واشنگتن درباره مذاکره با ایران اظهارات جدیدی را عنوان کرده است. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری گفت: «در صورتی که ایران رفتارش را تغییر دهد حاضر به گفتوگو با مقامهای این کشور هستیم». سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که دیپلماسی را در تعامل با ایران ترجیح میدهیم. این بخشی از سخنان آمریکاییها در روزهای اخیر بوده است در حالی که بحث مذاکره بین ایران و آمریکا موضوع تازهای نیست و همواره از سوی رهبران دو کشور واکنشهای متعدد و گوناگونی به این مساله نشان داده شده است.
آنچه در ادامه میآید گفتوگوی «آرمان» با مرتضی مکی، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی است که به بررسی روابط ایران و آمریکا، برنامههای اقتصادی دولت با تغییر در تیم اقتصادی دولت، خروج آمریکا از برجام، طرح سوال از رئیسجمهور و گفتوگوی ملی پرداخته شده است را میخوانید.
به دنبال اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا مبنی بر ترجیح دادن دیپلماسی در تعامل با ایران، این سوال مطرح میشود که به طور کلی هدف ترامپ از طرح مذاکره با ایران چیست؟
دولت ترامپ در ۱۸ ماه گذشته نشان داده که به هرحال به دنبال جنجال آفرینی در هر حوزهای است و سعی میکند از هر سوژه و موقعیتی بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی خاصی داشته باشد گاهی اوقات با کیم جونگ اون در سنگاپور، ملاقات آقای ترامپ با پوتین و حالا نیز تنشهایی که با جمهوری اسلامی ایران دارد و مواضع تندی که آمریکاییها اتخاذ کردهاند. در یک تجدید نظر شاهد هستیم که میخواهند دیپلماسی گفتوگو و مذاکره را در پیش بگیرند و این نشان دهنده این است که دولت ترامپ در شرایطی است که میخواهد از هر سوژه و از هر فرصتی استفاده تبلیغاتی کند و در تنشهای عرصه نظام بینالملل ایجاد میکند، سیاست واحدی ندارد و بحث و گفتوگو و مذاکره با ایران در همین قالب، قابل تصور است این البته به این معنا نیست که ما باید به نوعی با همه دیدگاهها و مواضع آمریکا و ترامپ به یک شکل رفتار و برخورد کنیم.
با توجه به اینکه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا برای مذاکره با ایران پیش شرطهایی را اعلام کرده و از مذاکره با پیش شرط سخن به میان آورده است، هدف اصلی ترامپ از طرح مذاکره با ایران چیست؟
اول اینکه این اصل را نباید فراموش کرد که دولت ترامپ به دنبال جنگ و درگیری نظامی نیست و مواضع رئیسجمهور آمریکا نشان داده است که آمریکاییها به دنبال جنگ نیستند. آنها به رغم دیدگاههای بسیار تند و غیردیپلماتیکی که طی دوسه هفته اخیر نسبت به جمهوری اسلامی ایران روا داشتند اما به خوبی میدانند که عرصه نظامی عرصهای نیست که بتوانند به راحتی وارد آن شوند و آنطور که میخواهند خارج شوند. یک اصل پذیرفته شده در دولت ترامپ وجود دارد، البته این بدین معنی نیست که در مقابل تهدیدات آمادگی نداشته باشیم
به هرحال دولت آقای ترامپ به انتخابات کنگره نزدیک است و تلاش میکند از هر سوژه و موضعی برای استفاده سیاسی و تبلیغاتی بهرهبرداری کند بحث مذاکره با جمهوری اسلامی ایران نیز به یکی از اهدافی است که آقای ترامپ برای انتخابات کنگره و اینکه بتواند خود را پیروز اصلی در عرصه سیاست خارجی نشان دهد به آن نیاز دارد همانطور که در دیدار با رهبر کره شمالی و در دیدار با رئیسجمهور روسیه همان اهداف را دنبال میکرد و در سخنانش دیدار با مقامات جمهوری اسلامی ایران را مطرح کرد که همین اهداف را دنبال میکند.
ترامپ قبل از طرح مذاکره با ایران مواضع تندی علیه کشورمان داشته است بنابراین با توجه به اینکه اخیرا از دیپلماسی در مذاکره با ایران سخن به میان آورده و به نوعی چرخشی نرم در سخنان خود در قبال ایران اتخاذ کرده است، آیا میتوان چنین اذعان داشت که انتخابات کنگره یکی از دلایل مهم مواضع ملایمتر و متعادلتر ترامپ در برخورد با ایران نسبت به گذشته است؟
در واقع انتخابات کنگره یکی از متغیرهاست و متغیرهای دیگری نیز وجود دارد. با توجه به اینکه شخصیت ترامپ شخصیت تاجر مسلکی است و یک شخصیت استراتژیکی نیست که بتوان بر اساس یک اهداف روشنی سیاستها و مواضع آن را تجزیه و تحلیل کرد متغیرهایی که برای تجزیه و تحلیل شخصیت ترامپ وجود دارد متفاوت از رئیسجمهور سابق آمریکا است به همین دلیل یکی از متغیرها میتواند انتخابات کنگره باشد متغیر دیگر این است که به هر حال آقای ترامپ روش، منش و سلوک خود را در نظام حکومتداری دارد و تلاش میکند سیاست چماق و هویجی که آمریکاییها به شکل دیگری از آن استفاده میکنند را مورد استفاده خودش قرار دهد و در محور تحولات عرصه جهانی و منطقهای خود را مطرح کند.
به هرحال آقای ترامپ با توجه به سوابق کارهای تجاری و عملکردی که طی ۱۸ ماه گذشته داشته، نشان داده است که از یک سیاست روشن و پایداری در عرصه سیاست خارجی پیروی نمیکند و این سیاست ناپایدار به این جهت است که با توجه به قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا در عرصه نظام بینالملل تلاش میکند که از این مواضع ناپایدار هم برای اقتصاد آمریکا و هم در جهت تثبیت موقعیت خود در داخل آمریکا و همچنین انتخاباتی که دوسال آینده که در پیش روست، حداکثر بهرهبرداری سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی را داشته باشد. اینها متغیرهایی است که آقای ترامپ همواره در دیدگاهها و مواضع خود در نظر دارد.
احتمال دارد که مواضع ترامپ بعد از انتخابات کنگره به ویژه در مورد مذاکره با ایران تغییر کند و در صورت مذاکره و توافق با ایران، بخواهد توافق را کنار بگذارد؟
احتمالا نتیجه انتخابات گسترده به نفع دموکراتها تمام شود که این امر میتواند در نتایج مذاکرات احتمالی تاثیر بگذارد اما واقعیت این است که روی حرفها و مواضع و رفتار ترامپ نمیتوان حساب کرد. ممکن است امروز توافقی انجام دهد و فردا زیر توافق بزند بنابراین به شخصیت رفتاری ترامپ نمیتوان اعتماد کرد. در انتخابات گذشته ریاست جمهوری که منجر به انتخاب ترامپ شد
دخالت روسها در انتخابات را شاهد بودیم که ترامپ این مساله را هم مسکوت گذاشت و پس از انجام مذاکره با پوتین در هلسینکی فنلاند که با انتقادات فراوان دموکراتها و جمهوریخواهان همراه بود، وقتی به واشنگتن بازگشت مواضع خود را ۱۸۰ درجه تغییر داد و دخالت روسها در انتخابات سال ۲۰۱۶ را رد کرد. ممکن است که در مورد مذاکره با ایران موضع ترامپ تغییر کند و زیر توافق احتمالی با ایران بزند و یا ممکن است بر سر تعهدش بماند.
اما نکته مهم این است که ما یعنی ایران در مقابل ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا، باید مواضع و دیدگاه روشنی را داشته باشیم بدین معنا که نباید مانند گذشته همه مواضع آمریکا را صفر یا صد در نظر بگیریم و با آن به شکل برخورد کنیم. همانطور که مایک پمپئو از یک ماه پیش شروط ۱۲ گانهای را برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد که اینها میتواند شرط مذاکره و گفتوگو با ایران باشد که آقای دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان عملا به همان ۱۲ شرط آمریکا، پاسخ نسبتا قاطعی دادند بنابراین با توجه به شرایط، موقعیت و صحبتهای آقای ترامپ، جمهوری اسلامی باید مواضع روشن خود را برای هرگونه مذاکره بیان کند و ما نیز از دیپلماسی عمومی ترامپ که در جهت بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی استفاده میکند، باید از این فضای دیپلماسی در جهت اثبانیت حقانیت خود استفاده کنیم و از دیدگاهها و تنشهایی که ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده را رد کنیم؛ این فضایی است که ما هم باید در دیپلماسی عمومی خود استفاده کنیم و دیدگاه صرفا سلبی نسبت به پیشنهادات وزارت امور خارجه آمریکا و مباحث مذاکره بین ایران و آمریکا نداشته باشیم.
در پی طرح تشکیل ناتوی عربی از سوی ترامپ، موضع کشورهای عربی منطقه درباره مذاکره بین ایران و آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
عربها و رژیم صهیونیستی همواره نشان دادند که هرگونه نزدیکی آمریکا به ایران را نمیتوانند، تحمل کنند به نحوی که آنها در طول مذاکرات برجام این نگرانی خود را نشان دادند. برای مثال وزیر امور خارجه سابق عربستان مخالفت خود را با برجام اعلام کرد و هرگونه نزدیکی آمریکا با ایران را با نگرانی دنبال میکنند اما بحث ناتوی عربی بحث جدیدی نیست که تازه مطرح شده باشد.
شورای همکاری خلیج فارس سنگ بنای خود را مقابله با جمهوری اسلامی میداند و اکنون در داخل این شورا اختلافات جدی میان اعضا وجود دارد. وضعیت به نحوی است که در مورد توانایی آمریکا برای ایجاد ائتلاف متشکل از این کشورها علیه ایران، نظرات گوناگونی مطرح است. بنابراین بعید به نظر میرسد که چنین ائتلافی علیه ایران در منطقه شکل بگیرد به ویژه اینکه آمریکا به صورت یکجانبه از برجام خارج شده است و ایران در حال مذاکره با اتحادیه اروپا، چین و روسیه است. علاوه بر این کشورهای عربی اکنون در شرایطی نیستند که بخواهند با همکاری و نزدیکی با آمریکا شرایط جدیدی را علیه ایران در منطقه ایجاد کنند.
در میان کشورهای عربی، کشور عمان برای میانجیگری بین ایران و آمریکا اعلام آمادگی کرده است به ویژه در روزهای اخیر وزیر خارجه عمان هم با ترامپ دیدار کرد. این کشور همواره خود را به عنوان میانجی صلح در منطقه معرفی کرده است. در چنین شرایطی پیشنهاد جدید عمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
کشور عمان چه در قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب روابط خوب و نزدیکی با ایران داشته است. عمان در مواقعی هم به عنوان میانجی بین ایران و آمریکا وارد عمل شده است. نباید فراموش شود که کشور عمان همچنین در بحث برجام نقش موثری داشت. در سفر اخیر وزیر خارجه عمان به آمریکا برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که مذاکره ایران و آمریکا مطرح شده که صحت و ابعاد آن در آینده مشخص خواهد شد. به هر حال همانطور که قبلا گفته شد جمهوری اسلامی ایران هم باید مواضع و پیشنهادات خود را در قبال پیشنهادات ترامپ به صورت روشن و صریح بیان کند، اجازه بدهد دستگاه سیاست خارجی این مواضع را اعلام نماید و یک صدا عمل کنیم نه چندصدا. عرصه سیاست خارجی عرصه چندصدایی نیست.
ما نیازمند یک بازیگری از سوی تیم حکمرانی در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی هستیم و مشکلاتی که کشور درگیر آن است، نشان میدهد که به یک ضرورتی رسیدهایم که در مورد مسائل و پدیدههایی که اکنون با آن مواجه هستیم مانند مذاکره بین ایران و آمریکا و سایر موضوعات دیگر در سیاست خارجی، نباید به متغیرهای گذشته مانند قبل نگاه کرد. باید با حس و آرمانها و مسئولیتهای راهبردی ایران در منطقه، یک رویکرد جدیدی از طریق دیپلماسی عمومی ایجاد کنیم تا بتوانیم حداکثر بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی در عرصه نظام بینالملل را ببریم و هم برای جامعه داخلی بتوانیم امنیت و آرامش ایجاد کنیم که نیاز ضروری کشور است.
برخی گمانهزنیها حاکی از این است که اگر آمریکا دیدگاه منفی خود را به فعالیت هستهای ایران کنار بگذارد، عربستان هم به پاکستان نزدیک میشود. تحلیل شما چیست؟
بحث نزدیکی عربستان و پاکستان بحث جدیدی نیست. با توجه به روی کار آمدن عمرانخان و مواضع و دیدگاههای مثبتی که ایشان نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارد، فرصت به گونهای نیست که عربستان بخواهد به همراه پاکستان جبهه متحدی را علیه ایران تشکیل دهد. به ویژه در زمان اوج مذاکرات برجام همواره عربستانیها این موضوع و تهدید را نسبت به اروپاییها مطرح میکردند که اگر ایران بخواهد به فعالیت هستهای بپردازد، عربستان هم به این سمت حرکت خواهد کرد. هرچند به این سمت حرکت کردهاند و قراردادهایی را نیز در این زمینه به امضا رسانیدهاند اما آمریکاییها و اروپاییها و به ویژه رژیم صهیونیستی اجازه نخواهند داد که عربستان به فعالیتهای هستهای نزدیک شود.
مذاکره با آمریکا در بازار ایران چه تاثیراتی میتواند داشته باشد؛ میتواند آرامش را به بازار و وضعیت معیشتی مردم برگرداند؟
نمیتوان به صورت مطلق اذعان داشت که اگر مذاکره با آمریکا صورت گیرد، در بازار ایران اثرگذار است. در عین حال نمیتوان اذعان داشت بدون تاثیر است. هرچه میزان تنش در سیاست خارجی کمتر باشد قطعا میتواند از فضای ناپایدار اقتصادی بکاهد. نباید به آن به عنوان راه حل نگاه کرد اما قطعا بیتاثیر نیست.
به طور کلی رابطه ایران و آمریکا را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی میکنید و آیا امیدی برای توافق مجدد وجود دارد؟
با توجه به اینکه شرایط شرایط بسیار ناپایدار و آقای ترامپ هم یک آدم غیرقابل پیشبینی است روابط ایران با آمریکا یک رابطه پرتنش است؛ به همین دلیل ما باید بسیار هوشمندانه، بادرایت و با مدیریت نسبت به مواضع و دیدگاههای آمریکا واکنش نشان دهیم و تلاش کنیم روابط و فضای تنشآفرینی که آمریکا در جهان و منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده را با مواضع هوشمندانه خود به حداقل برسانیم.
اینکه از سوی برخی گفته شده که آقای روحانی برنامههایش را مطابق با برجام طراحی و پیشبینی کرده بود و این روزها بسیاری این سوال را دارند که برنامه روحانی و کابینه دوازدهم برای بحران اقتصادی ایجاد شده بعد از خروج آمریکا از برجام چیست؟
متاسفانه از مزایای برجام در سالهای گذشته استفاده نکردیم و برای شرایط امروز هم برنامه نداشتیم که اگر آمریکا از برجام خارج شود ما چه برنامههایی را خواهیم داشت و اینکه در چند ماه گذشته تحولات اقتصادی نشان داده که برنامه پایدار، شفاف و روشنی برای اداره کشور در صورت خروج آمریکا از برجام نداشتیم.
اینکه محمدرضا تابش، از نمایندگان مجلس در صحنه علنی مجلس عنوان کرد که نیازمند گفتوگوی ملی هستیم و رفع برخی سختگیریها و بازنگری در مسائل مطرح در سیاست ضروری است. تحقق این مساله تا چه اندازه میتواند در افزایش حس اعتماد و همبستگی بین مردم و مسئولان نقش ایفا کند؟
باید به قضیه گفتوگو بسیار فراتر از مساله حصر نگاه کنیم. اگر فراتر به قضیه گفتوگو نگاه کنیم قطعا خیلی از مشکلات حل میشود. یعنی تعامل برای این مهم یکی از مسائل است. نباید فراموش شود که گفتوگو و وحدت میان جریانهای سیاسی مختلف کشور ضروری است. همچنین به یک وحدت بین نهادهای مختلف در کشور، اصلاح و انسجام در ساختارها به ویژه در شرایط سخت اقتصادی نیازمندیم که مردم این روزها در آن گرفتار هستند.
طرح سوال از رئیسجمهور در مجلس تصویب شد؛ با توجه به تغییراتی که در تیم اقتصادی دولت رخ داده، محورهای سوال از رئیسجمهور در مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
طرح سوال از رئیسجمهور از اختیارات مجلس است و شرایط اقتصادی کشور باعث شده که مجلس برای اینکه نشان دهد در این عرصه تحرک دارد این سوال را از رئیسجمهور دارند که ایشان در قبال هم مسائل کابینه و هم برنامههای اقتصادی خود به صورت شفاف و روشن پاسخ دهند و این طرح مجلس اگر با حسن نیت انجام شده باشد، قطعا میتواند در امنیت و آرامش مردم موثر باشد و هم جسارت و تحرک بیشتری در بحث تغییر کابینه و سیاستهای اقتصادی و فرهنگی کشور داشته باشد تا مردم بتوانند با اعتماد بیشتری به دولت نگاه کنند چرا که این اعتماد قطعا میتواند در مدیریت بحران بسیار موثر باشد. به هرحال دلیل نوسانات موجود کشور را میتوان اعتماد کم مردم به سیاستهای دولت دانست.
آزاده رحیمی
- 18
- 4