سوریه این روزها چهارراه تلاقی قدرتهای جهاني و منطقهاي است. از سویی ترکیه تهدیدات خود را علیه کُردهای سوریه عملی میکند و از سیام دیماه عملیات «شاخه زیتون» را در شمالغربی این کشور برای بیرونراندن نیروهای نظامی کُرد «یگانهای مدافع خلق» آغاز کرده است و از سوی دیگر روسیه دل در چراغ سبزی برای ادامه عملیات به آن نشان داده است. اين در حالي است كه تهران بهعنوان متحد اصلي منطقهاي دمشق، با نگراني، اوضاع جاري را زير نظر دارد.
مقامات عفرین بعد از گذشت یک هفته از شروع درگیری، در بیانیهای از دولت سوریه خواستهاند به تعهدات خود در قبال عفرین عمل کرده و از مرزهای این کشور در برابر حمله ارتش ترکیه محافظت کند. باوجوداين، هاکان تکین، سفیر ترکیه در تهران، تأکید ميكند: «در شرایطی که ترکیه از «ی.پ.گ» و «پ.ی.د» ضربه خورده، کسی نباید انتظار داشته باشد که ما گونه دیگر خود را جلو آورده تا ضربه دیگری بخوریم». بهاينترتيب دستكم در كوتاهمدت چشماندازي براي پايان پيچيده و چندوجهي شرايط جاري ديده نميشود.
هاکان تکين: مدتي است که ما روزهاي پرکاري را پشت سر ميگذاريم و براي همين فرصت گفتوگو با رسانهها پيش نيامده بود؛ حالا که منطقه تحولات مهمي را پشت سر ميگذارد فکر کردم که فرصت مناسبي براي گفتوگو است.
ما هم فکر ميکنيم که گفتوگو را با توجه به سياستهاي ترکيه، دقيقا از همين نکته آغاز کنيم و تحولات منطقه را محور گفتوگوي خود قرار دهيم.
در خدمت شما هستم.
آقاي سفير، آخرين خبري که شنيدهايم، اين است که نيروهاي ترکيه تا عمق هشتکيلومتري خاک سوريه به سمت عفرين پيشروي کردهاند؟
از نظر ميداني و نظامي اطلاعات دقيقي از عمليات ندارم که بگويم در چه مرحلهاي هستند؛ اما با توجه به دادهها و اطلاعاتي که از مقامات ترکيه به دست ما رسيده، اين عمليات که چند روز قبل (روز شنبه گذشته) شروع شده، به شکل موفقيتآميزي در راستاي اهداف مشخصشده پيش ميرود.
ما در اين عمليات بهخاطر اينکه تماما روي گروه تروريستي متمرکز شدهايم، سعي ميکنيم حداکثر تلاش خود را انجام دهيم تا آسيبي به شهروندان و مردم عادي نرسد. با توجه به اين حساسيت، اين عمليات با دقت بيشتري طراحي شده و به كندي پيش ميرود. مردم منطقه دشمنان ما نيستند؛ دشمنان ما «داعش»، «جبهه النصره»، «پکک»، «يپگ» و سازمانهاي تروريستي مشابه آن هستند.
گفتهشده همزمان با پيشروي ترکيه، گروههاي مسلح ديگري که مورد حمايت دولت ترکيه هم هستند، با آنها همراهي ميکنند. برخي از اين نيروها يا خود متهم به دستداشتن در اقدامات تروريستي هستند يا با ديگر گروههاي تروريستي ارتباط دارند.
خير! ما با هيچ گروه تروريستيای همکاري نداشتهايم. نه در گذشته اين ارتباط بود و نه امروز و نه در آينده؛ هرگز هم با آنها همکاري نميکنيم. شايد منظور شما ارتش آزاد سوريه باشد؛ چون تنها گروهي که ما با آنها همکاري داشتيم، اين گروه بود. ما ارتش آزاد سوريه را بهعنوان نماينده مردم سوريه ميشناسيم ولي ممکن است برخي آنها را بهعنوان سازمان تروريستي بشناسند. اين موضع ما نسبت به اين گروه نيست. همانطور که ممکن است شما هم اطلاع داشته باشيد، نمايندگان اين گروه در مذاکرات «آستانه» - كه ايران هم در آن حضور داشت - و در روند مذاکرات «ژنو» بهعنوان نماينده مردم سوريه حضور دارند.
ترکيه ارتش آزاد را تروريست نميداند. از آن سو بسياری از كشورهاي ديگر هم گروههاي كُرد سوريه را كه شما تروريست ميدانيد، تروريست نميدانند.
در شرايط اينچنيني ما بايد به رفتارهاي اين گروهها دقت کنيم؛ هر کس براساس اقدامات و رفتارهاي خود قضاوت ميشود. «يپگ»، «پيد» بازوهاي سوري «پکک» هستند و مثل «پکک» فعاليت تروريستي انجام ميدهند.
«پکک» هم علاوه بر ترکيه از طرف آمريکا، اتحاديه اروپا و بسياري از مجامع بينالمللي بهعنوان سازمان تروريستي شناخته شده است. گذشته از اين، نگاهکردن به اقدامات و فعاليتهاي «يپگ»، «پيد» در شمال سوريه شايد در اين بحث مفيد باشد. «يپگ» و «پيد» در اراضيای که تحت اختيار خود دارند، اقدام به پاکسازي قومي کرده و اقوام غيرکُرد آنجا مثل ترکمن، عربها و... را پاکسازي کردهاند و گذشته از آن، کردهايي را که تفکر اين گروه يا سازمان را قبول ندارند، تحت فشار قرار دادهاند. امروز در ترکيه نزديک به ٢٠٠ هزار کرد سوريهاي پناهنده شدهاند.
اينها کساني هستند که تحت فشار اين سازمان هستند و چون ايدههاي آنها را قبول نداشتند، آواره شده و فرار کردهاند. من اينجا ميخواهم تأکيد کنم وقتي درباره کردهاي سوريه صحبت ميکنيم، اينها را نبايد در «يپگ» و «پيد» خلاصه کنيم. آنها با ايجاد فضاي ترور و وحشت ميخواهند تمام اين مردم را تحت سلطه خود بگيرند. آنها در حوزه تبليغات و پروپاگاندا استادانه برخورد ميکنند. فعاليتهاي خود را جوري نمايش ميدهند که نشان دهد آنها هستند که مبارزه با داعش را پيش ميبردند.
تصوير جنگجويان زن بدون روسري يا تصوير لائيکي از خود به غرب ارائه ميدهند و متأسفانه برخي از دوستان غربي هم بازي خورده و اينها را باور ميکنند. شما ميدانيد که اينها شاخهای ايراني هم به نام پژاک دارند. ايران شايد نه به اندازه ترکيه، اما از اين گروه ضربه خورده است. ما ٤٠ سال است با اينها دستوپنجه نرم ميکنيم و اينها را خوب ميشناسيم. حتي در بين غربيها اگر يک تحليلگر، سياستمدار يا ناظر بيطرف باشد که ماهيت مسائل را بداند، درباره در ماهيت تروريستي اين گروه وارد بحث نميشود.
گذشته از آن مسائلي که من درباره اقدامات «پيد» در شمال سوريه اشاره کردم، چيزي نيست که فقط ترکيه به آنها اشاره کند بلکه سازمانهاي بينالملليای مثل سازمان عفو بينالملل هم در گزارشهاي خود به اقدامات اين گروه در شمال سوريه اشاره کرده و دقت جهان را به آن جلب کرده است.
آمريکا «پکک» را بهعنوان گروهي تروريستي ميشناسد ولي «يپگ» و «پيد» را گروه تروريستي نميداند؛ ولي ٣٠ هزار نفر از آنها را آموزش نظامي داده و مسلح کرده است. به نظر ميرسد آمريکا و ترکيه كه هر دو عضو ناتو هستند، درگير تضاد منافع شدهاند.
شما بهدرستي اشاره کرديد و ما هم خيلي وقتها اين سؤال را از خود ميپرسيم که وابستگي «يپگ» و «پيد» اينقدر واضح و مبرهن است که تلاش براي اثباتکردن و بحث درباره درست يا غلطبودن آن، وقت تلفکردن است. يکي از ويژگيهاي «پکک» همين است که با تغيير اسم و تغيير پرچم مدام گروههاي متعددي تشکيل دهد و از اين فرصتها استفاده کند. «پيد» را اگرچه بهعنوان سازمان تروريستي نميشناسند اما بهخاطر واکنشهاي ترکيه، اينها جبهه جديدي به نام اتحاد دموکراتيک سوريه تشکيل دادند.
روند شکلگيري اين جبهه دموکراتيک را يک افسر آمريکايي سال گذشته در مصاحبه مطبوعاتي خود افشا کرد. آن افسر آمريکايي اعتراف کرد ما به اين گروه پيشنهاد داديم که نام خود را تغيير دهد، ولي اينها خودشان اين اسم را انتخاب کردند. البته از اينکه عبارت دموکراتيک را براي خود انتخاب کردند ما هم تقدير کرديم. سال گذشته که رقه از داعش پس گرفته شد، «سدکا» يا «اتحاد دموکراتيک سوريه» که ظاهرا ادعا ميشود ربطي به «پكك» ندارند، بعد از اينکه وارد شهر شدند، اولين کاري که کردند - كه شايد در رسانههاي ايران هم منتشر شد- اين بود كه در ساختمانهاي بلند، عکسهاي عبدالله اوجالان را نصب کردند. اينکه آمريکاييها ندانند اينها چه کساني هستند قطعا غيرممکن است.
شما ميگويید اينكه کُردها در نبرد با داعش حضور داشتهاند دروغ است، اما همين الان خودتان اشاره کرديد که اينها در نبرد رقه و در درگيریهاي کوباني حضور داشتهاند. آنچه مسلم است اين است که گروههاي کُرد با داعش جنگيدهاند و با بشار اسد عليه داعش همکاري جدي داشتهاند. چگونه اين گفته خود را با همديگر جمع ميکنيد؟
البته که اين اتفاق افتاده است؛ درست است، چون سوريه اينقدر بهلحاظ وضعيت بغرنج است که شبکه عجيبوغريبي از ارتباطات اينجا به وجود آمده است. اينها از يک طرف ميگويند با داعش مبارزه کردهاند، اما از سوي ديگر با داعش همکاري هم داشتهاند؛ براي مثال پيش از جنگ رقه بر اساس اطلاعاتي که بعدا به دست آمد، موافقتنامهاي بين اينها و داعش امضا شده که سه هزار داعشي بههمراه خانواده خود در آن شهر زندگي ميکردند و با چشمپوشي «يپگ» و «پيد» از شهر خارج شده و در جاي امن ساکن شدند.
«يپگ»، «پيد» يا «پکک» مبارزه با داعش را موضوع فرعي خود ميدانند. اصليترين هدف آنها تشکل منطقهاي تحت اختيار خود در شمال سوريه است. آنها با درک درستي که از حساسيت غرب، آمريکا و اروپا پيدا کردهاند ميخواهند براي کسب مشروعيت خود از اين فرصت {مبارزه با داعش} استفاده کنند. ما مدام به دوستان و متحدان خود در غرب گوشزد کرديم که در مبارزه با سازمان تروريستي نبايد با سازمان تروريستي ديگري همکاري کرد. اين در درازمدت مشکلات ديگري را به وجود ميآورد.
آقاي سفير به نکته خوبي اشاره کردند؛ اينکه کُردهاي سوريه ميخواهند حکومت خودمختار کردي در شمال سوريه تشکيل دهند. به نظر ميرسد حساسيت ترکيه هم فقط روي همين است و اين گفته که کردهاي سوريه با داعش همکاري کردهاند تنها ادعاي ترکيه براي انجام عمليات نظامي است. ترکيه ميخواهد جلوي تشکيل حکومت خودمختار را در نزديکي خاک خود بگيرد، چون تابهحال شاهد هيچگونه حمله تروريستي از طرف کردهاي سوريه در داخل خاک ترکيه نبودهايم.
تنها هدف ما از اين عمليات، تأمين امنيت ملي و امنيت نواحي ترکيه است وگرنه ما نميخواهيم در داخل سوريه نظمي را ايجاد کرده يا روندي را پيش ببريم. گذشته از اين، مناطقي که دست «يپگ» و «پيد» بودند با عمليات «سپر فرات» پاکسازي و آزاد شدند. براي اين هدف بيش از ٧٠٠ حمله انجام شده است. وضعيت اينطوري نيست که هيچ عمليات و تنشي نبوده و ما يک روز صبح تصميم گرفتيم که عمليات «شاخه زيتون» را انجام دهيم.
اين عمليات براي تضمين امنيت ترکيه انجام شده است. حفظ تماميت ارضي سوريه براي ما اهميت ويژهاي دارد و يکي از اصليترين اصول و رويکردهاي ما نسبت به سوريه است، اما به اين شکل نيست که بخشي از مردم سوريه تحت ستم باشند تا اين تماميت ارضي حفظ شود، بلکه اين تماميت ارضي بايد با احقاق حقوق همه مردم سوريه حفظ شود.
آيا ترکيه در اين ادعاي خود، سهمي براي کردهاي سوريه يا گروهي از آنها قائل است؛ اگر کردهاي سوريه خودمختاري بخواهند - که به نظر ميرسد در سوريه اين خودمختاري را ميخواهند- ترکيه چه موضعي دارد؟ قبل از شروع جنگ داخلي در سوريه، حدود دو ميليون کرد اصلا شناسنامه هويتي نداشتند. شايد کردها هم در چارچوب قانون اساسي سوريه، براي خود حق تعيين سرنوشت بخواهند.
آن کسي که به آنها کارت هويت نداده است، بشار اسد، بوده است.
آيا در چارچوب سياست ترکيه چنين حقي براي کردها وجود دارد يا نه؟ به نظر ميرسد از نظر ترکيه هيچ گروه كرد غيرتروريستی در سوريه وجود ندارد؟
«يپگ» و «پيد» تنها نمايندگان و گروههاي سوريه نيستند؛ کردهاي سوريه در سازمانهای زيادي حضور دارند و ائتلاف ملي کردهاي سوريه يکي از اينهاست. يکيپنداشتن «يپگ»، «پيد» با مردم کرد سوريه درست نيست. ما با مردم کرد سوريه مشکلي نداريم؛ ما قبل از آغاز بحران که روابط خوبي با بشار اسد داشتيم، بارها درباره اوراق هويتي به او گوشزد کرديم که اين پايه حقوق شهروندي مردم سوريه و کردهاي سوريه و ساير مردم اين کشور است، اما مثل خيلي از توصيههاي ديگر ما به بشار اسد که آنها را ناديده گرفت، اين هم ناديده گرفته شد.
آنچه براي ما مهم است، این است که تمام اقشار، مذاهب و قوميتها از علوي، ناصري، سني، شيعه، کُرد، ترک و از تمام مذاهب ديگر سوريه براي آينده سوريه تصميم بگيرند، نهاينکه يک گروه براي آينده سوريه تصميم بگيرد. اگر آنها بتوانند بر سر شکل اداره کشور خود تصميم بگيرند، براي ما قطعا قابلقبول خواهد بود. شما امروز به اراضيای که تحت اختيار «يپگ» و «پيد» است نگاه کنيد؛ اصلا اين مناطق جمعيت کردي ندارند؛ مثلا در «ديرالزور» اينها به دنبال دراختيارگرفتن چاههاي نفت هستند. معناي اين رفتار چيست؟
شما گفتيد قصدي براي دخالت در سوريه نداريد، اما گفته ميشود ترکيه بهدنبال اين است که در مرزهاي بين خود و سوريه منطقه حائل درست کند. اين گفته چقدر صحت دارد؟
ما اصلا چنين هدفي نداريم که بخواهيم منطقه حائل درست کنيم. برنامه ما اين است که در آغاز مناطق مرزي خود و بعد کل سوريه به ثبات و صلح رسيده و از تروريستها پاکسازي شوند. ما به راهحلهاي کوتاهمدت معتقد نيستيم.
سوريه همسايه ماست و ثبات و امنيت در آنجا به منافع ملي ما کمک کرده و آن را تأمين خواهد کرد. ما مثل برخي از دوستان غربي که هر روز به دنبال هدفي کوتاهمدت هستند، اينكه روزي به دنبال ايجاد مناطق حائل، روزي به دنبال تقويت «يپگ»، «پيد» و روز ديگر برنامه ديگري داشته باشيم، نيستيم. ما برنامه و هدف جامعي داريم و آن ايجاد ثبات و امنيت در سوريه است. حرکت کلي ما بر اين مبنا استوار است.
من پاسخ سؤال خود را نگرفتم؛ آيا ترکيه برنامهاي براي عقبنشيني دارد يا اينکه ميخواهد بعد از عفرين به سمت کوباني يا به مناطق ديگر برود؟
ما قطعا هدف يا انديشهاي براي اشغال سرزميني نداريم که در آنجا سيستمي ايجاد کنيم. تنها هدف ما از عمليات شاخه زيتون رفع تهديدهاي تروريستي به خاک ترکيه است و اينکه بتوانيم آنجا را از اين تهديدها پاک کنيم. قطعا عفرين از طرف مردم خودشان اداره خواهد شد. ترکيه به اندازه کافي وسيع است و ما نياز نداريم خاک کشور ديگري را به خاک خود اضافه کنيم. اما اگر گروههاي تروريستي در اطراف ترکيه لانه كنند و بخواهند در خاک ترکيه تهديد ايجاد کنند، از موازين بينالمللي استفاده ميکنيم تا از حق خود دفاع کنيم. اين حق هر کشوري است که بر اساس قوانين بينالمللي از امنيت کشور خود دفاع کند.
من هم مطمئنم که ترکيه نميخواهد بخشي از خاک سوريه را به طور رسمي به خاک خود ضميمه کند.
ما غيررسمي هم چنين هدفي را دنبال نميکنيم.
پس برنامه شما چيست؟ آيا هدف رسيدن به عفرين و پاکسازي آنها از نيروهاي کرد است؟
بله تهديدهاي تروريستي را در آنجا پاکسازي کنيم.
بعد به پشت مرزها عقبنشيني خواهيد کرد؟
شايد اگر به عمليات سپر فرات نگاه کنيم، نمونه خوبي باشد. ترکيه يک نوار دوهزارکيلومتري را از داعش پاکسازي کرد و ٣٠ هزار پناهجوي سوري به آنجا برگشته و آموزش امنيت و تأمين امنيت به آنها داده شد و الان اين مناطق دست مردم منطقه است. اين ميتواند در اين مناطق هم اتفاق بيفتد.
اين قابل تعميم به عفرين است يا به سمت کوباني هم خواهيد رفت؟
تهديد تروريستي از هر طرفي که به سمت ترکيه باشد، ميتواند باعث شود تدابير مشابهي در مورد آنجا اجرا شود و در اين صورت کسي نبايد تعجب کند. اما شما چند بار به کوباني اشاره کرديد؛ شايد بد نباشد بگويم که وقتي داعش آنها را تهديد ميکرد و به دنبال اشغال کوباني بود، ما مرزهاي خود را باز کرديم و پيشمرگهها از شمال عراق وارد شدند و به کمک آنها آمدند و جلوي اشغال کوباني را به دست داعش گرفتند وگرنه کوباني اشغال شده بود.
وقتي درباره آينده کوباني هم سؤال ميکنيد، بهتر است اين مسئله را هم پس ذهن خود داشته باشيد. کسي که با ما دوستي کند، ما با او دوستي ميکنيم و کسي که به دشمني ما برخيزد، قطعا نبايد انتظار داشته باشد ما دشمني او را ناديده بگيريم. در شرايطي که ترکيه از مناطقي که تحت اختيار «پيد» است، ضربه خورده کسي نبايد انتظار داشته باشد که ترکيه گونه ديگر خود را جلو آورده تا ضربه ديگري بخورد.
نميخواهم خيلي روي اين مسئله بحث کنم اما براي يادآوري ميگويم اينگونه که آقاي سفير ميگويند، نبود. بلکه ترکيه مرزهاي خود را به روي کمک به کوباني بسته بود و فشار افکار عمومي جهاني به ترکيه- از جمله تظاهرات در تهران و شهرهاي ديگر جهان عليه ترکيه - سبب شد مرز خود را باز کند. از ماجراهاي كوباني زمان زيادي نگذشته و اين اتفاقات هنوز در افكار عمومي زنده است.
{ميخندد} ايرادي ندارد! وگرنه يکي، دو ساعت نياز بود تا درباره مسئله کوباني بحث کنيم.
نبرد در عفرين از اول ساده به نظر ميآمد؛ برخي فکر ميکردند ترکيه در چند روز عفرين را اشغال خواهد کرد ولي الان تلفات سنگيني به دو طرف وارد شده است. به نظر ميرسد جنگ سختتر از آنچه فکر ميشد ادامه مييابد و از عمليات سپر فرات بلندمدتتر باشد.
«يپگ»، «پيد» درخصوص پروپاگاندا و تبليغات و انتشار اخبار جعلي مهارت پيدا کردهاند. من پيشنهاد ميکنم خبرهايي را که از طرف آنها منتشر ميشود، با احتياط بخوانيد. در ميان ما اينکه ترکيه تلفات سنگيني داده است، اصلا وجود ندارد. اين عمليات، عملياتي نيست که با تصميمي عجولانه انجام شده باشد. تنها ترجيح ما عمليات نظامي در آنجا نبود. ما با راههاي ديگري هم ميخواستيم اين تهديدها و رفتارها را در آنجا از بين ببريم ولي نشد.
ما نميتوانستيم در مقابل تهديدي که عليه ما بود ساکت بمانيم. ما در مقابل هر احتمالي آمادگي داريم و هيچ شکي به اينکه اين عمليات با موفقيت به پايان ميرسد، نداريم. باور داريم اين عمليات به حفظ تماميت ارضي اين كشور و افزايش شانس موفقيت در حل بحران سوريه کمک خواهد کرد.
آيا توافقي بين روسيه و ترکيه در اين مورد انجام شده و روسيه چراغ سبزي به ترکيه نشان داده است؟
ما بيشک با روسيه ديالوگ نزديگي داريم و در اين موضوع هم با آنها تماس داشتيم و تماسهاي ما هنوز هم ادامه دارد. اما تأکيد ميکنم براي تأمين منافع ملي خودمان به اذن و اجازه هيچ کشور ديگري نياز نداريم. ما در ميان خود ضربالمثلي داريم «آتش، آنجايي را که بيفتد ميسوزاند»؛ بعضي از کشورهايي که بيرون ميدان هستند، ممکن است توصيههايي به ما داشته باشند ولي آن کسي که درگير اين مسئله است ما هستيم. کشوري که بيش از ٩٠٠ کيلومتر مرز مشترک با سوريه دارد، ترکيه است.
منظور من اجازهگرفتن نيست؛ آيا قبل از شروع عمليات به روسيه اطلاع داده شد؟
همانطور که گفتم ما با روسيه تماسهاي نزديکي داريم و دراينباره هم تماسهايي گرفته شد؛ اما سوريه کشور همسايه روسيه نيست يا تروريستها از سوريه به روسيه نميروند. طبيعتا روسيه درحالحاضر نيروی نظامي در سوريه دارد و نفوذي هم در آنجا دارد. ما همراه ايران و روسيه بيش از يک سال است روند همکاري را شروع کردهایم و گامهاي بلندي را در اين چارچوب برداشتهایم.
برخي از مخالفان آقاي اردوغان معتقدند او ميخواهد از اين عمليات براي کسب محبوبيت براي انتخابات ٢٠١٩ رياستجمهوري استفاده کند؛ حتي توافقي ميان حزب «عدالت و توسعه» و حزب «حرکت ملي» امضا شده که ادامه ائتلاف به نبرد با کردهاي سوريه عفرين بند شده است؟
من نيازي نميبينم اين ادعاها را جدي بگيريم. قطعا در سيستمهاي دموکراتيک همه آزاد هستند سناريوهاي مختلفي را تخيل کنند. آن چيزي که در ميدان اتفاق ميافتد واضح است. انجام عمليات در کشور ديگر بازيچه نيست که به خاطر سياست داخلي چنين هزينه سنگيني را بر خود تحميل کند. چنين عملياتی زماني انجام ميشود که کارد به استخوان رسيده باشد.
ايران بهطور رسمي با عمليات نظامي تركيه در خاك سوريه مخالفت كرده است.
اين طبيعي است که ما چشماندازهای متعددي در ارزيابي وقايع داشته باشيم، اما من اين را نه درباره روزنامه شما، بلکه به رسانههاي چند روز قبل ايران که نگاه ميکنم ميبينم با ديد منفي به اين عمليات نگاه ميکنند و من از اين مسئله تعجب ميکنم. دوباره ادعاهايي که ترکيه هدفش تقويت داعش يا تروريستهاي تکفيري است كه قبلا هم بود، از گنجهها بيرون آمده، اما اينها ادعاهاي بياساسي است. ما تصور ميکنيم کشورهايي مثل ايران که از تروريسم ضربه خوردهاند، وضعيت ما را درک کنند. ما خيلي از تروريسم ضربه خوردهايم و هزينههاي سنگيني بابت آن دادهايم. من اعلام موضع آقاي قاسمي، سخنگوي وزارت خارجه را ديدم و از موضع ايشان تعجب کردم.
دولت سوريه هم با اين عمليات مخالف بود. با وجود اين مخالفتها چگونه ترکيه اين عمليات را انجام داده است؟
سوريه مجبور است چنين موضعي داشته باشد و من اصلا تعجب نميکنم، ولي انتظار داريم مقامات ايراني با حساسيت بيشتري اعلام موضع کنند. کشورهايي که با ما اختلاف جدي دارند، در اعلام موضع خود گفتند ما نگراني ترکيه را هم درک ميکنيم و بعد موضع خود را اعلام کردند، اما درباره ايران چنين نبود. ما با ايران بيش از يک سال است که در چارچوب نشست آستانه همکاري نزديکي داريم و همينطور در ماههاي اخير روابط دوجانبه ما شتاب بيشتري گرفته و تقويت شده است. ما در اين شرايط هيچ جملهاي در اعلام موضع آقاي قاسمي نديديم که بگويند نگرانيهاي ترکيه را درباره امنيت ملي خود درک ميکنيم و اين باعث تعجب ماست.
من در اين شرايط نميخواهم وارد بحث نامه نمايندگان کرد مجلس شوراي اسلامي که خطاب به دبير کل سازمان ملل نوشته شده يا صحبت يکي از نمايندگان مجلس که اتهامات بياساسی را به کشور و رئيسجمهوري ما زده است، بشوم. يا اتهامي که سردار رحيم صفوي، مشاور فرمانده کل قوا، در برنامه تلويزيوني مطرح کردند که ترکيه داعش را آموزش داده است. ما براي اينکه مقامات ايراني نسبت به موضع ترکيه اطلاعات بيشتري داشته باشند، به تلاشهاي خود ادامه خواهيم داد.
مانورها و تغيير مواضع ترکيه در بحران سوريه بسيار زياد بوده است. ترکيه درباره سوريه حتي تا برخورد نظامي با روسيه پيش رفت، درحاليکه الان باهم همکاري ميکنند. از تأکيد روي سرنگوني بشار اسد به هر قيمتي تا پذيرش شکل ديگر سياست و کنارگذاشتن سياست قبلي؛ يعني اين تغيير موضع سبب همين سرگرداني شده است.
من با اين ارزيابي شما موافق نيستم؛ تغيير بنياديني در رويکرد ترکيه نسبت به سوريه اتفاق نيفتاده و رويکرد ما نسبت به بشار اسد هنوز هم همان است. بعد از اينهمه اتفاقات و وقايع، اگر کسي که مسبب ريختهشدن اينهمه خون شده، بخواهد هنوز هم در آن جايگاه به کار خودش ادامه دهد، چيزي است که کسي نبايد انتظار آن را داشته باشد و البته به نفع کسي هم نيست.
اين موضوع طولاني است و اجازه بدهيد در جلسات بعدي درباره همين مسئله صحبت کنيم.
متشکريم!
مازيار خسروي . ليلا ابراهيميان
- 9
- 3
نن
۱۳۹۶/۱۱/۲۳ - ۲۳:۳۷
Permalink