حدود ۱۵ سال پیش در چنین زمانی، ایالات متحده برای جنگ علیه عراق آماده شد. گفته می شد صدام حسین، سلاح های کشتار جمعی در اختیار دارد. جنگ بین ایران و عراق، و تصرف کویت در سال ۱۹۹۰، شکی در خصومت رفتار صدام حسین نسبت به همسایگانش باقی نگذاشت. سابقه حقوق بشر در کشور او بسیار بد بود.
زمانی که در واشنگتن در دولت جورج دبلیو بوش، بحث حمله نظامی به عراق مطرح شد، همه با آن موافق بودند و تفاوت نظرات تنها در زمان و چگونگی آن بود. جنگ اتفاق افتاد و یکی از بدترین فاجعه ها در سیاست خارجی ایالات متحده در دوران مدرن را رقم زد.
اکنون در سال ۲۰۱۷، دشمن ایالات متحده، عراق نیست؛ بلکه ایران است. ایران مانند عراق، به داشتن رفتار خصومت بار، تهدید همسایگان و سابقه نامناسب وضعیت حقوق بشر از نگاه امریکا متهم است. با وجود آنکه ایران از لحاظ برنامه هسته ای، محدود شده است، اما ترامپ دیگر رفتارهای ایران در سرتاسر خاورمیانه را محکوم می کند.
اما آیا جنگ دیگری رخ خواهد داد؟ امید است چنین اتفاقی رخ ندهد، اما هر روز، احتمال به وقوع پیوستن جنگ، بیشتر و بیشتر می شود.
البته رفتار ایران تا حدودی تحریک آمیز است. ایران به توسعه موشک های بالستیک خود ( که البته بدون کلاهک های هسته ای، تهدید محسوب نمی شود) ادامه می دهد، به حمایت از حزب الله که آمریکا بیشتر به خاطر تهدید و به چالش کشیدن اسرائیل آن را در فهرست گروه های تروریستی قرار داده است، ادامه می دهد و از بشار اسد در سوریه حمایت می کند؛ در یمن از جنگ بین حوثی ها و نیروهای تحت حمایت عربستان، حمایت می کند و وضعیت حقوق بشر از نگاه امریکا مناسب نیست.
اکثر کشورهای عربی سنی منطقه، به جز برخی موارد استثنا، با ایران مخالف هستند. عربستان سعودی، با ایران دشمنی دیرینه دارد. و اخیرا بر ایران و دیگر کشورهای عربی که با ایران روابط دارند فشار وارد کرده است.
ایالات متحده نیز در این راستا با عربستان همسو شده است، به طوری که دولت ترامپ از عربستان در جنگ یمن حمایت می کند و و سلاح هایی در اختیار آن قرار داده که موجب تلفات سنگین غیرنظامیان شده است. آمریکا در حالی ایران را رهبر تروریست های جهان می خواند که چشم خود را روی اقدامات عربستان سعودی در حمایت بین المللی تروریسم که از جنوب شرقی آسیا تا دل آفریقا را در بر گرفته، بسته است.
در همین حال، ترامپ علیه قرارداد هسته ای ۲۰۱۵ ایران فعالیت کرده و به رغم مخالفت تمام طرفین امضای قرارداد و آژانس بین المللی انرژی اتمی، اخیرا آن را تأیید نکرده است.
سیاست های ضد ایران دولت ترامپ، شاهزاده سعودی محمد بن سلمان را بیشتر تحریک کرده است. وی علاوه بر تحریم قطر به دلیل ایجاد روابط با ایران، سعد حریری، نخست وزیر لینان را نیز به دلیل نزدیک شدن بیش از حد به حزب الله، گروگان گرفت و تنها به دلیل فشارهای بین المللی وادار به آزاد کردن وی شد.
محمد بن سلمان همچنین به بهانه مبارزه با فساد، و در واقع برای قبضه کردن قدرت، بسیاری از ثروتمندان و شاهزادگان سعودی را دستگیر کرده است. این اقدامات احتمالا عواقب مهم اما منفی، از جمله خطر ایجاد درگیری در خاورمیانه، و درگیری عمیق آمریکا در آن را به دنبال خواهد داشت.
ایالات متحده دارای منافع بنیادین است. آمریکا متعهد به برقراری امنیت در اسرائیل و حفظ جریان صادرات نفت است. این کشور متعهد به ادامه مبارزه علیه داعش و مبارزه با تروریسم در جهان است (که عربستان سعودی مهمترین صادر کننده آن است). آمریکا در حال تلاش برای پایان دادن به جنگ داخلی در سوریه و همچنین محدود کردن نفوذ روسیه در منطقه است که به واسطه اشتباهات خود ایالات متحده در سوریه گسترش یافته است.
هماهنگ کردن سیاست ایالات متحده با نزدیکتر شدن به جاه طلبی های محمد بن سلمان، نه تنها غلط است، بلکه می تواند منجر به یک درگیری بزرگ دیگر در منطقه و در خطر قرار گرفتن هرچه بیشتر منافع ایالات متحده شود.
هنوز هم وقت برای جلوگیری از فاجعه ای دیگر وجود دارد. اما به نظر می رسد، صحبت های ترامپ مبنی بر دادن اولیت به کشور از سوی دولت و خود او، دروغ باشد.
کسانی که نمی توانستند یا نمی خواستند در مقابله با صدام حسین در عراق، منافع ایالات متحده را در نظر بگیرند، به جنگی که می خواستند شروع شود، رسیدند. افرادی که در مواجهه با ایران و عربستان سعودی نیز همان اشتباه را مرتکب می شوند نیز، همان گونه که مایلند، احتمالا نظاره گر آغاز جنگ در این منطقه خواهند بود.
رابرت هانتر
- 17
- 6