ترکیه مشغول سوءاستفاده از شرایط منطقه است
ترکها تا اینجا بازیشان را خوب پیش بردهاند
بعد از عملیات در سوریه، ترکیه در کردستان عراق هم وارد شد و مشغول عملیات نظامی است. حالا ترکیه هزاران کیلومتر از خاک سوریه را اشغال کرده و کیلومترها در عراق هم پیش رفته است. درباره اینکه ترکیه چرا ناگهان وارد این فاز عملیاتی شده و آینده این رویکرد چه خواهد بود، با قاسم محبعلی، دیپلمات کهنهکار کشورمان به گفتوگو نشستیم.
انگیزه و هدف ترکیه از تحرکات و اقدامات اخیرش در منطقه چیست؟
ترکیه انگیزههای متفاوتی از سیاستش در خاورمیانه، خصوصاً در سوریه و عراق دارد. یکی از این انگیزهها به مسائل و مشکلات داخلی ترکیه با کردها برمیگردد. ترکیه از ابتدا نتوانست مناسبات خودش را با جامعه کرد به مناسبات سازنده تبدیل کند. ساختار سیاسی ترکیه براساس نژاد ترک و پانترکیسم بعد از سقوط عثمانی شکل گرفته است و بر همین اساس ترکیه، کردها را در نظام سیاسی خود نپذیرفته است.
از این رو کردها همواره یک تهدید امنیت ملی و خطر تجزیه سرزمینی برای ترکیه تلقی میشوند. لذا ترکیه نگران این است که شکلگیری موجودیتهای سیاسی کرد در همسایههایش، عراق و سوریه بتواند به داخل ترکیه سرایت کند و با همپیمانی کردهای ترکیه، کردهای سوریه و کردهای عراق، آنها موفق شوند با جداسازی بخشهای مهمی از جنوب شرقی ترکیه کشور کردی را تشکیل دهند. نکته بعدی مسئله مقابله با نفوذ همسایگان و رقبای ترکیه است. این رقبا میتوانند ایران یا کشورهای عربی یا اسرائیل یا حتی روسیه و کشورهای اروپایی باشند.
ترکیه نگران حضور و نفوذ آنها در همسایگان خود است و میخواهد با حضور آنها رقابت یا مقابله کند. مسئله سوم به مسئله اتباع ترکیه و بحثهای سرزمینی برمیگردد. ترکیه و بخشهایی از جامعهاش، خود را وارث عثمانی میدانند. این سرزمینها از عثمانی جدا شده اند؛ بهخصوص بخشهایی مثل موصل، حلب و عفرین که ترکیه با جدایی آنها مخالف بود. آنها معتقد بودند این سرزمینها ترکنشین هستند و بخشی از سرزمین ترکیه محسوب میشوند.
مسئله چهارم هم بحث توسعه نفوذ است. خاورمیانه الان به منطقه رقابت منطقهای و رقابت قدرتهای بینالمللی تبدیل شده است. هر گروهی سعی میکند نفوذ خود را در این منطقه گسترش دهد. ترکیه هم طبیعتاً همین تمایل را دارد.
بنابراین انگیزههای متفاوتی در کار است اما انگیزه اصلی ترکیه بحث امنیت ملی و احتمال تجزیه ترکیه است.
آیا ترکیه موفق خواهد شد استراتژی جدید خود را پیش ببرد و رویکرد تازهاش را به بخشی از نظم پذیرفتهشده منطقه تبدیل کند یا با مانع مواجه خواهد شد؟
به طور کلی این استراتژی جدید ترکیه یک استراتژی پرهزینه است. توفیق این استراتژی جدید بستگی به شرایط دارد، به عملکرد رقبا، قدرتهای بزرگ و بازیگران خردتر مثل کردها، عربها، شیعیان و کشورهایی که در منطقه هستند
اما میتوان گفت که تا اینجا اصطلاحاً ترکیه خوب بازی کرده است و توانسته مشکلات خودش را با چرخشها و سیاستهای چندجانبهاش کاهش دهد. از جمله اینکه مناسبات خود را با روسیه و ایران بهبود بخشد و بحران رابطهاش با اروپا و آمریکا را هم تاحدودی کنترل کند، گرچه این روابط دیگر به شکل گذشته خود برنگشته اند. اینکه آیا پذیرفته میشود یا نه هم بستگی به شرایط دارد.
ترکیه به دلیل همسایگی به هر حال در آینده سوریه و عراق نقش خواهد داشت و بازیگر خواهد بود. اگر منافع ترکیه به طور کامل نادیده گرفته شود، میتواند حداقل یک بازیگر برهمزننده باشد. دستاوردهای ترکیه در این ماجرا همان طور که اشاره کردم، بستگی به بازی و توانایی بازیگرهای دیگر دارد.
آمریکا و دیگر قدرتها با این رویکرد ترکیه چگونه مواجه خواهند شد؟
قدرتهای بزرگ به بازی قدرتهای کوچکتر و خردتر متناسب با منافع خودشان نگاه میکنند. آنها در عین حال که سیاستهایی دارند، اگر بازی قدرتهای کوچکتر، در چارچوبی باشد که منافع آنها را تامین کند، تا زمانی که در این چارچوب بمانند اجازه میدهند که قدرتهای کوچکتر و بازیگرهای کوچکتر به بازی خود ادامه دهند. ترکیه حداکثر یک قدرت منطقهای و یک قدرت متوسط هست و در مقابل اروپاییها، روسها و آمریکا قدرت کوچکتری به حساب میآید و در سطح عربستان و اسرائیل محسوب میشود؛ بنابراین سقف بازیاش به کف بازی بازیگران بزرگتر محدود میشود.
تا جایی که ترکیه بازی خود را در چارچوب منافع این قدرتهای بزرگتر ادامه دهد، آنها او را تحمل میکنند. مشکلاتی هم که اخیرا بین ترکیه با اروپا و آمریکا در مسائلی مثل پرونده سوریه، مهاجرت و... پیدا شده نشان از این دارد که آنها احساس میکنند ترکیه دارد پای خود را از گلیم خود درازتر میکند و از سطح بازی که آنها توقع دارند فراتر میرود. اگر این برخورد ایجاد شود آمریکاییها به ادامه آن اجازه نخواهند داد. قدرتهای منطقهای هم این چالش را با ترکیه ادامه خواهند داد. هم ایران، هم اسرائیل، هم عربستان، هم کشورهای عربی دیگر مانند مصر، سعیشان بر این است که ضمن اینکه با ترکیه تعامل میکنند، رقابت هم بکنند و جایی که ترکیه منافع آنها را نادیده بگیرد با او برخورد کنند.
نقش ایران در این میان چیست؟
سیاست خارجی ایران هم مثل هر کشور دیگری بر اساس امکانات و نیازها شکل میگیرد. ایران به هر حال به ترکیه نیاز دارد و ترکیه هم به ایران. این دو کشور همسایه هستند. برای تجارت خارجی و ارتباط با جهان، ترکیه جایگاه ویژهای برای ایران دارد و ایران نمیتواند ترکیه را یکسره نادیده بگیرد؛ بنابراین مجبور است ملاحظات ترکیه را در نظر بگیرد. از سوی دیگر ترکیه هم همین طور است. ترکیه همواره باید نگران این باشد که ایران میتواند رابطه خودش را با کردها بهبود ببخشد.
درست است که ایران با کردها مشکلات سیاسی دارد اما ایران مشکلات بنیادین و ذاتی با جامعه کردی ندارد، چه کرد ایرانی، چه کرد عراقی، چه کرد سوری و چه کرد ترکیه ندارد؛ بلکه کردها بخشی از فرهنگ تاریخی ایران و بخشی از ایران تاریخی محسوب میشوند. در صورتی که ایران احساس خطر جدی از سوی ترکیه کند میتواند رابطهاش را با کردها بهبود ببخشد و این نقطهضعف ترکیه است و ملاحظاتی از این رو دارد. همین طور با عراق و سوریه هم ترکیه باید ملاحظات این چنینی را رعایت بکند.
این ملاحظات دوطرفه است؛ اما با توجه به اینکه ترکیه مناسبات خود را با اروپا، آمریکا، کشورهای عربی، اسرائیل، روسیه و سایر بازیگرها برقرار دارد و ایران برعکس رابطه خوبی کشورهای عربی، اسرائیل، اروپا و آمریکا ندارد، ترکیه قدرت بازیگری بیشتری در این قضیه دارد. به هر حال دو طرف بازیگرانی هستند که ملاحظات یکدیگر را رعایت خواهند کرد و مناسبات ایران با ترکیه اهمیت بیشتری از مناسباتش با سوریه و عراق دارد. چرا که ایران، مثل ترکیه آنها را حوزه نفوذ تلقی میکند، اما اگر رابطه ایران با ترکیه تخریب شود، با توجه به قدرت نظامی و همپیمانیاش با ناتو، ترکیه تهدید به حساب خواهد آمد.
تا اینجا ترکیه در مناطقی که دولتهای مرکزی ضعیف بودهاند عملیات خود را انجام داده. آیا ممکن است کار به جنگ مستقیم بین یکی از دولتهای درگیر در منطقه با ترکیه بکشد؟ به طور خاص، آمریکا، روسیه، ایران، سوریه و عراق.
این واقعیتی است که هم ایران، هم ترکیه، هم عربستان، هم اسرائیل، حتی آمریکاییها و روسها، طبیعتاً در مناطقی که دولتهای مرکزی یا فروپاشیدهاند یا تضعیف شده اند و حاکمیت ملی تضعیف شده، وارد میشوند. اگر در عراق و سوریه کمافیالسابق قدرت مرکزی قوی وجود داشت، هیچ کدام این فرصت را پیدا نمیکردند که در این حد در این کشورها حضور یا مداخله پیدا کنند. طبیعی است که این نسبت را در مورد حضور ترکیه در عراق و سوریه هم باید در نظر داشت.
تا زمانی که دولتهای مرکزی ضعیف هستند، ترکیه میتواند حضور و عملیات خود را در این کشورها داشته باشد و حتی افزایش دهد؛ اما درباره اینکه این کشورها با دولت ترکیه وارد جنگ مستقیم شوند، به عقیده من این کشورها حتماً ملاحظه خواهند داشت؛ چرا که ترکیه در عین حال که اختلافاتی با اروپا و آمریکا دارد، بخشی از پیمان ناتو است و طبیعتاً این همپیمانی به کشورهای دیگر اجازه نمیدهد که بهراحتی با ترکیه درگیر شوند. ترکیه از این قضیه کاملاً استفاده میکند؛ اما به هر حال احتمال هست که این درگیری شکل بگیرد. درباره اینکه ترکیه با آمریکا یا روسیه درگیر شود، به نظر من ترکیه شرایطش را ندارد؛ اما در شرایط خیلی خاص و نابهنجاری ممکن است که با سوریه و ایران و عراق درگیر شود.
البته من فکر میکنم که هم در ایران و هم در ترکیه این هشیاری وجود دارد هیچ وقت با هم درگیر نشوند. با توجه به تجربه تاریخی جنگهای صدساله در زمان صفویه، دو کشور همواره تلاش داشتهاند که هیچ وقت با هم وارد جنگ نشوند. رقابتهای خود را داشته باشند و در عین حال همکاریهای خود را هم داشته باشند و جاهایی هم که تنش وجود دارد از نقطهضعفهای همدیگر استفاده میکنند؛ اما تا جایی این روند را ادامه میدهند که به جنگ یا درگیری مستقیم نرسد و احتمال درگیری مستقیم بین ایران و ترکیه نزدیک به صفر است.
اگر شرایطی ایجاد شود که یک درگیری بزرگ در منطقه ایجاد شود و مثلاً بین ایران با آمریکا یا کشورهای عربی درگیری ایجاد شود آن وقت باید دید آیا ترکها همین سیاست را ادامه میدهند یا از فرصت برای توسعه نفوذ به منطقه آذربایجان و حتی برای وصلشدن به جمهوری آذربایجان و قفقاز سوءاستفاده میکنند. در هر حال فعلاً چنین شرایطی وجود ندارد و خیلی بعید است. نکته دیگر این که باید توجه داشته باشیم، ترکیه در حال بهرهبرداری یا به عبارتی سوءاستفاده از شرایط منطقهای است.
اختلافاتی که ایران با کشورهای عربی دارد یا وضعیتی که اسرائیل دارد و جنگ سردی که بین غرب و روسیه در حال شکلگیری است. ترکیه در حال حداکثر بهرهبرداری از این وضعیت است و بازی خودش را در میان این مسائل انجام میدهد. تا وقتی که این وضعیت وجود دارد طبیعتاً ترکها میتوانند سیاستهای خودشان را ادامه دهند؛ اما اگر مناسبات ایران با غرب یا روسیه با غرب تغییر کند، شاید وضعیت ترکیه هم تغییر کند.
روحاله نخعی
- 10
- 1