هفت سال پس از اینکه بهار عربی موجی از ضربان انقلابی در سرتاسر خاورمیانه و شمال آفریقا به وجود آورد، عربستان نیز در حال پیوستن به آن، هرچند به روش منحصر به فرد خود است. نسل جوان خواهان مدرن شدن کشور محافظه کار است، اما این بار رهبر مخالفان، انقلابیون در خیابان نیستند، بلکه محمد بن سلمان، ولیعهد ۳۲ ساله، رهبری آن را بر عهده دارد. از لحاظ جمعیت و جغرافیا، عربستان سعودی یکی از بزرگترین کشورهای عربی است و ثروت نفتی کشور، آن را به یکی از شرکای استراتژیک ضروری برای غرب و به ویژه آمریکا تبدیل کرده است. اما این کشور میان قرون وسطی اسلامی و مدرنیته غرب گرفتار شده است. امروزه زیرساخت های پیشرفته و مراکز خرید به سبک آمریکایی به مکه و مدینه، دو شهر بزرگ مذهبی آمده است.
اما، حتی تا امروز، عربستان سعودی جامعه ای قبیله ای ضد غربی است که از سوی خاندان آل سعود اداره می شود. قوانین اخلاقی و قانونی آن به چشم اکثر خارجی ها متعلق به قرون وسطی است و از یکی از مستبدترین شاخه های اسلام یعنی وهابیت پیروی می کند که دکترین بسیاری از افراطی ترین گروه های اسلامگرایان است.
به دلیل کاهش قیمت نفت و نیاز به تحصیل و اشتغال نسل جوان عربستان که در صورت عدم آموزش مناسب، به سمت افراط گرایی کشیده می شوند، ظاهرا ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان نتیجه گرفته اند که این کشور باید مدرنیزه شود.
در اوایل ماه جاری محمد بن سلمان، برای تحکیم قدرت خود، به انجام پاکسازی هایی دستور داد که به گفته دولت عربستان، اقدامی برای مبارزه علیه فساد بوده است. در حال حاضر ده ها تن از شاهزادگان عالی مقام، وزرای سابق و بازرگانان ثروتمند و پرنفوذ دستگیر شده اند و حساب های آنها بلوکه شده است. این پاکسازی مدت کمی بعد از آزاد کردن رانندگی زنان و اجازه حضور آنان در رویدادهای اتوموبیلرانی صورت گرفت. واضح است که رهبر جدید عربستان به واقع، قصد آغاز یک انقلاب از بالا دارد.
اما نباید سرنوشت شاه، حاکم خودکامه ایران در خاورمیانه را که تلاش کرد روحانیت اسلامی کشور خود را دور بزند و انقلاب از بالا به پایین انجام دهد، فراموش کنیم. او و "انقلاب سفید" او در نهایت توسط انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ از هم فروپاشید. معلوم نیست عاقبت انقلاب محمد بن سلمان چه خواهد شد.
محمد بن سلمان همچنین یک سیاست خارجی جدید تهاجمی، به ویژه علیه ایران اتخاذ کرده است. ولیعهد عربستان می داند که برای مدرنیزه کردن کشور، باید قدرت وهابیت را از بین برده و ملی گرایی را جایگزین آن کند. برای این امر، عربستان نیازمند یک دشمن قانع کننده است. ایران شیعه که عربستان برای برتری منطقه ای نیز با آن رقابت می کند، دشمن ایده آلی است.
تا کنون، نبرد برای برتری بر ایران، به جنگ های نیابتی در سوریه و یمن با پیامدهای فاجعه بار انسانی محدود شده است.
در بلندمدت، رقابت عربستان و ایران، خاورمیانه را شکل خواهد داد. به عنوان مثال باید به اتفاقی که تنها چند ساعت پیش از شروع پاکسازی های رخ داد توجه کرد. سعد حریری، نخست وزیر لبنان، هنگام بازدید از عربستان سعودی، استعفا داد. طبق گفته های حریری، گروه شیعه حزب الله، اداره حکومت را غیر ممکن ساخته و همچنین قصد به قتل رساندن وی را دارند.
مدت کوتاهی پس از اعلام استعفای حریری، عربستان سعودی موشکی را که رهبران حوثی در یمن به ریاض شلیک کرده بودند، ساقط کرد. به گفته عربستان، از آنجایی که حوثی ها از جانب ایران حمایت می شوند، حمله موشکی آنها به منزله "اعلان جنگ" ایران است.
این تحولات غیرمعمول در چنین فاصله کوتاه زمانی، نمی تواند اتفاقی باشد. اکنون سوال این است که آیا لبنان بار دیگر درگیر جنگ داخلی می شود و آیا عربستان سعودی برای پس زدن ایران، اسرائیل و آمریکا را درگیر مقابله با حزب الله می کند؟
در سال های اخیر، عربستان سعودی در رقابت های منطقه ای برای به دست آوردن برتری، شکست های بزرگی را متحمل شده اند. اقلیت سنی در عراق به حاشیه رانده شده و در سوریه نیز بشار اسد به کمک ایران در قدرت باقی مانده است. محمد بن سلمان به دنبال جبران این شکست ها در لبنان یا جای دیگر است.
انقلاب از بالا، برای عربستان تلاشی خطرناک است که نباید بدون ملاحظه آن را انجام داد. با اینکه نباید به آن اجازه شکست داد اما موفقیت آن احتمالا در گروی افزایش تنش ها در منطقه و افزایش احتمال جنگ خواهد بود.
یوشکا فیشر
- 13
- 5