خاشقجی که زمانی به دلیل ارائه مشاوره و تحسین سیاست های سعودی، جایگاه و نفوذی در درباره پادشاهی سعودی داشت، طی سالهای اخیر به علت مخالفت با برخی سیاستهای خودسرانه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در آمریکا به سر می برد اما سرنوشت مبهمی برای خاشقجی در زمین کنسولگری عربستان در ترکیه رقم خورد و فرصتی را برای عربستان فراهم کرد تا به هدف خود برسد.
ماجرای خاشقجی از ۱۰ مهر و پس از ورود بیبازگشت او به کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه، آغاز و اکنون به خبر اول جهان تبدیل شده اما باز شدن پرونده اختلاف نظر او با محمد بن سلمان، حدس وگمان ها را در مورد سرنوشت این روزنامهنگار به سمت محمدبن سلمان برد.
گمان ها زمانی قوت بیشتری یافت که منابع امنیتی ترکیه، تصاویری را منتشر کردند که نشان می داد ۱۵ مامور اطلاعاتی سعودی از جمله دو محافظ شخصی محمد بن سلمان پیش از جمال خاشقجی به کنسولگری عربستان وارد شده و سپس آنجا را ترک کردهاند.
بعد از آن پرونده سرنوشت مبهم خاشقجی با نام محمد بن سلمان پیوند خورد واحتمال دخالت او را در این ماجرا به ویژه نزد رسانه ها و افکار عمومی به یقین تبدیل کرد. لیندسی گراهام، سناتور ارشد و پرنفوذ آمریکایی در مورد دخالت ولیعهد سعودی در قتل و ناپدید شدن خاشقجی اعلام کرد: محمد بن سلمان دستور قتل خاشقجی را صادر کرده است.
این سناتور جمهوریخواه، محمد بن سلمان را یک «ولیعهد خودسر» نامید و افزود: در عربستان سعودی بدون اطلاع ولیعهد هیچ اتفاقی نمیافتد. این مرد ویرانگر است. او دستور قتل یک نفر در کنسولگری استانبول را صادر کرده و انتظار دارد آن را نادیده بگیریم. به گفته گراهام، محمد بن سلمان شخصیتی زیانبار دارد و هیچ گاه نمیتواند در صحنه جهانی یک رهبر بینالمللی تلقی شود.
روزنامه اشپیگل چاپ آلمان نیز در گزارشی محمد بن سلمان را مسئول ناپدید شدن خاشقجی دانست و از ریاض خواست سرنوشت او را مشخص کند. شبکه تلویزیونی الشروق الجزایر نیز در تحلیلی تصریح کرد، اکنون انگشت اتهام در مورد خاشقجی به سمت عربستان و به ویژه محمد بن سلمان ولیعهد این کشور نشانه رفته و ممکن است او را از گردونه قدرت خارج کند.در همین راستا با رحمان قهرمانپور،کارشناس سیاست خارجی آمریکا گفت و گویی داشته ایم که در ادامه می خوانید:
واکنشها به قتل خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی را چطور ارزیابی میکنید؟
نکتهای که نباید فراموش کنیم، این است که واکنش ها در این خصوص، واکنش های جامعه مدنی به عنوان مثال انجمن های مختلف روزنامهنگاری است. اغلب کشورها از جمله آمریکا تحت فشار این جامعه مدنی مجبور به واکنش شدند و مساله فعلا در فاز حقوق بشری است.
اکنون نباید انتظار داشته باشیم که وضعیت عربستان با این اتفاق دچار خدشه عمیق شود ولی به هر حال این یک علامت و نشانهای است از اینکه محمد بن سلمان آن کسی نیست که حداقل بخشی از غرب و آمریکا انتظار داشته است که میتواند در دراز مدت پنج الی ۶ سال آینده تاثیرگذار باشد. اکنون این بحران در سطح جامعه مدنی و در سطح افکار عمومی جهانی است. نحوه کشته شدن خاشقجی، احساسات بسیاری از مردم را جریحهدار کرده و بازتاب گستردهای را داشته است.
سفر آقای پمپئو به ریاض و آنکارا نشان میدهد که شاید آمریکا و عربستان به این جمعبندی رسیدهاند که این موضوع را مشمول مرور زمان کنند تا شاید احساسات عمومی جریحهدار شده جهان نیز کاهش پیدا کند و بعد بتوانند راه فراری پیدا کنند.همانطور که سی ان ان نوشته ممکن است مقامات عربستان بگویند قتل خاشقجی کار نیروهای خودسر بوده یا حتی چند نفری را دستگیر کنند.
در صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که محمد بن سلمان فردی نیست که غرب و آمریکا انتظار داشت كه بتواند تاثیرگذار باشد؛ در این خصوص تایمز در گزارشی اعلام کرده که احتمال جایگزینی سفیر عربستان در واشنگتن یعنی برادر کوچکتر محمد بن سلمان به جای محمد بن سلمان وجود دارد. نظر شما چیست؟
به نظر من این گزارش تایمز زودهنگام است و فعلا خیلی بعید است برکناری اتفاق بیفتد.هرچند که تصویرمحمد بن سلمان خیلی مخدوش شده است اما با توجه به ساختار قدرتی که در عربستان است و موقعیتی که او در یکی دو سال گذشته برای خود دست و پا کرده است، این سناریو دور از ذهن به نظر می رسد؛لذا فعلا نباید در مورد تبعات این داستان اغراق کرد وتصور کرد قتل خاشقجی باعث خواهد شد جانشینی بنسلمان به صورت جدی تحت تاثير این موضوع قرار بگیرد.
تنش ایجاد شده میان عربستان و آمریکا بر سر ناپدید شدن خاشقجي برای عربستان چه پیامد هایی را خواهد داشت؟
اکنون بسیار زود است که در این مورد نظر قطعی داد. همه منتظر این هستند که عربستان چگونه این بحران را مدیریت خواهد کرد و واکنش جامعه جهانی نسبت به این مدیریت بحران چه خواهد بود. اگر آنچه را که عربستان خواهد گفت، جامعه جهانی یا حداقل بخش قابل توجهی از کشورها بپذیرند در آن صورت تاثیرات خیلی منفی نخواهد داشت.
اما اگر پاسخ عربستان قانع کننده نباشد ممکن است فشار های حقوق بشری بر عربستان بیشتر شود اما اکنون انتظار نمیرود که این فشارها از فشارهای حقوق بشری فراتر رفته و به شکل اقتصادی یا تحریمهای گسترده اقتصادی در بیاید و باید منتظر باشیم و ببینیم گزارش عربستان چه هست و چقدر باور کردنی است .
فراموش نکنیم که در حادثه ۱۱ سپتامبر روابط آمریکا و عربستان به مراتب بدتر از اکنون بود ولی این روابط قطع نشد ،چون مساله رابطه ریاض با واشنگتن در واقع یک رابطه ای است که ما در اقتصاد سیاسی به آن مشتری و حامی یا مدیر و کارگزار میگوییم.
میتوان گفت عربستان به نوعی جزو مشتریهای دايمی امنیت آمریکا در منطقه است و فعلا نمی تواند به تنهایی به بلندپروازیهای منطقهای خود جامه عمل بپوشاند. مورد محل اختلاف آقای خاشقجی و سایر مقامات عربستان این بود که او همیشه میگفت عربستان باید به قدرت خود متکی شود و وابسته آمریکا نشود؛ به عبارت دیگر او را میتوان ضد آمریکایی محسوب کرد.مقصود من این است که وابستگی روابط ریاض و واشنگتن خیلی عمیق تر از آن است که شاید در نگاه اول به نظر برسد و تشدید تنشها در منطقه هم این نیاز واشنگتن را بیشتر می کند.
فاطمه خسروی
- 12
- 6