حمله ارتش ترکیه به شمال سوریه با واکنشهای بینالمللی گستردهای همراه بوده است. از یکطرف کشورهایی مانند روسیه و ایران که از کشورهای نزدیک به ترکیه بهشمار میروند با این اقدام اردوغان موافق نیستند و از سوی دیگر آمریکا نیز موضع فعالانهای در این زمینه نگرفته و خود را در یک وضعیت بیطرف قرار داده است.
تاکنون شمار زیادی از کُردهای ساکن شمال سوریه آواره شدهاند و تعدادی نیز کشته شدهاند. کُردها به شکلهای مختلف اعتراض خود را به این اقدام نشان دادهاند. به نظر میرسد اردوغان محبوبیت خود را در درون ترکیه در حالتی متزلزل میبیند و با توجه به شکست در انتخابات استانبول با جهتدهی افکار عمومی مردم ترکیه بهسمت یک جنگ برونمرزی بهدنبال بازگرداندن محبوبیت خود در بین مردم ترکیه و رهایی از بحرانهای داخلی ترکیه است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع و همچنین حمله به نفتکش ایرانی در دریای سرخ «آرمان ملی» با فریدون مجلسی دیپلمات سابق کشورمان و تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است.
فریدون مجلسی معتقد است: «اردوغان از این مساله میترسد که کُردهای سوریه که موفق شدند داعش را شکست بدهند در شمال سوریه اقلیم خودمختاری تشکیل بدهند که سبب ترغیب کُردهای ترکیه شود که این وضعیت را برای خود در ترکیه تکرار کنند و اقلیم خودمختار کُردها در ترکیه تشکیل بدهند. نگرانی از این موضوع و همچنین عشق به توسعهطلبی و جهانگشایی سبب شده اردوغان در حالی که سوریه مدتهاست درگیر جنگ شده و ضعیف شده به این فکر بیندازد که میتواند بخشهایی از خاک سوریه را به خاک ترکیه ضمیمه کند. در چنین شرایطی عربهای داخلی سوری که در جنگ داخلی به ترکیه پناه بردهاند به این منطقه منتقل کند و چینش نژادی سوریه را به شکلی بههم بزند که کُردها دیگر در کنار هم قرار نداشته باشند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اردوغان در پشت پرده حمله به شمال سوريه چه اهدافي را دنبال ميکند؟
اردوغان در حمله به شمال سوريه جاهطلبي را به اوج رسانده است. اردوغان نيز دچار توهم خودبزرگبيني شده است. ترامپ از زماني که به قدرت رسيده اغلب کشورهاي جهان را تهديد کرده است. حتي بهتازگي ترکيه را نيز تهديد کرده که قادر است اقتصاد اين کشور را نابود کند. ترامپ سخناني را به زبان ميآورد که هرگز از سوي يک سياستمدار عاقل و دورانديش مطرح نميشود. در شرايط کنوني اردوغان نيز سخناني مطرح ميکند که يک سياستمدار جامع چنين اظهارنظرهايي را مطرح نميکند.
در روزهاي اخير يکي از مفتيهاي کشور ترکيه بهصراحت عليه کُردها مطالبي بيان داشته است. در هفتصدسال گذشته ترکها در کشور ترکيه سکونت کردند که در چهارصدسال آن حکومت عثماني تشکيل دادند و به مرور زمان قلمرو خود را افزايش دادند. در طول اين سالها بر يونانيها، ارمنيها آسوريها و کُردها غلبه کردند و امروز نيز برخي از آنها مدعي شدهاند که کُردها زرتشتي هستند. اين سخنان تنها در راستاي توسعهطلبي و کشورگشايي مطرح ميشود. واقعيت اين است که يکسوم جمعيت کشور ترکيه را کُردها تشکيل ميدهند که سالها نتوانستهاند به زبان کُردي صحبت کنند. اين رويکرد بسيار ناپسند است. در حال حاضر ترکيه جنگ وسيعي را آغاز کرده اما در نهايت به اهداف خود نخواهد رسيد.
در گذشته نيز اين نوع جنگها وجود داشته است. فرانسه در الجزاير چنين رويکردي را دنبال ميکرد که با مقاومت مردم الجزاير در نهايت به هدف خود نرسيد و مجبور شد خاک الجزاير را ترک کند. اين اتفاق براي آمريکا در ويتنام نيز رخ داد و آمريکا پس از جنگي بيثمر مجبور شد خاک ويتنام را ترک کند. روسيه در افغانستان نيز با چنين وضعيتي مواجه شد و در نهايت مجبور شد خاک افغانستان را ترک کند. شايد در جنگطلبي کنوني کُردها کشته شوند اما اين اقدام اردوغان بزرگترين لطمه را به اقتصاد ترکيه که در حال پيشرفت بود خواهد زد.
آيا کُردها در شمال سوريه در واقع براي ترکيه يک تهديد تروريستي بهشمار ميروند؟
به هيچعنوان چنين چيزي نيست و کُردها در شمال سوريه هيچ تهديدي براي ترکيه ندارند. در خود ترکيه نيز کُردها تهديد بهشمار نميروند. از زماني که عبدا... اوجالان در زندان ترکيه فرمان آتشبس اعلام و عنوان کرد که مبارزه ما تنها يک مبارزه مدني و انتخاباتي خواهد بود، بسياري از تنشها کاهش پيدا کرد. پس از اين کُردها در انتخاباتهاي مختلف پيروز شدند و اردوغان را شکست دادند. امروز نيز اردوغان از هراس از دست دادن قدرت دست به چنين اقداماتي ميزند.
اردوغان از اين مساله ميترسد که کُردهاي سوريه که موفق شدند داعش را شکست دهند، در شمال سوريه اقليم خودمختاري تشکيل دهند که سبب ترغيب کُردهاي ترکيه شود که اين وضعيت را براي خود در ترکيه تکرار کنند و اقليم خودمختار کُردها در ترکيه تشکيل دهند. نگراني از اين موضوع و همچنين عشق به توسعهطلبي و جهانگشايي سبب شده که اردوغان در حالي که سوريه مدتهاست درگير جنگ شده و ضعيف شده به اين فکر بيندازد که ميتواند بخشهايي از خاک سوريه را به خاک ترکيه ضميمه کند.
در چنين شرايطي عربهاي داخلي سوري که در جنگ داخلي به ترکيه پناه بردهاند به اين منطقه منتقل کند و چينش نژادي سوريه را به شکلي بههم بزند که کُردها ديگر در کنار هم قرار نداشته باشند. اردوغان بهخوبي به اين نکته آگاهي دارد که اگر کُردها در کنار هم باشند همواره براي حکومت وي يک تهديد بالقوه خواهند بود. اگر اردوغان ميخواست به کُردها احترام بگذارد بايد به کُردهاي درون ترکيه احترام ميگذاشت و اجازه ميداد آنها به زبان خود سخن بگويند. امروز ديگر شرايط جهاني به شکلي نيست که يک گروه قدرتطلب خودکامه بتواند براي شيوه سخنگفتن يک قوم و ملت تصميم بگيرد. خودخواهيهاي يک گروه حاکم ديگران را بهعنوان شهروند درجه دو تلقي ميکند و آنها را به مقاومت و پايداري وادار ميکند.
کُردها در ايران، عراق، سوريه و ترکيه هستند که در کنار هم يک اکثريت بزرگ را تشکيل ميدهند. وضعيت آنها را در اين چهار کشور چگونه ارزيابي ميکنيد؟
کُردها در ايران در کشور خود زندگي ميکنند. اين وضعيت در عراق نيز وجود دارد و کُردهاي عراق نيز در وطن خود زندگي ميکنند. با اين وجود در ترکيه داستان متفاوت است. اين مساله مهمترين تفاوت زندگي کُردها در ايران، عراق و ترکيه است. از سوي ديگر درست است که کُردها در چهار کشور متفاوت متفرق هستند، با اين وجود طول زمان جدايي و زبانهاي مختلف کُردي که صحبت ميکنند و تغيير خط در ترکيه موجب شده که کُردها ارتباط ملي با هم نداشته باشند. اين در حالي است که ارتباطات قومي همچنان در بين کُردها وجود دارد و کُردهاي موجود در هر چهار کشور به شکلهاي مختلف از نظر فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي با هم در ارتباط هستند.
به همين دليل نيز مردم ما در برخي مناطق نسبت به حمله ارتش ترکيه به سوريه واکنش نشان دادند. در داخل خاک ترکيه نيز اقدام اخير اردوغان با واکنشهايي همراه بوده است. اردوغان پس از شکست در انتخابات استانبول محبوبيت خود را از دست داده است. اين شکست با توجه به پيشرفت تمدني که افکار اردوغاني را نقض خواهد کرد سبب شده که اردوغان به فکر بازيابي محبوبيت خود در بين مردم ترکيه باشد. به همين دليل نيز او با جنگطلبي در بيرون از مرزها تلاش ميکند مشکلات داخلي ترکيه را به حاشيه ببرد و توجه افکار عمومي را به سمت جنگ ارتش ترکيه با کُردها در شمال معطوف کند.
در حالي که ايران، روسيه و ترکيه در يک اتحاد استراتژيک درباره سوريه قرار داشتند، آيا اقدام اخير اردوغان در اين اتحاد خدشه ايجاد نميکند و زمينه کاهش روابط بين ايران و ترکيه را فراهم نخواهد کرد؟
بنده معتقدم ايران، روسيه و ترکيه هيچگاه در يک اتحاد استراتژيک قرار نداشتند. ممکن است توافقهاي تاکتيکي در برخي موارد بين اين سه کشور وجود داشته باشد اما نميتوان نام آن را اتحاد استراتژيک گذاشت. روسيه نسبت به ايران و ترکيه نوعي رابطه خاص براي خود قائل است و رقابت بين ترکيه و ايران نيز در زمينههاي مختلف بيشتر از اتحاد اين دو کشور بوده است.
با اين وجود بايد با هم کنار بيايند و در يک فضاي آرام و بدون تنش به توسعه اقتصادي خود ادامه دهند. بدونشک اگر چنين اتفاقي رخ ندهد اقتصاد اين دو کشور مورد فشار اقتصادهاي بزرگتر قرار خواهد گرفت که براي هيچکدام از اين دو کشور خوشايند نخواهد بود. به همين دليل نيز ايران و ترکيه ترجيح ميدهند بهجاي اينکه اقتصاد خود را در جنگ و ماجراجويي تضعيف کنند بهدنبال تقويت اقتصاد و پيشرفت در اين زمينه باشند. در چنين شرايطي است که زمينه تحتتاثير قرارگرفتن اقتصاد خود توسط کشورهاي غربي را از بين ميبرند.
ديدگاه شما درباره موضع آمريکا درباره حمله ترکيه به شمال سوريه چيست؟ چرا آمريکا موضع فعالانهاي در اين زمينه اتخاذ نکرد؟
آمريکا از اينکه ترکها وعربها با هم درگير شوند و وقت و انرژي يکديگر را از بين ببرند استقبال ميکند. درگيري بين اين کشورها اقتصاد آنها را تحتتاثير قرار ميدهد. اين همان هدفي است که آمريکا بهدنبال آن است. آمريکا دوست ندارد کشورهايي مانند ترکيه و ايران در آينده به رقباي اقتصادي اين کشور در عرصه جهاني و منطقه تبديل شوند. به همين دليل نيز ترامپ نهتنها از درگيري بين کشورهاي مهم منطقه خاورميانه استقبال ميکند، بلکه زمينههاي اين جنگ را نيز فراهم ميکند. اين وضعيت درباره يمن نيز وجود دارد. ترامپ بهتازگي مدعي شده همه هزينههاي آمريکا در منطقه خاورميانه براي دفع خطر ايران توسط عربستان پرداخت ميشود. به همين دليل هنگامي که احساس ميکند اين رويکرد به سود اقتصاد آمريکا است با عربستان برخورد منفي نميکند و بهدنبال جدايي با آنها نيست. آمريکا از کُردها نيز استفاده ابزاري کرد و امروز که کارکرد خود را براي منافع آمريکا از دست دادهاند مورد حمايت آمريکا قرار نميگيرد. ترامپ ميداند که کُردها آنچنان قدرت بزرگي در منطقه خاورميانه بهشمار نميروند و ثروت هنگفتي نيز ندارند که براي آينده حضور آمريکا در منطقه خاورميانه مفيد باشد.
به همين دليل نيز آمريکا اتحاد با ترکيه را به حمايت از کُردها ترجيح ميدهد. ترامپ مدعي است کُردها در جنگ جهاني به کمک آمريکا نيامدند، اين در حالي است که کُردها در جنگ جهاني در قالب کشورهايي در کنار متفقين قرار داشتند و با متحدين ميجنگيدند. در جنگ جهاني کُردها داراي کشوري واحد نبودند که بخواهند به شکل کشور در کنار متفقين قرار داشته باشند. به نظر ميرسد اينگونه اظهارات نوعي بهانهجوييهاي سياسي است که امروز در بين برخي رهبران سياسي وجود دارد. متاسفانه در شرايط کنوني جاي اخلاق در دنياي سياست به شدت احساس ميشود و بسياري از رهبران سياسي براي رسيدن به منافع خود اخلاق را ناديده ميگيرند.
آيا حمله به نفتکش ايراني در درياي سرخ در پاسخ به فضاسازيهاي عربستان درباره حمله به آرامکو بوده است؟ تحليل شما از سفر عمرانخان نخستوزير پاکستان براي حضور در ايران و ميانجيگري بين ايران و عربستان چيست؟
بله؛ اين احتمال وجود دارد که حمله موشکي به نفتکش ايراني در درياي سرخ باحادثه آرامکو مرتبط باشد، اين در حالي است که در گذشته نيز مزاحمتهايي براي نفتکشها و کشتيهاي ايراني در درياي سرخ ايجاد شده بود. اگر قرار است بين ايران و عربستان، آرامش و صلح پايدار ايجاد شود بايد هر دوطرف دست از ماجراجويي و اقدامات تنشآفرين بردارند. با اين وجود همزماني اين اتفاق با سفر عمرانخان به ايران که قطعا براي ميانجيگري به تهران آمده حائز اهميت است. بدونشک ميانجيگري پاکستان بين ايران و عربستان در نهايت به سود پاکستان خواهد بود. پاکستان بهدنبال اين است که بين و ايران و عربستان در منطقه درگيري صورت نگيرد که اين کشور ناچار نشود از يکطرف حمايت کند، اين در حالي است که اگر اين اتفاق رخ دهد احتمال اينکه پاکستان از عربستان حمايت کند بيشتر از حمايت از ايران خواهد بود. هرچند اين جانبداري در نهايت به سود پاکستان تمام نخواهد شد.
البته از اين نکته نيز نبايد غافل شد که اين احتمال وجود دارد که حمله به نفتکش ايراني کار آمريکا يا اسرائيل باشد که تلاش ميکنند هيچ رابطه اصولي بين ايران و عربستان شکل نگيرد و اين دو کشور همچنان در حالت تخاصم با يکديگر قرار داشته باشند. به همين دليل نيز آنها نفتکش ايراني را هدف قرار دادهاند تا بهنوعي عربستان را مقصر نشان دهند تا مانع از ميانجيگري پاکستان بين ايران و عربستان و صلح بين اين دو کشور شوند.
از سوي ديگر اين احتمال وجود دارد که آمريکا به اين وسيله خواسته انتقام سرنگوني پهپاد خود را توسط ايران و خرابکاري در کشتيهاي بنده فجيره را بگيرد. به هر حال کشورهاي منطقه بايد بتوانند مسائل خود را با مذاکره حل کنند و از کشمکشهايي که عاقبتش به خونريزي و جنگ منتهي ميشود پرهيز کنند. با وجود اتفاق اخير براي نفتکش ايراني، به نظر ميرسد ميتوان به حضور عمرانخان در تهران اميدوار بود که در آيندهاي نهچندان دور گشايشهايي در ارتباطات ديپلماتيک ميان دو کشور ايران و عربستان صورت بگيرد.
احسان انصاری
- 13
- 6