منطقهای بسط بدهد و کامل کند و تا حالا هم تقریبا استقبال از ایشان مثبت بوده است، اگرچه برخی خواستههای برخی کشورهای وابسته در منطقه ، مخصوصا خواسته سعودیها که عمدتا در آن شبهه وجود دارد و اگر سعودی ها از کسی استقبال کنند، احیانا ترفند صهیونیستی - آمریکایی پشت صحنه است که میخواهند مسیری را که رفتهاند برگردند، اما عراق خوشبختانه با توجه به نوعیت حاکمیت جمعی در آن، تصمیمگیری جمعی است و این هم تا حالا نشان داده که قدرت و اراده سیاسی با هماهنگی جمعی انجام میشود و این نیست که عربستان یا آمریکا بتوانند نفوذ کنند و از آن نفوذ آن چیزی که توسط داعش به دست نیاوردهاند، به دست بیاورند.
لذا به رغم اینکه هنوز در آینده ابهاماتی وجود دارد، ولی به شکل نسبی رضایتبخش است؛ روند، روند مثبتی است و اگر با حداقل دو سال پیش مقایسه کنیم، شرایط خیلی بهتر است؛ چه در عراق، چه در مرزهای سوریه، چه در داخل سوریه، چه در معادلات منطقهای، چه در تضعیف جبهه مقابل که حالا صهیونیستها و آمریکاییها پشت آن بودند و خود آنها هم باور کردند، چه در تقویت جبهه مقاومت. پایداری و ایستادگی در برابر توسعهطلبیهای آن طرف تقریبا مشهود است، ولی اینکه بحران تمام شده باشد نه، هنوز مسیری است که باید پیش رفت.
ائتلاف ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
تجربه خوبی بود آن ائتلافی که حداقل بین محوری که ایران و روسیه در آن هستند، عراق، سوریه و بخش اعظم لبنان و اخیرا هم ترکیه به آن پیوست. چرخش ترکیه اگرچه کُند و خیلی حسابشده است، ولی مهم بود. بالاخره یک کشوری مثل ترکیه باور کرد که مسیر قبلی، مسیر اشتباهی بوده و این باور را عملا در خود کودتای ترکیه دید؛ آنهایی که بهعنوان ناتو پشتیبانش بودند، نه اینکه حمایت نکردند، بلکه منتظر بودند یک دگرگونی پیش بیاید و از تشکیلات جدید باشد.
کشورهایی که شاید اختلاف سیاسی شدید با هم داشتند مثل ایران، در آن دهه سرنوشتساز توجهی به این اختلافات نشد، بلکه در حمایت از یکپارچگی ترکیه، در حمایت از دموکراسی در ترکیه و مخالفت با هرگونه کودتای نظامی موضعگیری شد و این تقریبا میشود گفت که آغاز روند تغییر در ترکیه بود که این محور مقاومت را تقویت کرد. غرب هم اکثرا دیگر این محور را باور کردند، اگرچه آنها هم منافع خودشان میدانند.
ممکن است در برخی موارد موافق یا مخالف باشند یا در رابطه با آینده سوریه توافق نداشته باشند، اما اینکه باور کردند این محور یک محور منسجم و منطقی و حسابگر و دارای قدرت و تاثیرگذار حداقل در بُعد مردمی است، لذا این خودش به نظر من موفقیت بوده، اگرچه حالا باید در مراحل آینده هم این انسجام ادامه پیدا کند.
محمد اکبری
- 15
- 6