اعلام نتایج انتخابات عراق در رسانه های داخلی و رسانه های عراقی با محوریت اعلان خبر پیروزی سائرون همراه شد. این خبرها به دنبال القای این مطلب بودند که با این اتفاق، جریان فتح که مورد حمایت ایران بود، در انتخابات عراق شکست خورده است. این تحلیل ناشی از عدم شناخت از ساختار انتخابات و تشکیل پارلمان و چگونگی تعیین نخست وزیری در عراق بود. بنابه دلایل و نکات زیر این تحلیل و خبر اگرچه دارنده نکات و واقعیت هایی جزئی درباره عراق است اما تحلیل صحیحی از رخدادهای انتخاباتی در عراق نبود:
۱. مقتدی صدر با لباس روحانیت و شعار مبارزه با اشغالگری امریکا و با تکیه بر پشتوانه نسبی اش به خاندان صدر، از ابتدای اشغال عراق به عنوان سردسته یکی از گروه های فعال ضد اشغالگری و ضد امریکایی در عراق شناخته شد. بنابر این، تعاملات این جریان با امریکا همچون تعاملاتی که حیدر العبادی با امریکا داشت به معنای همراهی این جریان با امریکا علیه ایران نیست. ضمن ان که در مجموع راهبردهای ایران در حوزه تعاملات با همسایگانش، اساساً ایران مخالف همکاری آن ها با امریکا در راستای منافع ملت هایشان نیست. این پشتوانه مقتدی صدر و نکات دیگری که در ادامه خواهد امد، باعث می شود مقتدی صدر در صورت قرار گرفتن بین دو راهی، بین ایران و امریکا، ایران را انتخاب کند اما از برگه امریکا در جهت بالا بردن قدرت چانه زنی خود برای گرفتن امتیاز از ایران برای همراهی استفاده کند.
۲. علاوه بر توجه به این پیشینه، برای تحلیل وزنه فعلی مقتدی صدر در عراق باید به تفاوت هایی که نظام انتخاباتی و پارلمانی عراق با ایران دارد توجه کرد. کسب ۵۴ کرسی برای ایجاد ائتلاف اکثریت پارلمان برای تعیین نخست وزیر به تنهایی تعیین کننده نیست. اختلاف اندک کرسی های سائرون با فتح با ۴۷ و با ائتلاف نصر با ۴۳ کرسی، میزان بازیگری موثر سائرون را تحت تاثیر قرار می دهد و بر اهمیت دیگر جریان ها در تعیین نخست وزیر می افزاید.
در واقع، مقتدی صدر بازیگری زیرک با اقبال عمومی بسیار متوسط در عراق است. تفاوت ارای ائتلاف وی با سایر ائتلاف ها چندان زیاد نیست و ناشی از رندی و زیرکی او در همراهی با جریان های کممونیست و لیبرال است. این اختلاف در حالی است که ائتلاف فتح برای اولین بار در انتخابات ظاهر می شد. در مجموع، زمانی سائرون را می شد پیروز جدی انتخابات عراق اعلام کرد که وزنه سنگین با اختلاف قابل توجه با رقبایش در تعیین ائتلاف اکثریت پارلمان می بود. مقتدی اکنون چنین وزنه ای ندارد. اگرچه جایگاه فعلی اش نیز جایگاه خوبی است.
۳. در تحلیل شخصیت مقتدی صدر باید گفت وی در انتخاب میان عربستان و ایران یا انتخاب میان امریکا و ایران در نهایت ایران را انتخاب می کند اما علت این که تعاملاتی با مخالفان ایران همچون عربستان دارد از زوایای مختلف قابل تحلیل است: وی با این اقدامات که راهبردی نیست و صرفا تاکتیک است، به دنبال بالابردن قدرت چانه زنی خود در گرفتن امتیاز بیشتر از ایران برای همراهی با ان است. از سوی دیگر در این تاکتیک ها بهره هایی نیز در جذب ان دسته از گروه های عراقی که بر عربیت و دوری از ایران تاکید دارند می برد. این دسته، معمولاًدر برنامه های ایران در عراق نادیده گرفته می شوند و مقتدی صدر برای جذب انان نیاز به رقابت جدی با سایر رقبای شیعه خود ندارد.
نکته مهمی که نباید ان را نادیده گرفت این است نزدیکی عربستان و امریکا نیز به جریان مقتدی صدر صرفاً تاکتیکی برای ایجاد شکاف در میان شیعیان عراق است و چنانچه اقتضائات لازم برای این اتخاذ و اجرای این تاکتیک رفع شود، امریکا همان اشغالگر سابق عراق و عربستان نیز همان کشور پادشاهی مبتنی بر وهابیت خواهد بود که شیعه را تکفیر می کند.
اشکال کار مقتدی صدر این است که مانند یک اصیل زاده در سیاست عمل نمیکند. البته اصیل زادگی اش را در راهبردهایش حفظ می کند و نزدیکی او به جریان فتح که مورد حمایت ایران بوده است و تشکیل ائتلاف جدید ناشی از همین مسئله است.
۴. هر جریان اصیلی در عراق از تعریف تقابلی خود با ایران که بدون چشم داشت حامی عراق است، پرهیز می کند و اختلاف ها تنها بر سر تاکتیک هاست. علت این امر رویکرد مثبت ایران در حمایت از استقلال واقعی عراق در تصمیم گیری برای اینده خود است. علاوه بر این، ویژگی مهم دیگر، نوع تعامل ایران با رخدادهای سیاسی در عراق است که به نتیجه انتخابات و رخدادهای سیاسی در عراق احترام می گذارد اما همواره بر اتحاد میان جریان های مختلف شیعی با یکدیگر و نیز جریان های شیعی با سایر جریان های کردی و سنی تاکید می ورزد و از ان حمایت می کند. علت این رویکرد ایران نیز آن است که ایران به جای ان که منافع خود را در دستاوردهای کوتاه مدت ناشی از روی کار امدن جریانی خاص در عراق تعریف کند، منافع خود را در دستاوردهای بلند مدت ناشی از عراق مستقل، متحد، یکپارچه، آزاد و امن می داند.
در تحلیل مسایل انتخابات اخیر عراق نباید از این نکته غافل شد که از ان جا که ایران منافع خود را در راستای استقلال، آزادی، اتحاد، یکپارچگی و امنیت عراق تعریف کرده است، جریان های اصیل شیعه، سنی و کرد عراق و نیز مردم ان هرگز به ایران پشت نخواهند کرد. بر این اساس ممکن است اختلاف دیدگاه هاه و اختلاف عملکردهایی میان این جریان ها و ایران وجود داشته باشد اما در نهایت، ایران و جریان های اصیل عراقی در بزنگاه ها و نقاط عطف سیاسی، با یکدیگر همسو خواهند بود.
۵. ایران همواره با همه جریان های سیاسی، مذهبی و قومی در عراق روابط خوبی داشته است و هر جریانی که بر سر کار بیاید، از آن جا که منتخب ملت عراق است، برای ایران محترم است. متقابلاً هر جریانی که در عراق بر سر کار بیاید نیز بر جایگاه ایران در منطقه واقف است و به این جایگاه احترام می گذارد. زیرا ایران از جایگاه خود برای استیلای بر همسایگان بهره نبرده است بلکه به دنبال آن بوده تا کشورهای همسایه اش را نیز همراهی کند تا به قدرت های بزرگ و تاثیرگذاری در منطقه تبدیل شوند. زیرا منطقه قدرتمند و امن در سایه حضور همسایگان دوستی که صاحب قدرت و امنیت هستند ایجاد خواهد شد. نمونه این اراده از ایران در تحولاتی که عراق با همراهی ایران پشت سر گذاشته مشهود است.
بنابر آن چه گفته شد، ائتلاف جریان فتح و سایرون در روزهای اخیر در حالی رخ داد که رایزنی های سیاسی خبر از تقابل جریان فتح با جریان سائرون در پارلمان می داد. حال آن که انتخاب و تصمیم مسولین ایرانی از ابتدای مشخص شدن نتائج انتخابات عراق، ائتلاف همه جریان های اصیل عراقی اعم از کردی، شیعی و سنی برای حفظ اتحاد بوده است. تصمیمی که اکنون به بار نشسته و وحدت در میان این دو ائتلاف را متجلی کرده است. با پیوستن دو جریان عمده و اصیل کردی عراق به این ائتلاف، بعید نیست در آینده نزدیک سایر جریان ها همچون نصر و قانون نیز به این ائتلاف بپیوندند و پارلمان جدید عراق با قدرت آغاز به کار کند. این تجمیع و ائتلاف گسترده جریان های اصیل عراقی نشان از اهتمام رهبران آن ها به آینده ای روشن و مملو از امنیت، آرامش و وحدت برای عراق یکپارچه خواهد داشت و در نگاه آیندگان، همواره شایسته تقدیر و ستایش دیده خواهد شد.
اعظم وثوقی
- 16
- 4