با شروع نا آرامی ها در عراق همه نگاه متوجه آن است که این نا آرامی سر انجام چه و سمت سو هایی به خود خواهد گرفت و اینکه چنین نا آرامی با چنین ابعادی آیا همراه یا فاقد پیامد برای نظام سیاسی عراق خواهد بود؟
شکی نیست که پاسخ مثبت باشد، چراکه تداوم بحران و عدم اتخاذ راه حل های بحران کنونی این کشور را به سمتی خواهد برد که لا اقل در روزگاران پسا داعش ضرورتی برای آن نیست.
در این ارتباط، اولین پیامد حاصل از تداوم نا آرامی متوجه بافت موزائیکی عراق خواهد بود، ضمن آنکه چنین بافتی مشکلات و مصائب دموکراسی انجمنی را نیز به همراه دارد.
تحت این شرایط طبیعی است که در بافت موزائیکی ما شاهد تقاضا ها و خواسته های ناهمگن باشیم که این مسئله برای جوامع جمعیتی نا همگن اساسا یک معضل محسوب می شود. به واقع معضلات ناشی از بافت موزائیکی در کنار چالش های دموکراسی انجمنی منجر به قطبی شدن جامعه عراق می شود.
به این ترتیب اگر راه حل مناسبی برای پایان دادن به نا آرامی ها اتخاذ نشود، غیره منظره نیست که در بافت قطبی شده رسیدن به تصمیمات سامان ساز با چالش و مانع مواجه همراه باشد. ضمن آنکاه تداوم نا آرامی عراق منجر به فرصت یابی جریان ها و بازیگران مخالف از برای تزاید و تصاعد بحران خواهد شد.
در سطحی دیگر پیامد ناشی از تداوم نا آرامی متوجه رقابت بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای خواهد بود. در واقع نسل جدید رهبران و تکنوکرات های نظام مدیرتی عراق سخت آگاهند که در عصر پسا داعش و البته در عصر ظهور هویتهای متعارض یک عراق آشفته و یک عراق بی ثبات به نفع هیچ یک از جریان های سیاسی نیست و چه بسا که ممکن است باعث تشتت این جریان ها شود. در شرایط حاضر مشکل تشتت حاصل از جریان های سیاسی بیشتر از همه در مواضع اعلامی و البته اعمالی جریان مقتدا صدر خود را نشان داده است.
آنگونه که پیداست جریان مقتدی صدر از ابتدای بروز نا آرامی از پیوستن به معترضان خود داری کرد، اما با تشدید نا آرامی اعلام کرد که به منظور سقوط دولت عادل المهدی خواهد کوشید از ائتلاف دولت خارج شود. بدیهی است که هر گونه اقدام کارشکنانه از سوی جریان محوری سیاسی به آنومی تر شدن جامعه بحران زده عراق می انجامد.
بدیهی است که در نتیجه این تشتت ما شاهد فرصت یابی سازمان یافته فرقه های تروریستی نظیر القاعده و داعش به منظور آشوب و حمام خون در جامعه عراق باشیم. از طرف دیگر هرگونه انفعال و اهمال در اتخاذ راه حل های مناسب زمینه برای ورود واشنگتن به عراق فراهم می کند.
به واقع ورود واشنگتن به عراق بدون راه اندازی فاز جدیدی از بحران و آنومی نخواهد بود و با ورود دوباره واشنگتن به عراق، این کشور بعد از عبور از یک مرحله کامل از نظم دیکتاتوری وارد مرحله آنارشیسم و تئوری آشوب می شود.
بنابر این نیازی به چنین آنومی نیست و رهبران کنونی عراق برای پرهیز از چنین پیامد و البته با اتخاذ راه حل های مناسب باید علاج واقعه را از قبل درمان کنند تا عراق پسا داعش دستخوش آنومی واشنگتن نشود.
دکتر صلاح الدین هرسنی
- 15
- 6