کشوقوسهای فراوانی برای حضور برهم صالح بر کرسی ریاستجمهوری در اقلیم کردستان عراق شکل گرفته است. کشوقوسهایی که کماکان ادامه دارد. اگر چه برخی اخبار و تحلیلها توجه تمامی این رقابتهای سیاسی کردی و کشوقوسهای حزبی را به سوی مسعود بارزانی نشانه رفتهاند، اما باید گفت که بخشی از این تورنمنت سیاسی هم به اشتباهات رقیب سنتی بارزانیها یعنی اتحادیه میهنی، تحولات بعد از مرگ جلال طالبانی و نیز اتفاقات پس از رفراندوم اقلیم کردستان باز میگردد که در ادامه ذکر چند نکته از آن ضروری به نظر میرسد:
نخست این که مسعود بارزانی در چهارمین دورهای که باید رئیسجمهوری از کردها به پارلمان عراق معرفی شود، برخلاف سه دوره پیشین، نامزدی از حزب متبوعش فواد حسین، مسئول دفتر خود را به عنوان رقیب جدی برهم صالح از اتحادیه میهنی قرار داده است. با توجه به این که برهم صالح مورد وثوق واشنگتن، تهران، جریانهای داخلی کردی، احزاب شیعی و اهل سنت عراق است، مسعود بارزانی بیم آن دارد، در دورانی که به ناچار کنج عزلت سیاسی را بعد از ناکامی بزرگ در همهپرسی برگزیده، رقیب جدی برای رهبری جامعه کردی عراق پیدا شود؛ آن هم تازه زمانی که رئیس سابق اقلیم کردستان تصور میکرد در دوران نبود جلال طالبانی میتواند داعیه رهبری بر جامعه کردی عراق را یک تنه بر دوش بکشد. از این رو است که نشست دو روز پیش (جمعه ۲۸ سپتامبر) او با برهم صالح در خصوص به سرانجامرساندن کرسی ریاستجمهوری عراق به نتیجهای نرسید.
دوم این که اگر بیوه طالبانی در دوره سوم انتخاب ریاستجمهوری که در نهایت به حضور فواد معصوم انجامید، به جای مقاومت در خصوص عدمحضور برهم صالح و روی کار آوردن فواد معصوم به دلیل ترس از قدرتگیری او (برهم صالح) و اجازه حضور به او همان ۴ سال پیش میداد، اکنون اختلافات کردی تا به این حد جدی نمیشد. چرا که با گذشت یک دوره ریاستجمهوری برهم صالح، وی میتوانست مقبولیتی نسبی را در جامعه کردی و به ویژه در میان سیاسیون اقلیم برای تداوم جایگاهش در طول ۴ سال گذشته پیدا کند.
اما اگر امروز هیرو طالبانی (هیرو ابراهیم احمد) رویه چهار سال پیش خود را کنار گذاشته، نه به دلیل پشیمانی که به جبر شرایط امروز اقلیم حاضر به چنین انتحابی شده است؛ شرایطی که از یک طرف به دلیل نبود جلال طالبانی بر وفق مراد بیوهاش نیست و دیگری هم به اتهامات ریز و درشت جامعه کردی با محوریت حزب دموکرات کردستان عراق و نقشآفرینی مسعود بارزانی به خانواده طالبانی در خصوص مساله کرکوک باز میگردد؛ لذا هیرو طالبانی در این شرایط حساس حضور یک نماینده قدرتمند را لازم میداند و به این واسطه است که حمایتی همهجانبه را از او دارد تا بتواند هم رقیب جدی برای مسعود بارزانی در بالانس قدرت باشد و هم این که حملات تند جامعه کردی به خانوده طالبانی را تا حدودی تعدیل کند.
سوم این که به دلیل شرایط نابسامان سیاسیاجتماعی عراق که دامن اقلیم کردستان را هم گرفته است و نیز ظهور جریانهای قدرتمند اپوزیسیون کردی، حزب دموکرات کردستان سایه شمشیر انتقادات سیاسی را بر سر خود میبیند که در این دو سال اخیر هم سایه آن روزبهروز سنگینتر از قبل میشود؛ لذا احتمال ازدسترفتن قدرت را در آیندهای نزدیک حتی با وجود کسب ۲۵ کرسی پارلمانی عراق که در صدر احزاب اقلیم کردستان در مجلس چهارم عراق به شمار میرود، برای خود متصور میداند، به خصوص آن که ۴۸ ساعت پیش اتحادیه میهنی کردستان ۳۵ درصد آراء در رایگیری ویژه انتخابات پارلمان کردستان را نیز کسب کرد. از این رو مسعود بارزانی برای این که حداقل میدان ریاستجمهوری عراق را از دست ندهد، رویه ۱۲ ساله سیاسی کردی را شکسته است.
در پرده چهارم نیز باید به این توجه داشت که بخشی از منهج سیاسی سنتشکنانه کنونی مسعود بارزانی به چراغ سبز تهران برای حضور برهم صالح در پست ریاستجمهوری دولت آتی عراق باز میگردد. هیچ گاه نباید در ارزیابیهایمان فراموش کنیم که اربیل و به خصوص شخص مسعود بارزانی، عامل مستقیم و اصلی بهشکستکشاندن نتایج همهپرسی اقلیم کردستان و به تبع آن نیز بربادرفتن قدرتش را ایران میداند؛ اگر چه در این میان آنکارا و بغداد نیز همراهیهای جدی خود را داشتند، اما محور عمل ایران بود. لذا کینه سیاسی رئیس سابق اقلیم کردستان اجازه حضور به اشخاصی که حمایت تهران را در پشت سر خود دارند نمیدهد.
عبدالرحمن فتحالهی
- 9
- 1